دکتر هوشنگ کاووسی بیشک آدم موثری در فرهنگ ما و بخصوص فرهنگ سینمایی ما و بخصوص فرهنگ نقد فیلم ما بوده است. نگاه ما به او باید نگاهی تاریخی باشد. من در کلاسهای تاریخ سینمای او در مدرسه عالی تلویزیون و سینما شرکت کردهام و در سال ۱۳۷۷ مصاحبه مفصلی با او کردم که در مجله گزارش فیلم چاپ شد. به گمانم میتوان دستاوردها و نارساییهای کار دکتر کاووسی را در این چند نکته خلاصه کرد:
ــ خطاب به فیلمسازها میگفت: “من همه شما را دوست دارم، امّا سینما را بیشتر از شما دوست دارم”. این جمله بیانگر اصل اخلاقی مهمی در نقد فیلم (و هر نوع نقد فرهنگی) است که بر استقلال منتقد از هر نوع رفیقبازی و تنها و تنها توجه به خود اثر (طبیعتاً با درک خودش) تاکید میکند. من نمیدانم کاووسی چقدر در فعالیت نقدنویسیاش به این اصل وفادار بوده است، امّا نفس این تاکید به نفع استقلال نهاد نقد فیلم بوده است.ــ دکتر کاووسی نقش مهمی در جدی تلقی کردن سینما و گسترش فرهنگ سینمایی در زمان خود داشته است. راه اندازی سینهکلوب، اولین جشنواره سینمایی، اولین نشریه سینمایی کمابیش جدی به نام “سینما و هنر” ، اولین برنامه نمایش فیلمهای هنری در تلویزیون همه با همت او انجام یافته است. سالها تدریس در دانشکدههای سینمایی بخش دیگری از این تکاپوی مدام برای گسترش فرهنگ سینمایی بوده است.
ــ حمله او به شلختگی فنی و روایی در سینمای تجاری زمان با ابداع اصطلاح “فیلمفارسی” نقش مهمی در زمینهسازی فرهنگی و باز کردن فضا برای ساختن فیلمهای جدّیتر در سینمای کرده است. امّا نگاهش به سینمای تجاری دوره خود نگاهی از سر تبختر و از موضع آدمی بوده است که در خارج درس خوانده و همه چیز را میداند و حالا آمده است که به دیگران بیاموزد.
ــ کاووسی تمایلی به جریان روشنفکر غالب چپ نداشت و برای تحقق اهداف خود هیچ مانعی در همکاری با حکومت نمیدید. به خاطر میآورم که در دفاع از ساخت فیلم مستند “آتش و سنگ” برای شرکت گاز میگفت که برای داوری کار خیاط باید دید که کتوشلواری را که سفارش دادهاند خوب دوخته است یا خیر، نه اینکه آن را برای وزیر دوخته است یا مرد عامی. بازتاب این طرز تفکر کار در سمت مدیر کل اداره نظارت و نمایش وزارت فرهنگ و هنر (اداره سانسور) در سالهای ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۶ بوده است. از این کار دفاع میکرد و میگفت کارش یک سانسور ضد سانسور بوده است. این تز خطرناک توجیه دیدگاهی است که با نگاهی قیممآبانه میخواهد مردم را از آسیب فیلمهای “مبتذل” در امان نگاه دارد.
ــ کاووسی در نقدهایی که نوشته روی دو نکته انگشت گذاشته است. یک: اشکالات فنی فیلمها در دکوپاژ و نور و غیره. دو: گافهای فیلمنامهای و نادرستیهای تاریخی. دانش سینمایی او بیشتر “معلومات سینمایی” یا “اطلاعات در زمینه تاریخ سینما” بود. نشانی از آشنایی با روشهای مدرن تحلیل و تاویل فیلم و دیدگاههای منتقدان بزرگ در نوشتههای او دیده نمیشود. با گذر زمان شاهد به روز شدن دانش سینمایی او نیستیم. و البته این همه ویژگی دوران او بود و سطح عمومی فرهنگ سینمایی در کشورمان در آن دوره.
این نوشته را با پایبندی به همان اصلی نوشتم که در آغاز به آن اشاره کردم. من به عنوان منتقد همه پیشکسوتان نقد فیلممان را دوست دارم، امّا سینما و گفتن حقیقت را (آن طور که دریافتهام) بیشتر دوست دارم. منتها نباید فراموش کنیم که اصل قدردانی از کوششهایی این پیشکوتان نیز جزو اخلاق نقد است، پس بر ماست که قدر کوششهای دکتر هوشنگ کاووسی را در امر گسترش فرهنگ نقد و فرهنگ سینما بدانیم. یادش گرامی باد.
Be the first to reply