همیشه ممکنه یک چیزی غلط از آب دربیاد! اولین آشنایی من با سینمای برادران کوئن اگر بگویم با اولین فیلمی که از برداران کوئن دیدم عاشق سینماشان شدم، دروغ گفتهام. اولین فیلمی که از آنها دیدم بارتون فینک (۱۹۹۰) بود. با صحنههای آن هتل خلوت به یادماندنیاش که در انتها طعمهی شعلههای آتش میشود و آن تهیهکنندگان هالیوودی کاریکاتوریاش و پایان مبهم (و همچنان فکر میکنم مشکلدارش) و بازی باز هم کاریکاتوری جان تارتارو و […]
برچسب: سینمای عامه پسند
یادداشتهایی دربارهی مانی حقیقی و فیلم «خوک» او
شکی نیست که مانی حقیقی (مثل بیشتر فیلمسازان همنسلش) حالا دیگر کارگردان کاربلدی شده است؛ دکوپاژ خوب، بازیهای خوب، برشهای خوب (بخصوص بین فصلها) و خلاصه مهارت لازم برای جمع کردن کار و البته همین طور برای صرفهجویی در هزینهها دور زدن صحنههایی از قصه که نشان دادنشان پرخرج میبود، مثل اجتماع مردم جلوی خانهی کارگردان فیلم یا کتک خوردن او در مراسم تشییع جنازهی رقیبش. اما طبیعتاً توانایی حرفهای باعث نمیشود از خود نپرسیم […]
کوئنها: سینمای عامهپسندِ روشنفکری
در اوایل فیلم ای برادر کجایی صحنهای هست که در آن سه مرد فراری در خانهای روستایی به محاصره مردانی مسلح به مسلسل و سگهای شکاری درآمدهاند. یکی از مردان بر دیوارهای ساختمان سوخت میپاشد و خانه را به آتش میکشد. در لحظهای که دیگر به نظر میرسد هیچ امیدی نیست، پسربچهای پشت فرمان یکی از اتوموبیلهایی که در فیلمهای گانگستری دیدهایم در میان شعلههای آتش سر میرسد، مردان به دام افتاده را سوار میکند، […]
نگره ژانر و سینمای ایران: ژانرهای بی مخاطب
تکه ای از مقاله “ژانرهای بی مخاطب” منتشر شده در شماره ۳ نشریه سینما-چشم به سردبیری پرویز جاهد … بحث ژانر به این ترتیب جایی است که خواست بیننده، خواست فیلمساز و خواست جامعه (فشارهای صنعت فیلمسازی و دولت بر فیلمساز و تماشاگر) با هم تلاقی میکنند. به این ترتیب فیلمهای متعلق به یک ژانر یا موج سندهای مهمی هستند برای بررسی کنش متقابل همه این عوامل. برابر آنچه تا هم اینجا گفتیم، روشن است […]
نقدی بر دیدگاههای رابین وود
نوشتهای که ترجمهاش را میخوانید معرفی و نقد آخرین کتاب رابین وود با عنوان سیاست جنسی و فیلم روایی است، امّا نویسنده بر تناقضاتی در نوشتههای وود انگشت میگذارد که درباره بیشتر آثار دیگر او نیز صادق است. علاقهمندان نظریه سینمایی در ایران با نوشتههای وود آشنایی دارند؛ گمانم انتشار مقالههایی از این دست نیز برای آشنایی آنها با انتقاداتی که به کار او وارد شده، لازم و مفید است. درغیر این صورت ممکن است […]
آدمها آدمها را تماشا میکنند
بحثی درباره برخورد نادرست منتقدان به هنر عامهپسند ریموند دورگنات همان طور که در بحث ستارههای سینما گفتیم، نقد آکادمیک غالباً خود را در موقعیتی مییابد که میخواهد به خصوصیات سبکی یک فیلم (برش، زاویههای دوربین، و غیره) فینفسه چنان جلوههای هنریای نسبت دهد که سرمنشاءشان خیلی سادهتر از اینهاست. این سرمنشاء مشارکت تماشاگر در تجربیات شخصیتهای بخصوص در مخمصهها و گرفتاریهای بخصوص و نگرانی او برای آنهاست. یک رابطه همدلی-همدردی ساده ــ که همان […]
دیدگاههای کیل و مقالهی Trash, Art, and the Movies
یک ترجمه نام کتابها و مقالههای پائولین کیل بسیار دشوار و گاهی غیرممکن است. برای ترجمه عنوان مقالهای که میخوانید، در زبان فارسی معادل مناسبی برای movies نیافتم. در انگلیسی این لفظ بیشتر بر کارکرد عامهپسند و وجه عامیانه سینما دلالت میکند، در برابر واژه film که بر وجه جدیتر و هنریتر سینما دلالت دارد. من در نوشته دیگری در ترجمه عنوان این مقاله به جای “موویز” گذاشته بودم “فیلمها” که گمانم درست نیست، چون […]
ابتذال، هنر، سینما
تکههایی از مقاله ابتذال، هنر، سینما پائولین کیل گزینش و ترجمه: روبرت صافاریان فیلمهایی که هنر نیستند امّا از آنها خوشمان میآید این روزها آن قدر درباره هنر سینما صحبت میشود که بیم آن میرود فراموش کنیم بیشتر فیلمهایی که از تماشایشان لذت میبریم آثار هنری نیستند. برای مثال فیلم شکارچیهای پوست سر یکی از سرگرمکنندهترین فیلمهای آمریکایی سال گذشته بود. این فیلم هرچند ماهرانه ساخته شده بود، امّا دشوار بتوان آن را یک اثر […]