فیلم مشاهده گر درجه یک
کهریزک را به خاطر اپیزود عید بهمن کیارستمی در این فهرست آوردهام (و تا حدودی به خاطر اپیزود رخشان بنیاعتماد). عید به طور مستقل فیلم مشاهدهگر درجه یکی است که فیلمساز صرفاً با نظاره یک رویداد توانسته است بییننده را به اندیشیدن درباره آن و نقد آن بربیانگیزد. تصویربرداری و تدوین هوشمندانه وجه گروتسک و کاریکاتوری یک رویداد را برجسته میکنند، هرچند راه را بر تعبیرهای دیگر از رویداد نیز نمیبندند. این مشکل سینمای مستند مشاهدهگر است که با بهترین تدوینها نیز فیلمساز در نهایت درباره واقعیت موضع نمیگیرد. این ضعف مستندِ مشاهدهگرِ ناب است. امّا سینمای مستند بهمن کیارستمی، با وجود نمره بسیار بالای این فیلم، یواش یواش به تکرار افتاده است. بخصوص از لحاظ مضمون. بهمن در این فیلم مسلطتر است و بهتر میداند چه کار میکند، امّا در نهایت همان کاری را میکند که در تباکی کرده است. نشان دادن واقعیتی که فیالذاته متناقض و در نهایت کمیک است و فیلمساز این را به ما نمیگوید، به ما نشان میدهد و میگوید خودتان ببینید. امّا تا کی نشان دادن این واقعیت؟ بالاخره حسی ، فکری، تحلیلی در قبال آن. نمیخواهم بگویم در اینها احساس و فکر و تحلیل نیست، امّا اینها پرورش پیدا نکردهاند، فیلمساز با پرسشهای جدید روبهرو نشده است، به خودش و اندیشههایش شک نکرده است، آن را بسط هم نداده است. اشکال کار اینجاست.
آقای صافاریان، این فیلم ها رو از کجا میشه تهیه کرد و دید؟ اصلا عرضه عمومی میشوند؟ ممنونم
مشکل اصلی سینمای مستند ما همین است. تعدادی از این فیلمها در نمایش های هفتگی خانه سینما، خانه هنرمندان و جاهای دیگر نمایش داشته اند و باز هم خواهند داشت. فیلم کهریزک: چهار نگاه هم فیلم بلندی است که به دنبال اکران عمومی آن هستند.