سینمای ایران در دهه‌ی هفتاد شمسی

در فیلم زیر درختان زیتون ( عباس کیارستمی، ۱۳۷۳) صحنه‌ای هست که در آن کارگردان فیلمی که در منطقه‌ی سرسبزی در شمال فیلمبرداری می‌شود (محمدعلی کشاورز) و بازیگر فیلم (فرهاد خردمند) صبح زود در ارتفاعات سرسبزی راه می‌روند و از هوای دلپذیر دم صبح تعریف می‌کنند تا به منظره‌ی خانه‌های خالی در چشم‌انداز می‌رسند. خردمند: اینا مثل این‌که ول کردن اینجا رو همه رفتن، ها؟ کارگردان: آره، تو زلزله بیشترشون مردن، اونام که زنده موندن […]

آیا فیلمساز مرد می‌تواند نگاه زنانه داشته باشد؟

به خاطر دارم سال‌ها پیش، زمانی که ورنر هرتزوک برای شرکت در جشنواره فیلم فجر به تهران آمده بود، در یک جلسه پرسش‌وپاسخ مطبوعاتی خبرنگاری از او پرسید که چرا بیشتر کاراکترهای فیلم‌هایش مردان هستند و چرا نگاهش به جهان نگاهی مردانه است؟ او گفت دلیلش بدیهی و این واقعیت است که یک مرد است و چون یک مرد است، دنیای مردان را بهتر می‌شناسد و با کاراکترهای مرد بهتر می‌تواند همذات‌پنداری کند. پاسخ او […]

یادداشتی بر فیلم مستندِ “مهرجویی: کارنامه چهل ساله”

در ساخت فیلم مستند پرتره درباره چهره‌های سرشناس فرهنگی و علمی، چند عامل هست که شکل عمومی فیلم را تا حدود زیادی مشخص می‌کند. یکم این که آیا شخصیت مورد نظر در دسترس است، آیا مایل است در فیلم حضور داشته باشد و به پرسش‌های فیلمساز پاسخ بدهد یا خیر؟ و آیا خود فیلمساز مایل است فیلمش را پیرامون مصاحبه‌ای طولانی با او شکل بدهد؟ پاسخ در این جا مثبت بوده و فیلم مانی حقیقی […]

نارنجی پوش: فیلمی از داریوش مهرجویی؟

نه، این فیلمی از داریوش مهرجویی نیست. نارنجی‌پوش نمی‌تواند کار فیلمسازی باشد که بدبینی فلسفی‌اش را در پستچی و پری و هامون، کمال وسواس‌آمیزش در فُرم بصری را در لیلا و سارا ، دغدغه‌های اجتماعی‌اش را در دایره مینا و سارا و کمدی آبسوردش را در اجاره‌نشین‌ها و مهمان مامان دیده‌ایم. به نظر می‌رسد که این مهرجویی دیگری است که ربطی به مهرجویی سازنده آن فیلم‌ها ندارد. امّا واقعاً چنین است؟ آیا غیر از این […]

مهرجویی در برابر فرهادی و میرکریمی: یک مقایسه

آیا شباهتی هست بین دو فیلم برتر جشنواره امسال: یک حبه قند و جدایی نادر از سیمین؟ در نگاه اول خیر. یکی در یزد در خانواده‌ای سنتی تقریباً به تمامی در محیط بسته یک خانه قدیمی می‌گذرد و دیگری در تهران در آپارتمان‌ خانواده‌ای متجدد، در خیابان و دادگاه. یکی پرحادثه است و موقعیت پشت سر موقعیت و غافلگیری پشت سر غافلگیری، در آن یکی (یک حبه قند) تعداد رویدادها کم است (دست کم سازنده‌اش […]

خوشباشی روزهای آشنایی و تکلف سیم آخر / نگاهی به فیلم “طهران تهران”

روزهای آشنایی / داریوش مهرجویی چند سال پیش، وقتی مهمان مامان روی پرده بود، در محفلی بحث فیلم بود و دوستی که کارش تدوین است گفت: فیلم خیلی روان و خوش ریتمه، امّا دروغه. اشاره‌اش به خوشباشی غالب بر فیلم بود و حسن نیت و خوبی ذاتی همه آدم‌ها و اینکه همه عوامل دست به دست هم می‌دهند که یک موقعیت بد تبدیل به یک جشن واقعی شود. من به آن دوست گفتم منتها در […]

نقد فیلمنامه: مهمان مامان

مهمان مامان از آن فیلم‌هایی است که آدم حیفش می‌آید بحث‌های منطقی و فنی درباره‌شان بکند، تا مبادا لذت تماشای آن از بین برود. از آن فیلم‌هایی است که مثل زمانی که بچه بودیم بعد از تماشای آن با تعریف کردن تکه‌های خوبش (“دیدی فلانی چی گفت؟” “دیدی بهمانی چطوری جوابشو داد؟” “بازی پارسا پیروزفر چی بود!” “گلاب آدینه محشر بود.”) در ذهن بار دیگر تماشایش را تجربه و لذتش را تکثیر کنیم. نگاه کنید […]

نقد فیلمنامه: بمانی

دو ضعف بنیادین ذر بررسی روایی فیلم بمانی دو پرسش بنیادین طرح می‌شوند که پرداختن به‌ آنها می‌تواند نتیجی داشته باشد و به کار بررسی فیلمنامه‌ها و فیلم‌های دیگر نیز بیاید. یکی از این دو پرسش ساختار اپیزودیک و مناسبت و شرایط کاربرد آن است؛ دیگری پرداخت دراماتیک مسئله بی‌عدالتی اجتماعی. ساختار اپیزودیک نخستین پرسش در این زمینه این است که چرا این ساختار. انتظار این است که اگر چند (معمولاً سه) داستان را کنار […]