محاکمه اُ جی سیمپسون: آیا عدالت امکانپذیر است؟
جایزه اسکار بهترین فیلم مستند بلند سال ۲۰۱۶ به اُ جی : ساخت آمریکا تعلق گرفت که در واقع یک فیلم سینمایی نیست، بلکه یک مستند تلویزیونی است، یک مینیسریال مستند در پنج قسمت که مدت آن به نزدیک هشت ساعت میرسد. از آن جا که شرط مشارکت در رقابتهای اسکار اکران عمومی فیلمهاست، اُ جی : ساخت آمریکا مدتی هم در سینماهای آمریکا اکران شد تا بتواند وارد این مسابقه بشود.
فیلم درباره یکی از جنجالیترین محاکمههای تاریخ آمریکاست، محاکمه بازیکن مشهور فوتبال آمریکایی ا جی سیمپسون در سال ۱۹۹۵ به جرم قتل همسر سابقش و مردی دیگر. طی این محاکمه که ماهها (از ژانویه تا اکتبر ۱۹۹۵) طول میکشد و یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیونی آمریکا میشود، میلیونها تن به طور زنده، در پی سر در آوردن از سرانجام کار، صحنههای دادگاه را دنبال میکنند. سرانجام اُ جی از اتهام قتل تبرئه میشود (هرچند او سالها بعد به خاطر دزدی مسلحانه بار دیگر دستگیر و به پانزده سال زندان محکوم میشود و اکنون در زندان دوران محکومیت خود را میگذراند).
در سال ۲۰۱۶ شاهد ساخت دو فیلم درباره این محاکمه تاریخی هستیم. یکی از این دو فیلم به نام مردم در برابر ا جی یک بازسازی تاریخی است با بازیگران حرفهای و دیگری همین مستندی است که موضوع گفتگوی ماست.
ازرا ادلمن ۴۲ ساله، کارگردان اُ جی ساخت آمریکا، اساساً تهیهکننده و کارگردان فیلمهای مستند ورزشی است و برای تلویزیونهای مختلف آمریکایی مستندهای بلند ورزشی ساخته است. کشش او به سوی محاکمه ا جی سیمپسون هم به خاطر شهرت قهرمان فیلم در فوتبال آمریکایی بوده است. از این منظر هم، فیلم محصول تلویزیون است. کما این که تهیهکننده آن کانال تلویزیونی ورزشی (و سرگرمی) مشهورESPN است.
نکته اصلی محاکمه اُ جی سیمپسون این است که با وجود مدارک بسیار دال بر این که او همسر سابقش نیکول و مردی را که همراه او بوده به قتل رسانده ــ پیدا شدن دستکش او در حیاط منزل نیکول، پیدا شدن نمونههای خون او در محل قتل، سابقه تماسهای مکرر نیکول با پلیس و گزارش خشونت خانگی ــ هیئت منصفه دادگاه بعد از مذاکراتی که به نحو غیرعادی مختصرند، او را تبرئه میکند. برای این که دلیل این امر را بفهمیم باید به گذشته بازگردیم، نگاهی به روابط سیاهپوستان و سفیدپوستان آمریکا بیاندازیم، اهمیت رسانهها و فرهنگ «سلبریتی» یا ستارهسازی در ورزش را در جامعه آمریکا بررسی کنیم و سرانجام نقش وکلا را در سیستم قضایی آمریکا زیر ذرهبین بگذاریم. و این درست همان کاری است که فیلم اُ جی ساخت آمریکا میکند.
ازرا ادلمن با گردآوری مواد آرشیوی درباره هریک از رویدادهای تاریخی که راجع به آن صحبت میکند و با انجام مصاحبههای دقیق با تقریباً همه کسانی که در محاکمه نقش داشتهاند ــ اعم از دادستان، برخی از وکیلها، دو عضو هیئت منصفه، دوستان نزدیک اُ جی و بسیاری دیگر ــ ما را به عمق این رویداد تاریخ معاصر آمریکا میبرد. تصویری که به این ترتیب حاصل میشود چهرهای از آمریکا را به نمایش میگذارد که برای بیشتر بینندگان تازه و حیرتانگیز است.
مساله سیاهان آمریکا
فیلم تاکید میکند که برای فهمیدن آن چه در محاکمه ا جی روی داد باید تاریخ رابطه سیاهان آمریکا با جامعه بزرگ آمریکایی را بدانیم. در ابتدای فیلم رابطه پلیس لس آنجلس با محلات سیاهپوستنشین به تفصیل به تصویر کشیده میشود. اوج تنش میان جامعه سیاهان لس آنجلس و پلیس ماجرای مشهور رادنی کینگ است. چند تن از ماموران پلیس یکی از ساکنان سیاهپوست جنوب لس آنجلس را مورد ضرب و شتم قرار میدهند. کسی از این اتفاق با دوربین ویدئویی خانگی فیلم میگیرد. این از اولین نمونههایی است که از دوربین ویدئویی به عنوان سند استفاده میشود. فیلم به دست رسانهها میافتد و منتشر میشود. همزمان دادگاه ضاربان رادنی کینگ را تبرئه میکند. شورش محلات سیاهپوستنشین را فرا میگیرد. بسیاری از مصاحبهشوندگان فیلم مورد بحث ما میگویند که تبرئه ا جی پاسخی بود به ماجرای رادنی کینگ. ا جی هیچ وقت از آرمان سیاهپوستان حمایت نکرده است، اما وکلای مدافعش از او چهرهای میسازند به عنوان یک سیاهپوست مظلوم دیگر که قرار است توسط سفیدها محکوم شود. هیئت منصفه هم که چند سیاهپوست و تعدادی هواداران آرمان سیاهپوستان در آن حضور دارند به شدت تحت تاثیر این جو قرار میگیرد.
رویکرد فیلم به موضوع تبعیض علیه سیاهان، از رویکرد متعارف فاصله میگیرد. فیلم در عین حال که قوانین تبعیضآمیز و ظلمی را که بر سیاهان میرفته (و میرود) نشان میدهد، به ما میگوید که پیآمد این تبعیض، شکلگیری کینه و تعصب نژادی دیگری است که در مقاطعی ممکن است مانع از توجه به واقعیت و عدالت شود. کما اینکه در جریان محاکمه ا جی سیمپسون جمعیت سیاهپوستان بدون توجه به این که او اصولاً از آرمانهای سیاهان هواخواهی نکرده (برخلاف کسانی مثل محمدعلی کلی و مانندهای او) و بدون توجه به مدارک موجود، از تبرئه ا جی به عنوان پیروزی سیاهان یاد میکنند و به شادمانی در خیابانها میپردازند. تعصب نژادی آنها باعث زیر پا گذاشتن عدالت و حقیقت میشود. یکی از مدافعان حقوق سیاهان آشکارا میگوید که از محاکمه ا جی به عنوان وسیلهای برای خدمت به آرمان سیاهان استفاده کرده است.
مساله مرتبط با همین موضوع بیاعتباری احساسات تودهای است. این امر نه تنها در موضوع هواخواهی از ا جی صرفاً به خاطر سیاه بودن تجلی پیدا میکند، بلکه به دو مساله دیگر نیز ربط دارد.
فرهنگ «سلبریتی»
ورزشکار بودن ا جی و آشنا بودنش برای آمریکاییان مسلماً نقش مهمی در تبرئه او بازی میکند. سمپاتی افکار عمومی نسبت به او چیزی است که ریشه در اسطورهسازی از قهرمانان ورزشی در فرهنگ آمریکایی (و حقیقت این که امروزه میتوان گفت در فرهنگ جهانی) توسط رسانههای جمعی دارد. در فیلم میبینیم که چطور ا جی در دوران زندانش با امضای توپ و سایر اشیا و فرستادن آنها به بیرون برای فروش میلیونها دلار درآمد کسب میکند. احساسات عمومی به شدت خواهان قهرمانسازی است و برای قهرمانان خود گاه پا روی عدالت میگذارد.
رسانهها
نقش رسانههای در شکلدهی به این ستارهپرستی مسلماً بسیار مهم است. اما رسانهها در تبدیل این محاکمه به یک ماجرای ملی نیز نقشی تعیینکننده بازی کردند. از تکاندهندهترین بخشهای فیلم صحنههای تعقیب ماشین ا جی توسط پلیس در اتوبانهاست. ا جی که خود را در زمان مقرر به پلیس معرفی نکرده و با ماشین پاترول و رانندهاش ناپدید شده، در اتوبان شناسایی میشود. هلیکوپترهای کانالهای تلویزیوی از آسمان تصویر ماشین او و ماشینهای پلیسی که در تعقیبش هستند را مستقیم پخش میکنند: یک داستان تعقیبوگریز واقعی و زنده که مردم به صورت زنده از خانههایشان تماشا میکنند. قهرمان این داستان هم مردی است که هم واقعی است و هم اسطورهای برساختهی همین رسانهها. تبدیل واقعیت به داستان یا داستانی شدن واقعیت نیرومندتر و هیجانانگیزتر از این دیده نشده است. با الهام از همین صحنه است که بعدها الیور استون در فیلم قاتلین بالفطره تعقیب و گریز زوج جوان و پوشش تلویزیونی آن را بازسازی میکند.
نظام قضایی و عدالت
فیلم چند نکته مهم را درباره نظام قضایی آمریکا و به طور کلی درباره مفهوم مجرد عدالت، پیش میکشد.
نخست نقش تیم وکلای مدافع ا جی است مرکب از چند وکیل بسیار گران که بابت خدمتی که به او میکنند میلیونهای دلار پول میگیرند. اینها کارهای غریبی میکنند. با جستوجو در تمامی پوشش تلویزیونی ماجرای ا جی، تکه فیلمی پیدا میکنند که در آن مسئول نمونهبرداری قطرات خون به یک تکه کاغذ دست میزند و از مقررات نمونهبرداری عدول میکند. آنها با نمایش این تکه فیلم در دادگاه و پرسوجو از تکنیسین مذکور، اعتبار آزمایشهای خون را زیر سوال میبرند. یا با تحقیق درباره یکی از ماموران پلیس که شهادتش نقش تعیینکنندهای در محاکمه دارد به نوارهایی دست پیدا میکنند که او در آنها با الفاظ غیرقابلقبولی از سیاهان نام برده است. وکلای ا جی این مامور پلیس را که اتفاقاً جزو مصاحبهشوندگان فیلم هم هست لجنمال و او را یک نژادپرست تمامعیار معرفی میکنند. آنها بیش از آن که به حقیقت کار داشته باشند، به پیروزی در کاری که بابتش پول میگیرند میاندیشند. و برخورداری از چنین تیم قدرتمندی جز با داشتن میلیونها دلار پول غیرممکن است. این مشخصاً عدالتی است که در خدمت پول است.
سیستم هیئت منصفه نیز که به حق از افتخارات سیستم قضایی آمریکایی است در این جا مورد پرسش قرار میگیرد. وقتی هیئت منصفه در زمانی کوتاه رای به برائت ا جی میدهد معلوم است که آنها قبلاً تحت تاثیر جو عمومی تصمیم خود را گرفتهاند. در واقع هیچ عدالت مجردی فارغ از پیشینه تاریخی و فرهنگ عمومی جامعه وجود ندارد. اگر سیاهان تا حالا مظلوم بودهاند، این فرصتی است برای انتقامجویی و تبرئه یک سیاهپوست، حتی اگر او زن و مرد سفیدپوستی را وحشیانه به قتل رسانده باشد. از هیچ هیئت منصفهای نمیتوان انتظار داشت که کاملاً فارغ از جو عمومی جامعهای که در آن بار آمده و صرفاً بر اساس اصول حقیقت و عدالت، به داوری بپردازد.
حتی محاکمه دوم ا جی و محکومیت او به پانزده سال زندان نیز واکنشی است به تبرئه او و چنان که در فیلم آمده است کاملاً منصفانه و با رعایت همه جوانب انجام نمیگیرد. در یک کلام در سیستمی که پول در آن فرمان میراند، عدالت خریدنی است و از سوی دیگر رسانهها به افکار عمومی شکل میدهند و تبعیضها پیشینه تاریخی دارند، چگونه میتوان کنار گذاشتن هر گونه جانبداری حرف زد؟ این آن پرسش مهمی است که فیلم در برابر بینندگانش میگذارد.
حقوق زنان و خشونت خانگی
عشق به «سلبریتی» فراگیر است و از همسایهها تا پلیس تا مردم عادی اعم از سیاه و سفید را در بر میگیرد. به همین سبب شاید تلفنهای مکرر نیکول همسر ا جی به پلیس با بیاعتنایی روبهرو میشود. از سوی دیگر وقتی گزارش این خشونتها مطبوعاتی میشوند، مقایسهی ظاهر خوشبخت زوج در انظار عمومی و حضورهای اجتماعی آنها با آن چه در خفا جریان داشته است، خبر از خشونت پنهانی میدهد که در خانوادههای آمریکایی در جریان است. و سرانجام حکم به برائت ا جی نشان میدهد که مساله خشونت نسبت به زنان (که قتل وحشیانه نیکول نمونهای از آن است) در مقایسه با مسالهای مانند تبعیض نژادی، امری ثانوی تلقی میشود.
شخصیت ا جی و روانشناسی آن
فیلم با نشان دادن ا جی واقعی در موقعیتهای مختلف، بخصوص در برابر دوربینها در دادگاه، به بیننده اجازه میدهد با خیره شدن در رفتار او به یک نوع شناخت از روانشناسی او نیز دست پیدا کند. او در عین حال که اسطوره خود را باور کرده است و برایش مهم است که این اسطوره نشکند (در انتهای تعقیب و گریزی که در بالا شرح دادیم، منتظر میماند تا شب شود و بعد از ماشینش پیاده میشود تا دوربینهای تلویزیون نتوانند دست بند زدن به او را ثبت کنند)، اما ضعیف، حسود و مردد است. سرگذشت او بعد از تبرئه و رو آوری او به یک زندگی آمیخته به زنبارهگی و بیبندوباری نشان دیگری است از این که او بر خود کنترلی ندارد و خود نیز به نوعی قربانی جوّی است که رسانهها پیرامون او ساختهاند.
اکنون بیست سال از محاکمه ا جی میگذرد. این محاکمه اکنون جزو تاریخ است. اما فیلم ا جی ساخت آمریکا مانند همه فیلمهای تاریخی دیگر اعم از داستانی و مستند، دغدغههای امروز جامعه آمریکا را مطرح میکند.
ساختار این فیلم مستند یک ساختار تلویزیونی جاافتاده یا سنتی است که بر مصاحبه با آدمهای درگیر ماجرا و تصویرهای آرشیوی باقی مانده از رویداد استوار است. فیلم گفتار متن (نریشن / وویس اور) ندارد، یعنی گوینده همهچیزدانی وجود ندارد که به ما بگوید که چه اتفاقی میافتد و اتفاقات را تفسیر کند و نمونه خوب فیلم مستندی است که نشان میدهد ابزار آشنای ترکیب مصاحبه و مواد آرشیوی، میتواند تا چه اندازه نیرومند باشد و چگونه این قابلیت را دارد تا تحلیل و تفسیر عمیقی از واقعیت به بیننده ارائه کند.
—–
شناسنامه فیلم
کارگردان: ازرا ادلمَن، تدوین: برن گراناتو، مایا موما و بن سوزانسکی، موسیقی: گَری لیونِلی، مدیر فیلمبرداری: نیک هیگینز، پژوهش آرشیو: اینس فاراگ، مارگارت متزگر، فیلمبرداری هوایی: اریک مالونی
خلاصه داستان: ا جی ساخت آمریکا، قسمت به قسمت
قسمت اول: سالهای کودکی در محلهای فقیرنشین در جنوب لس آنجلس، موفقیتهای پیاپی در فوتبال آمریکایی. عدم همراهی با جنبش سیاهان. سیاهپوست محبوب سفیدپوستان.
قسمت دوم: کتک زدن رادنی کینگ توسط ماموران پلیس لس آنجلس و تصویربرداری ویدئویی از این رویداد، تبرئه ضاربان و شورش سیاهان در لس آنجلس. تلفنهای نیکول براون زن دوم ا جی به پلیس و شکایت از این که مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. جدایی نیکول و ا جی.
قسمت سوم: تعقیب ا جی توسط پلیس در اتوبانها و پخش مستقیم این تعقیب با نماهای هوایی توسط هلیکوپترهای شبکههای تلویزیونی، دستگیری، سیاهپوستانی که ا جی هیچ وقت سنخیتی با آنها نداشت به هواداری از او به خیابانهای میآیند، دادستان سفیدپوست در برابر قهرمان سیاهپوست
قسمت چهارم: آگاهی ا جی به دوربینهای تلویزیونی، ماجرای دستکشی که برای دست ا جی تنگ است، بیاعتبار کردن کاراگاه فورمن که کلمه «نیگر» را در نوشتهای به کار برده است، به پرسش کشیدن آزمایش قطرات خون و تعلق آنها به ا جی از راه مرور دهها ساعت فیلم خبری. تیم پنج نفره بهترین وکیلها با دستمزدهای گزاف.
قسمت پنجم: هیأت منصفه یکروزه حکم برائت ا جی سیمپسون را صادر میکند، با اعلام حکم سیاهپوستان به شادمانی در خیابانها و اماکن عمومی میپردازند. سیزده سال بعد، اُ جی در دادگاه دیگری به جرم گروگانگیری و دزدی مسلحانه به زندان طویلالمدت محکوم میشود
با سلام
مقاله ای خواندنی بود
خیلی جالبه که به این مسایل می پردازید. علاقه مند شدم بیینم این مستند رو.