تولد در روستایی در ازنای لرستان در یک خانوادهی پرجمعیت ارمنی در سال ۱۳۲۱ شمسی. بعد اراک، بعد تهران. تحصیل هنر، مشارکت در گروه شاعران نوجوی گروه ادبی «نُر اِج» (nor ej ، «صفحهی نو»)، تدریس در دانشکدهی هنرهای زیبا، نقاشی، مهاجرت به نیویورک. نمایش آثار در گالریهای معتبر جهان. بعد ارمنستان و مشارکت در بنیانگذاری مرکزی برای گسترش هنر نو و تجربی. زندگی در ایروان و نیویورک. و اینک ترجمهی شعرهای دههی هشتاد میلادی و پیشتر از آن به زبان فارسی.
دسته: زبان
نظری به کتاب خروس ابراهیم گلستان
خروس را میشود داستانِ ابراهیم گلستانی دانست که در خرابآبادی پر از کثافت و تباهی افتاده با مردمانی عقبمانده و روشنفکرانی بدطینت که ندادردهندهها را میکشند. در این میان تنها اوست که حق دارد و هیچ نقشی و مشارکتی و مشابهتی با آنچه بیرون از خودش در جریان است ندارد.
آیا نوشتن در وب دارد زبان فارسی را نابود میکند؟
مدّتی است نگرانیها درباره خطراتی که زبان فارسی را تهدید میکنند بالا گرفته است. گفته میشود فضاهای مجازی دارند ضربهی مهلکی به زبان فارسی که مظهر هویت ملّی ایرانی است، وارد میآورند. گفته میشود حساسیتها کم شده، آموزش کافی نیست و بیسوادها و آدمهای ناآگاه دارند تیشه به ریشهی این درخت تناور میزنند. به جای «کتابِ من» مینویسند «کتابه من» و برعکس به جای مثلاً «خانه» مینویسند «خانِ». به جای «که» مینویسند «ک» و به […]
حق داریم کافکا بخوانیم؟
به بهانهی انتشار چاپ جدید «داستانهای کوتاه کافکا» این روزها در حال خواندن برخی قصههای فرانتس کافکا هستم به ترجمهی علیاصغر حداد؛ کتابی که جدیدترین چاپش امسال منتشر شد. کتاب ارزشمندی است در بیش از ۶۵۰ صفحه شامل همهی داستانهای کوتاه، تمثیلها و حکایتهایی که کافکا نوشته است. آنچه ارزش این مجموعه را افزونتر میسازد این است که همه داستانها از آلمانی به زبان فارسی روشن و منزهی ترجمه شدهاند. بد نیست بدانید که ترجمهی […]
زبان را مردم میسازند
مشهور است که زبان موجودی زنده است و یک جور نمیماند و متحول میشود. مثلاً در دهههای اخیر گرایش به جایگزینی کلمات با ریشهی فارسی به جای کلمات با ریشهی عربی دیده میشود. اخیراً بعضیها درود و سپاس را به جا سلام و تشکر به کار میبرند. یا در زمینهی نگارش، نیمفاصله پیدا شده و روز به روز در نوشتن با کامپیوتر اهمیتش بیشتر میشود. امروزه قطعاً «می» اول افعال را جدا مینویسیم، در حالی […]
واژههای بیادبی و تکامل زبان
باورتان میشود رعایت نزاکت و پرهیز از سخن گفتن بیادبانه و بیتربیتی، یکی از موتورهای محرک تحولات زبان باشد. مثلاً همین کلمهی توالت را در نظر بگیرید. ببینید چه تاریخچهی غنیای دارد. مبال، مستراح، دست به آب، توالت، دبلیو سی، سرویس بهداشتی … به نظر میآید هریک از این عبارت اوایل برای پرهیز از به کار بردن لغت قبلی ساخته شدهاند، اما بعد از مدتی با آن عمل ناشایست پیوند خوردهاند و برای پرهیز از […]
لطفاً «درب» را آهسته ببندید!
خواننده حتماً قبول دارد که امروز همه به آن تخته یا ورق فلزی مستطیلی شکلی که خانهمان را از کوچه یا راهپلهی ساختمان یا اتاقی را از باقی خانه جدا میکند، میگویند «در». در زبان فارسی امروز، کسی به بچهاش نمیگوید «درب را ببند!» یا از خودش نمیپرسد «کلید درب خانه را کجا گذاشتهام؟»، نه تنها در گفتگوی روزمره، بلکه حتی در داستانها و نوشتههای روزنامهها و وبلاگها و یادداشتهای شبکههای اجتماعی هم همه میگویند […]
داستان گیومه
گیومه که معرف حضورتان هست؟ یکی از نشانههای مشهور نقطهگذاری (یا سجاوندی) در زبان فارسی که مثل بیشتر نشانهها در دوران جدید از زبانهای اروپایی وام گرفته شده است. اما معنی این گیومه چیست؟ گیومه را یکی برای نقل مستقیم حرفهای آدمهایی که دربارهشان مینویسیم به کار میبریم و دیگر برای این که نام کتابها و مقالهها و مکانها و غیره را از باقی متن متمایز کنیم. در داستانها گفتوگوهای شخصیتها را درون گیومه مینویسند: […]