این یادداشتی قدیمی است درباره دو تا از کتابهای جعفر مدرس صادقی. آن را چند سال پیش در پاسخ نظرخواهی روزنامهای نوشتهام. اخیراً آن را خواندم و دیدم در بردارنده نظرم به اختصار درباره بهترین داستاننویس زنده ادبیات معاصرمان است. هم نقاط قوت کارش و هم آن عیب بنیادینی را که مانع از همدلی عمیق با او میشود. کیست این مدعی بیادعا؟ این اواخر دو کتاب از جعفر مدرس صادقی خواندهام: مجموعه قصههای آن طرف […]
دسته: ادبیات
فضای محرم و دغدغه آزاد ماتیان
در فیس بوک چرخ میزنم. دوستی عکسهای مراسم خیمهسوزان عاشورا را گذاشته است با نوشتهای طعنهآمیز به اوضاع زمانه. دوستی عکسی از داون تاون لس آنجلس را و آن را به کوچه برلن تشبیه کرده است. صدای طبلهای دستههای محرم دوستی را یاد طبل زدن کاترین در نمایشنامه ننه دلاور انداخته است. دوستی عکسی از غلامحسین ساعدی گذاشته با یکی از نامههای پر از اندوه و یاس او به محبوبش طاهره. دوستی خبر نمایش فیلمش […]
زاده شدیم: ترجمه شعر دیگری از آزاد ماتیان
این روزها دارم شعرهای آزاد ماتیان را به فارسی ترجمه میکنم. دو شعر بلندش را قبلاً در سایت گذاشتهام. و حالا ترجمه شعری از کتاب جدیدش “نشان جهان”. قرار است یک ماه دیگر بزرگداشتی برای او بگیریم و دوست دارم تا آن وقت دست کم چهار-پنج شعر دیگر از کارهایش را ترجمه و در “هویس” یا جای دیگر منتشر کنم. در ضمن ترجمه این شعرها را برای گفتار فیلم مستند جدیدم به نام “میان دو […]
آواره: شعری از آزاد ماتیان
همین طوری، برای خالی نبودن عریضه به گویشی کهن مینویسم که همواره جماعتی اندک بدان سخن گفتهاند اکنون اندک کسانی آن را می شناسند و کسانی اندکتر بر فهم آن همت می گمارند . نامم را نه بر کاغذهای در هم ریختهام نه بر پوست نوشته های رنگ باختهام، نه بر کتیبههای فرسودهام و نه بر سنگ قبرهایم پراکنده در سراسر جهان نمییابم (باید نام ایزدی از یاد رفته باشد ماری اهلی که مهربان […]
آزاد ماتیان: شاعری که به زبانی کهن مینویسد
شما آزاد ماتیان را نمیشناسید. او فغاننامه گرگوار نوشته گرگور نارکاتسی، مهمترین شاعر سدههای میانه ارمنی را به فارسی ترجمه کرده و بخش اعظم دیوان حافظ و رباعیات خیام را به ارمنی برگردانده است. او شاعر است، سه دفتر شعر منتشر کرده و بهترین شعرهایش با کارهای خوب شاعران ایرانی برابری میکند. در سوربُن ادبیات تطبیقی خوانده و استاد کرسی زبان و ادبیات ارمنی دانشگاه اصفهان است. نقش فعالی در زندگی اجتماعی-سیاسی ارامنه جلفای اصفهان […]
محبوب من: شعری از آزاد ماتیان
بی قرار عاشق، خسته و زیباست محبوب من، مرغان مهاجر بهاری آشیانههایشان را بر بالش او میسازند و ستارهها در دستهای گرم او تخم میگذارند و جوجههایشان را به دنیا میآورند.
قصّه در برابر رمان: ریموند دورگنات
داستان سامسون و دلیله در عهد عتیق کتاب مقدس به اندازهای مختصر است که هیچ ناشری آن را حتی به عنوان طرح خلاصه یک رمان نمیپذیرفت. به خاطر همین اختصار و کوتاهی است که شخصیتپردازی آن بسیار سردستی و مبهم است، به “انگیزهها”ی اعمال آنها هیچ توجهی نشده و داستان در کلیت خود فاقد هرگونه جزئیات قانعکننده است، یا درستتر این است که بگوییم اصلاً فاقد هرگونه جزئیاتی است. همین خلاصه داستان، در دست سه […]
ارنست همینگوی و سینما
نویسنده: ادوارد ماری اگر سراغ هالیوود بری، وادارت میکنند طوری بنویسی که انگار از توی عدسی دوربین داری به دنیا نگاه میکنی. به جای اینکه درباره آدمها فکر کنی، همهاش درباره عکسها فکر میکنی. ارنست همینگوی به گفته اِ.ای. هاچنر، همینگوی دوست داشت در اتاق نشیمنش در کوبا بنشیند و فیلم تماشا کند؛ امّا از میان فیلمهایی که بر اساس کارهای خودش ساخته شده بودند تنها آدمکشها (۱۹۴۶) را فیلم خوبی میدانست. [بر اساس داستان […]