اتان کوئن یا ایتن کوئن؟ کتابی درباره برادران کوئن ترجمه میکنم و سر چگونگی ثبت نام برادر کوچکتر ماندهام. اتان یا ایتن؟ نخستینِ این دو، شکل رایجتر ضبط نام اوست؛ دوّمی نزدیکتر است به تلفظ اصلی آن در زبان انگلیسی. به نظر میرسد که با توجه به این امر باید بی چونوچرا شکل دوم را برگزید. امّا یک فارسیزبان، با فرض این که انگلیسی نمیداند، شکل دوّم را چه خواهد خواند؟ eeten، eetan یا eyten […]
برچسب: زبان
فارسی را در چندسالگی آموختم؟
این که فارسی زبان دوم من بوده، روی زبان نوشتاریام چه تاثیری داشته است؟ تازگیها این پرسش برایم جدّیتر شده که کی فارسی یاد گرفتهام و این که زبان ارمنی که پیش از آموختن زبان فارسی تنها زبانی بوده که با آن با اطرافم مراوده داشتهام، چه تاثیری روی تواناییهای زبانی کنونیام، مشخصتر زبان فارسی نوشتاری امروزم، داشته است. مسلماً از سن بسیار پایین در معرض زبان فارسیای که از رادیو پخش میشده بودهام. پدر […]
فضای محرم و دغدغه آزاد ماتیان
در فیس بوک چرخ میزنم. دوستی عکسهای مراسم خیمهسوزان عاشورا را گذاشته است با نوشتهای طعنهآمیز به اوضاع زمانه. دوستی عکسی از داون تاون لس آنجلس را و آن را به کوچه برلن تشبیه کرده است. صدای طبلهای دستههای محرم دوستی را یاد طبل زدن کاترین در نمایشنامه ننه دلاور انداخته است. دوستی عکسی از غلامحسین ساعدی گذاشته با یکی از نامههای پر از اندوه و یاس او به محبوبش طاهره. دوستی خبر نمایش فیلمش […]
چرا کتاب می خوانم؟
نمایشگاه کتاب است و بحث کتاب داغ و بار دیگر هرکس میتواند از خود بپرسد برای چه کتاب میخواند. من میتوانم سالها در یک اتاق بنشینم و کتاب بخوانم. کتاب خواندن طبیعیترین کاری است که از من برمیآید. برای من کتاب خواندن بیش از سفر و گشت و گذار در طبیعت، دریچهای است به دنیاهای دور و ناشناخته. داستانی از چخوف میخوانی و میتوانی سرزمینی دور و غریب مانند روسیه سده نوزدهم را از […]
میخواهید حقیقت را بدانید؟ کامنت بخوانید!
در این ستون پیشتر هم درباره تاثیرهایی که تکنولوژی دیجیتال بر تصور ما از مفهوم نوشتن و نشر و پیدایش موقعیتها و گونههای تازه در این زمینه داشته است، صحبت کردهایم. یادداشتی که چندی پیش درباره دگرگونی مفهوم ویراستاری و از میان رفتن اقتدار ویراستار و بنگاههای انتشاراتی معتبر نوشته بودم، با این جمله تمام شده بود: ویراستاری از میل به یکدستسازی و اعمال قدرت میآید که در پوشش استانداردسازی و تسهیل ارتباط خود را […]
بازیهای زبان: از زرنگی تا زرنگبازی
فلانی بچه زرنگیه! بارکالله! عقلش خوب کار میکنه! حواسش جمعه! در یک کلام، وقتی میگوییم کسی زرنگه، نه تنها صفتی منفی برایش به کار نبردهایم، بلکه کلی هم ازش تعریف کردهایم. کسی که زرنگ نیست یا کمی پَخمه است، یا کمی تنبل. وبیشتر آدمها نمیخواهند به این صفتها مفتخر شوند. امّا حالا بگو فلانی داره زرنگی میکنه. با همین افزودن فعل کمکی ”کردن“، اوضاع به کلی فرق میکند. میگویی فلانی داره زرنگی میکنه! میگوید نه […]
دستور و ارتباط
داشنگاه کبمریج انگلتسان تقحیقی روی روش خوانده شدن کملات در مغز اجنام شده است که مخشص می کند که مغز انسان تهنا حروف اتبدا و اتنها ی کلمات را پدرازش کرده و کمله را می خواند. به هیمن دلیل است که با وجود به هم ریتخگی این نوتشه شما تواسنتید آنرا بخاونید. بله با وجود به هم ریختگی حروف تک تک کلمات شما توانستید آنها را بخوانید. احتمالاً کلماتِ پس و پیش و موضوع عمومی […]
بازتاب بحثِ دریدا، فوکو، گادامر، رورتی … بسه دیگه !
در نوشته ای درباره ابهت نام های بزرگ به نام دریدا، فوکو، گادامر، رورتی … بسه دیگه اشاره ای هم به دو نوشته منتشر شده در وبسایت ومستند کرده بودم، یکی به قلم امید بلاغتی به نام همدردی با آقای انتقام در نقد فیلم پیر پسر و دیگری به قلم بهمن کیارستمی درباره دیداری اتفاقی با معاونت سینمایی در هواپیما به نام بیروت – تهران. هر دو نویسنده در ومستند به نوشته من پاسخ دادند. […]