چرا بیشتر کتاب‌هایی که می‌خوانیم را فراموش می‌کنیم؟

… و فیلم‌ها را و سریال‌های تلویزیونی را هم. جولی بِک / Julie Beck  (مجله‌ی آتلانتیک) خاطرات پاملا پال درباره‌ی خواندن کمتر درباره‌ی کلمات و بیشتر درباره‌ی تجربه است. او دبیر بخش نقد کتاب نیویورک تایمز است و منصفانه باید گفت که زیاد کتاب می‌خواند. پاملا پل می‌گوید: «تقریباً همیشه به یاد دارم کجا بودم فلان کتاب را می‌خواندم، خود کتاب را هم یادم هست، خود شیء فیزیکی را، صحافی‌اش را، جلدش را. یادم هست […]

آیا نوشتن در وب دارد زبان فارسی را نابود می‌کند؟

مدّتی‌ است نگرانی‌ها درباره‌ خطراتی که زبان فارسی را تهدید می‌کنند بالا گرفته است. گفته می‌شود فضاهای مجازی دارند ضربه‌ی مهلکی به زبان فارسی که مظهر هویت ملّی ایرانی است، وارد می‌آورند. گفته می‌شود حساسیت‌ها کم شده، آموزش کافی نیست و بی‌سوادها و آدم‌های ناآگاه دارند تیشه به ریشه‌ی این درخت تناور می‌زنند. به جای «کتابِ من» می‌نویسند «کتابه‌ من» و برعکس به جای مثلاً «خانه» می‌نویسند «خانِ». به جای «که» می‌نویسند «ک» و به […]

زبان را مردم می‌سازند

مشهور است که زبان موجودی زنده است و یک جور نمی‌ماند و متحول می‌شود. مثلاً در دهه‌های اخیر گرایش به جایگزینی کلمات با ریشه‌ی فارسی به جای کلمات با ریشه‌ی عربی دیده می‌شود. اخیراً بعضی‌ها درود و سپاس را به جا سلام و تشکر به کار می‌برند. یا در زمینه‌ی نگارش، نیم‌فاصله پیدا شده و روز به روز در نوشتن با کامپیوتر اهمیتش بیشتر می‌شود. امروزه قطعاً «می»‌ اول افعال را جدا می‌نویسیم، در حالی […]

واژه‌های بی‌ادبی و تکامل زبان

باورتان می‌شود رعایت نزاکت و پرهیز از سخن گفتن بی‌ادبانه و بی‌تربیتی، یکی از موتورهای محرک تحولات زبان باشد. مثلاً همین کلمه‌ی توالت را در نظر بگیرید. ببینید چه تاریخچه‌ی غنی‌ای دارد. مبال، مستراح، دست به آب، توالت، دبلیو سی، سرویس بهداشتی … به نظر می‌آید هریک از این عبارت اوایل برای پرهیز از به کار بردن لغت قبلی ساخته شده‌اند، اما بعد از مدتی با آن عمل ناشایست پیوند خورده‌اند و برای پرهیز از […]

لطفاً «درب» را آهسته ببندید!

خواننده حتماً قبول دارد که امروز همه به آن تخته یا ورق فلزی مستطیلی شکلی که خانه‌مان را از کوچه یا راه‌پله‌ی ساختمان یا اتاقی را از باقی خانه جدا می‌کند، می‌گویند «در». در زبان فارسی امروز، کسی به بچه‌اش نمی‌گوید «درب را ببند!» یا از خودش نمی‌پرسد «کلید درب خانه را کجا گذاشته‌ام؟»، نه تنها در گفتگوی روزمره، بلکه حتی در داستان‌ها و نوشته‌های روزنامه‌‌ها و وبلاگ‌ها و یادداشت‌های شبکه‌های اجتماعی هم همه می‌گویند […]

داستان گیومه

گیومه که معرف حضورتان هست؟ یکی از نشانه‌های مشهور نقطه‌گذاری (یا سجاوندی) در زبان فارسی که مثل بیشتر نشانه‌ها در دوران جدید از زبان‌های اروپایی وام گرفته شده است. اما معنی این گیومه چیست؟ گیومه را یکی برای نقل مستقیم حرف‌های آدم‌هایی که درباره‌شان می‌نویسیم به کار می‌بریم و دیگر برای این که نام کتاب‌ها و مقاله‌ها و مکان‌ها و غیره را از باقی متن متمایز کنیم. در داستان‌ها گفت‌وگوهای شخصیت‌ها را درون گیومه می‌نویسند: […]

خب!؟

«توی مهمانی … هی می‌دادند آدم بخورد. آدم هم بیکار بود، خوب هی می‌خورد.» یک بار دیگر این جمله را بخوانید. حتماً شما هم احساس می‌کنید که یک اشکالی در نوشتن «خوب» وجود دارد. آدم برای بیان منظور بالا حتماً می‌گوید «… خُب هی می‌خورد». شما هم مثل بیشتر فارسی‌زبانان حتماً موقع خواندن این جمله «خوب» را «خُب» خوانده‌اید. اما این جمله به عنوان شاهد مثال در یکی از فرهنگ‌های بسیار خوب زبان فارسی محاوره‌ای، […]

بیش از هر زمان دیگری می‌نویسیم

زبان با سواد، یعنی توانایی خواندن و نوشتن، فرق دارد. همه‌ی آدم‌های بی‌سواد هم که در طول تاریخ، جز شاید دهه‌های اخیر، تعدادشان از آدم‌های با‌سواد خیلی بیشتر بوده، از زبان استفاده ‌کرده‌اند. این است که نوشتن (و خواندن) مهارت خیلی تازه‌ای است. و جالب این است که این روزها بیش از هر زمان دیگری در تاریخ، آدم‌ها می‌نویسند. با رواج تکنولوژی‌های نو، امروز چیزهایی را می‌نویسیم که تا چند وقت پیش فقط حرف‌شان را […]