سال ۱۹۴۲. فیلم مهمانان شب مارسل کارنه را تازه به سینمای محلمان آورده بودند و مشتاق بودم هرچه زودتر ببینمش، بنابراین از مدرسه جیم شدم و به دیدن فیلم رفتم. از فیلم خیلی خوشم آمد. همان شب، عمهام که در کنسرواتوار موسیقی نواختن ویولن میآموخت، به خانهمان آمد تا مرا به سینما ببرد؛ از قضا او هم فیلم مهمانان شب را انتخاب کرده بود. من که جرأت نداشتم اعتراف کنم فیلم را دیدهام، ناچار رفتم و فیلم را دوباره دیدم در حالی که وانمود میکردم اولین بار است آن را میبینم. این نخستین بار بود که متوجه شدم عمیقتر و عمیقتر شدن در اثری که آدم تحسین میکند میتواند چه اندازه جذاب و هیجانانگیز باشد، این تجربه میتواند تا آنجا پیش برود که گویی فرایند خلق اثر را تجربه میکنی.
فرانسوآ تروفو / مقدمهی کتاب فیلمهای زندگی من






