شش سال پیش در همین روزها در خیابانهای تهران میگشتیم تا تصویرهای فیلمی درباره آلودگی هوا را ثبت کنیم. فیلمی که به نام وارونگی از شبکه یک تلویزیون پخش شد. ساخت این فیلم مرا با یکی مسأله اساسی روبهرو کرد و آن اینکه نشانههای دیداری و آمار رایجِ درباره آن تا چه اندازه با واقعیت خوانایی دارند؟
یکی از کلیشههای رایج برای نشان دادن آلودگی هوای شهر نشان، دادن دود اگزوز اتوموبیلهاست. در حالی گاز منوکسید کربن که یکی از خطرناکترین آلایندههای هوای شهر است، نه بود دارد و نه رنگ. بنابراین این گاز را نمیشود نشان داد. استفاده از گاز طبیعی به جای بنزین به عنوان سوخت دود اگزوزها را از بین میبرد، امّا گفته میشود که گاز طبیعی نیز هوا را آلوده میکند، هر چند اندکی کمتر.
نشانه تصویری دیگر آلودگی هوا ماسکهایی است که در روزهای آلودگی بالا شهروندان به صورت میزنند. ما در فیلم خود به وفور از این آدمها نشان دادیم. یکی از مصاحبهشوندگان میگفت به زودی به جایی خواهیم رسید که آدمها ناچارند عین فیلمهای علمی-تخیلی با ماسکها ضدگاز از خانه بیرون بیایند. این را هم بگویم که کارشناسان میگفتند این ماسکها فایدهای ندارند و بخصوص ریزذرات به آسانی از میان منفذهای آنها عبور میکنند.به مهد کودکی رفته بودیم تا ببینیم دریافت کودکان از آلودگی هوا چیست. قرار بود بچهها درباره آلودگی هوا نقاشی کنند. متوجه شدم معلم نقاشی آنها را راهنمایی میکند تا ماشینهایی که دود میکنند بکشند و آدمهایی که ماسک به چهره دارند. در رسانه بصری ما ناچاریم نشانههای دیداری پیدا کنیم و به کودکان میآموزیم نشانههای رایج در رسانهها را در نقاشیهای خود تکرار کنند.
آمار گوناگونی درباره میزان مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا منتشر میشود. گفته میشود سالانه چند هزار نفر از آلودگی هوا میمیرند. نکته مهمی که در اینجا نادیده گرفته میشود این است که اصولاً گفتن اینکه یک نفر در اثر آلودگی هوا مرده است بسیار مشکل است. مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا مثل مرگ و میر ناشی از تصادفات اتوموبیل نیست که بشود به دقّت آن را شمرد. تقریباً هیچکس تنها به سبب آلودگی هوا نمیمیرد. معمولاً ممکن است آلودگی هوا آخرین ضربه را بزند بیمار قلبی یا ریوی جان خود را از دست بدهد. شکل محاسبه مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا آماری است و مقایسهای بین منحنی آلودگی هوای شهری و میزان مرگ و میر ناشی از نارساییهای قلبی و ریوی که گفته میشود بینشان همبستگی وجود دارد.
به بیمارستان بیماریهای ریوی دارآباد رفتیم و در آنجا در میان افراد بستری شده نتوانستیم کسی را بیابیم که به اطمینان بشود گفت در اثر آلودگی هوای شهر کارش به بیمارستان کشیده است. نکته دیگر اینکه بسیاری از بیماران روستایی بودند که در اثر استشمام ذرات غبار محیط کار کشاورزی دچار بیماری ریوی شده بودند. و این خط بطلانی بود بر مقایسه تمیزی هوای روستا در برابر آلودگی شهرها.
امیدوارم معلوم باشد که غرض از این نوشته این نیست که بگویم آلودگی هوا وجود ندارد یا خطرناک نیست. مقصود این است که رسانهها به سادهسازی دست میزنند تا آن را برای عموم مردم قابلفهم سازند و در این راه گاه آن قدر به افراط میروند که واقعیت قربانی میشود.
این نوشته در صفحه آخر روزنامه قانون روز چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۱ چاپ شده است.
Be the first to reply