کیارستمی جلوی دوربین
سفر به دیار مسافر (بهمن کیارستمی، ۱۳۷۳، ۱۲ دقیقه)
سالها بعد از ساخت فیلم مسافر عباس کیارستمی به دیدار حسن دارابی بازیگر خردسال این فیلم که اکنون مردی متاهل است میرود. بهمن کیارستمی در این سفر پدر را همراهی میکرده و از این دیدار فیلم گرفته است. حرفهای دارابی درباره صحنه چوب خوردنش از دست ناظم و این که در این صحنه واقعاً درد میکشیده است و این درد کشیدن بازی نبوده، شنیدنی است و میتواند در تشریح شیوه بازیگیری کیارستمی (و دیگر فیلمسازان کودک) مورد استناد قرار گیرد
عباس کیارستمی؛ افکار و حقایق (ژانپییر لیموزین، ۱۳۷۴، ۵۲ دقیقه)
اولین فیلم بلندی که یک کارگردان خارجی درباره کیارستمی ساخته است. در این فیلم با کیارستمی در سفری به شمال همراه میشنویم و به حرفهای او درباره فیلمهایی که در این خطه ساخته گوش میدهیم. در صحنهای از فیلم، کیارستمی با اشاره به جاده زیگزاگ مشهور فیلم خانه دوست کجاست (که حالا دیگر آن قدرها باشکوه و زیبا نمینماید) و با اشاره تلویحی به موفقیتهای جهانیاش بعد از این فیلم، میگوید شما را نمیدانم، اما این جاده من را که به خیلی جاها برد.
در این فیلم از تکههای از فیلم سفر به دیار مسافر نیز استفاده شده است.
ژان پییر لیموزین فیلمسازی فرانسوی است که فیلم شب توکیوی او در سال ۱۹۹۸ در بخش نوعی نگاه کن به نمایش درآمد. فیلم او درباره کیارستمی در چارچوب یک مجموعهی تلویزیونی درباره کارگردانهای جهان ساخته شده است.
طرح (بهمن کیارستمی، ۱۳۷۵، ۴۶ دقیقه)
پشت صحنه فیلم طعم گیلاس. کیارستمی را در حال بازدید اولیه از لوکیشن فیلم، انتخاب بازیگر برای نقش آقای بدیعی شخصیت اول فیلم، هدایت نابازیگران و نحوه دکوپاژ خاص صحنههای گفتگو (در حالی که خودش دیالوگهای طرف مقابل را میگوید) و هدایت نابازیگر نقش آقای باقری را مشاهده میکنیم. این فیلم برای شناخت شیوه کار کیارستمی سند ارزشمندی است. فیلم طرح در دیویدی طعم گیلاس که در خارج منتشر شده در دسترس تماشاگر علاقهمند است.
کلوزآپ؛ نمای دور (مسلم منصوری و محمود شکراللهی، ۱۳۷۶)
فیلمی درباره حسین سبزیان شخصیت اصلی فیلم کلوز آپ، نمای نزدیک. سازندگان فیلم به سراغ دوستان سبزیان و خود او رفتهاند و درباره زندگی سبزیان و علاقه او به سینما با آنها صحبت کردهاند. دوستان سبزیان بیشتر او را آدمی توصیف میکنند که عشق به سینما باعث شده قادر به اداره زندگیاش نباشد. حضور خود سبزیان چیزی است شبیه حضورش در فیلم کلوز آپ، نمای نزدیک. اما او در بخشهایی از حرفهایش از کیارستمی هم گلهمند است و فکر میکند «همه» همان کاری را میکنند که او سعی کرده است با جا زدن خود به جای مخملباف بکند، یعنی همه در پی موفقیت و جلب نظر دیگران هستند. از منظر توجه به سرنوشت نابازیگران فیلمها، فیلم قابلاعتنایی است.
در نزدیکیِ کیارستمی (محمود بهرازنیا، ۱۳۷۹، ۴۲ دقیقه)
حضور کیارستمی در این فیلم اندک است. او را بر روی صحنهها و در یک مصاحبه کوتاه با فیلمساز در خیابان میبینیم. اظهارنظرهای کوتاه برتولوچی و آنجلوپولوس درباره کیارستمی در این فیلم قابل توجه است. مصاحبه بهرازنیا با بهمن کیارستمی نیمهکاره میماند. فیلمساز با مقایسه واکنشهای منفی مردمی که از یکی از سینماهای تهران بیرون میآیند با ستایشهای خارجیان از سینمای کیارستمی، میخواهد بگوید ما ایرانیان قدر فیلمسازمان را نمیدانیم.
زالو (بهمن کیارستمی، ۱۳۸۱، ۱۸ دقیقه)
زالو فیلمی به طور خاص درباره عباس کیارستمی نیست، فیلمی است درباره اختلافات پدر-پسری کیارستمی با فرزندش، اما در آن تکه فیلمی هست که رویکرد عباس کیارستمی را به دوربین و اعتبار تصویر متحرک به عنوان سند و مدرک نشان میدهد. در این فیلم او از پسرش میخواهد که حرفش را در برابر دوربین بزند و حرفی دارد به این مضمون که «تو میگویی من حرفت را عوض میکنم، به این [دوربین] بگو، دوربین که حرفت را عوض نمیکند.»
ده نکته دربارهی ده (عباس کیارستمی، ۱۳۸۳، ۸۰ دقیقه)
سراسر فیلم تشکیل شده است از تصویر خود کیارستمی پشت فرمان ماشین در حال توضیح رویکردش به سینما و دوربین دیجیتال و شیوه فیلمسازی با این دوربین. در طول فیلم کیارستمی باید حواسش به رانندگی هم باشد و این امر مخل حرف زدنش و مزاحم تمرکز حواس بیننده است. فیلم آزمونی است برای استفاده از امکانات دوربین دیجیتال و فیلمسازی کاملاً تکنفره.
روزی روزگاری مراکش (سیفالله صمدیان، ۱۳۷۵، ۶۰ دقیقه)
کیارستمی و اسکورسیسی در جشنواره فیلم مراکش وُرکشاپی دارند و سیفالله صمدیان از حضور آن دو در جشنواره گزارشی تصویری تهیه میکند. در همین فیلم است که کیارستمی درباره صحنه مشهور قتل زیر دوش فیلم روانی هیچکاک اظهار نظر عجیبی میکند. او باورپذیری این صحنه را زیر سوال میبرد و معتقد است این صحنه دکوپاژ ضعیفی دارد. تجلیل اسکورسیسی از کیارستمی گواهی است بر اهمیت روزافزونی که فیلمساز ما در اواسط دهه هفتاد شمسی در عرصه بینالمللی و نزد مولفان درجه یک عالم سینما به دست آورده است.
طعم شیرین (حمیده رضوی، ۱۳۸۷، ۲۶ دقیقه)
در این فیلم روند ساخت فیلم شیرین را میبینیم. شیرین تجربیترین فیلم عباس کیارستمی است و او خود در مصاحبههای مطبوعاتیاش به وفور درباره ساخت آن حرف زده است. در واقع تماشای شیرین بدون آگاهی از شیوه ساخت آن بسیار دشوار است، در حالی که وقتی میبینیم که از بازیگران چطور فیلم گرفته شده و نور سالن سینما چطور با وسائلی ساده شبیهسازی شده است، کنجکاویمان برای دیدن نتیجه کار بیشتر میشود. در واقع شیرین+پشت صحنه شیرین با هم تصویر کامل این تجربه را به تصویر میکشند. فیلم طعم شیرین را حمیده رضوی ساخته که در جریان ساخت فیلم بوده و متاسفانه چند ماه پیش از در گذشت کیارستمی در یک تصادف اتوموبیل جان خود را از دست داد.
اصل کپی برابر اصل (حمیده رضوی، ۱۳۸۹، ۶۰ دقیقه)
فیلم دیگری از حمیده رضوی. اگر طعم شیرین درباره تجربیترین فیلم کیارستمی بود، این یکی درباره فیلمی است که به نوعی بازگشت کیارستمی به سینمایی با سبک متعارفتر قلمداد میشود. در طول فیلم شاهد وسواس کیارستمی در کادربندی تصاویر و ساخت دکور هستیم و همین طور نوع همکاری او را با عوامل خارجی به کمک مترجم میبینیم. از تکههای به یاد ماندنی فیلم جایی است که او معنی گلهمند بودن و تفاوت آن با قهر و عصبانیت را برای ژولیت بینوش توضیح میدهد. توضیحات او درباره نحوه بازیگیری از بازیگر مرد فیلم در برابر آینه در صحنه پایانی کپی برابر اصل نیز از قسمتهای جالب فیلم است.
در ستایش هفتادسالگی (ابراهیم حقیقی، ۱۳۹۰، ۲۴ دقیقه)
فیلمی از گرافیست مشهور ایران ابراهیم حقیقی درباره احساس چند تن از هنرمندان تجسمی ایران از ورود به دهه هشتم زندگیشان. یکی از این هنرمندان عباس کیارستمی است که به شیوه گزینهگویی خاص خودش احساس خود را از پشت سر گذاشتن میانسالی و ورودی به پیری بیان میکند. به تعبیر او دوره آخر زندگی آدم مثل زندگی در اتاقی است که با لامپ روشن میشود، ولی بعد از مدتی آدم میبیند خب زیر نور لامپ هم میتوان زندگی کرد و این هم یک دورهای از حیات آدمی است.
Be the first to reply