چند سال پیش، وقتی فیلم آرارات، ساخته فیلمساز ارمنی-کانادایی آتوم اگویان درباره قتل عام ارامنه تازه اکران شده بود، ایمیلهایی از دوستانم دریافت میکردم که دعوتم میکردند به فلان سایت بروم و به نفع آرارات رای بدهم. میگفتند ترکها دارند رای منفی میدهند، ما هم باید متقابلاً به فیلم رای مثبت بدهیم. به دوستانم مینوشتم امّا من فیلم را ندیدهام، میگفتند مهم نیست، ما هم ندیدهایم، آنها هم ندیدهاند.
***
فلان کانال ماهوارهای فیلم مستندی درباره نسلکشی ارامنه پخش میکند. خبر پخش این فیلم هیجانی در میان ارامنه به وجود میآورد و بخصوص در فضای اینترنت همه به هم و به دیگران توصیه میکنند فیلم را ببینند. در زمان پخش فیلم قانون تخطئهناپذیر تلویزیونها اعمال میشود. وسط تصویرهای کودکان گرسنه و زمینهای پوشیده از جسد، سه بار فیلم قطع میشود و آگهی شکلات و شامپو و لودگیهای یک کمدین مشهور همان تلویزیون پخش میشود. برای تلویزیون، قتل عام ارامنه هم برنامهای است مثل هزاران برنامه دیگر.
***
اوباما در جریان رقابتهای انتخاباتی خود قول داده بود که در صورت انتخاب کشتار ارامنه را به عنوان نسلکشی (یا نژادکشی، جِنوساید genocide ) به رسمیت خواهد شناخت. بعد از انتخاب شدن، البته این کار را نکرد. امّا هر سال روز بیست و چهارم آوریل، برای ارامنه پیام همدردی میفرستد. و حالا کار ارمنیها و ترکها شده است این که بنشینند پای تلویزیون و ببینند بالاخره آقای رئیس جمهور کلمه genocide را در پیامش به کار میبرد یا نه. اوباما از کلمه ارمنی “یِقِرن” yeghern استفاده میکند. معنی این کلمه بلا، مصیبت، کشتار و جنایت است. ارامنه به طور سنتی کوچ اجباری و کشتار بزرگ سالهای جنگ جهانی نخست را “مِتس یقرن” مینامیدند، امّا اکنون خواهان این هستند که رئیس جمهور آمریکا از واژه نژادکشی استفاده کند.
***
همین چند ماه پیش قانون مجرمیت انکار نسلکشی در مجلس ملّی و مجلس سنای فرانسه رای آورد. کافی بود سارکوزی رئیس جمهور فرانسه بلافاصله طرح را امضا کند تا بدل به قانون شود. امّا او این کار را نکرد تا تعدادی از نمایندگان دو مجلس آن را به دادگاه قانون اساسی فرانسه ببرند. بیشتر آنها منکر نسلکشی ارامنه نبودند، بلکه اصولاً با تصویب قانون درباره رویدادهای تاریخی را کار پارلمانها نمیدانستند در تمام مدّتی که این طرح میان مجلسین فرانسه در رفت و آمد بود رسانههای ترک و ارمنی در سراسر جهان پر بودند از خبرهای آن. حالا سارکوزی گفته است که طرح تازهای تدوین خواهد کرد و به مجلس خواهد فرستاد.
***
آشکارا نسلکشی ارامنه به یکی از اقلام بازار سیاست و فرهنگ رسانهای جهان تبدیل شده است. موضوعی است که مخاطب دارد و این روزنامه و آن تلویزیون و آن یکی سایت با پرداختن به آن میتوان مخاطب (و آگهی) جذب کند. موضوعی است که این یا آن رئیس جمهور میتواند برای به دست آوردن رای جامعه ارمنی کشورش روی آن حساب کند و اهرمی است در دست سیاستمداران کشورهای گوناگون تا از یک سو در معادلات سیاسی خود با استفاده از آن هر گاه که لازم باشد بر ترکیه فشار بیاورند و از سوی دیگر هر گاه که منافع ملّیشان اقتضا میکند (که با توجه به اهمیت استراتژیک غرب با ترکیه اکثراً هم اقتضا میکند) زیر قولها و قرارهای شان بزنند.
و در این هیاهوی رسانهای کمتر کسی به رنجی میاندیشید که قربانیان فاجعه متحمل شدند. کمتر کسی نگران این است که چه باید کرد که آن رنج و فاجعه تکرار نشود. ترکیه میتواند با یک عذرخواهی درست و حسابی نشان دهد که توانایی روبهرو شدن با گذشته صفحات تاریک تاریخ خود را دارد، امّا این کار را نمیکند، چون اندیشه ایدئولوژیک ناسیونالیزم ترکگرا هنوز در سطوح بالای حاکمیت آن غالب است. در عوض، بسیاری از روشنفکران ترک، همانها که یکی دو سال پیش با به راه انداختن یک کمپین اینترنتی از ارامنه بابت رنجی که بر آنها رفته است پوزش طلبیدند، نشان دادهاند که این توانایی را دارند. در میان ارامنه ، هراند دینک، روزنامهنگار شجاعی که در ترکیه زندگی میکرد و درباره قتل عام ارامنه مینوشت، نشان داد که گفتوگوی مستقیم با مردم ترکیه راه حل مسئله است. دینک ترور شد و جان خود را در راه روشی گذاشت که میاندیشید میتواند به کینهها خاتمه دهد. امّا از دیگر سو، در روز تشییع جنازه او صدها هزار نفر از مردم و روشنفکران ترکیه به خیابانهای استانبول آمدند و خطاب به قاتلین او فریاد زدند “ما همه دینک هستیم، ما همه ارمنی هستیم”. سرنوشت شناسایی و عدم شناسایی کشتار ارامنه به این بستگی دارد که کدام فرهنگ غالب خواهد شد: فرهنگ قاتلین دینک یا فرهنگ هواداران راه او.
دلیل اصلی که باعث می شود سارکوزی این قانون را امضا نکند و اوباما هم آن واژه را به کار نبرد، وحشت صهیونیسم جهانی از مطرح شدن یک نسل کشی در مقابل هولوکاستی است که آنها آن را نماد مظلومیتشان می دانند و تبلیغ می کنند که این مظلومیت به آنها این حق را می دهد که سرزمینی «از خود» داشته باشند؛ چه آنکه نسل کشی مسلمانان بوسنی را هیچ وقت اوباما، سارکوزی و دیگر دست نشاندگانشان قبول نمی کنند؛ و چه آنکه نسل کشی شیعیان بحرین که هم اکنون در جریان است را هیچ وقت زیر بار نمی روند…
امیدوارم جهان پر شود از عطر صلح
ممنونم که از واقیتت بیم ندارید و در درد ما شریک هستید
من یک تبریزی هستم و دوستی ارمنی دارم ، از نظر من ارامنه قومی با فرهنگ و اصیل هستند و از همه مهمتر قومی از همین سرزمین هستند و اینطور نیست که بگوییم از جای دیگر آمده اند و این دو قوم و ملت بزرگ وتاریخ ساز ارمنی و آذری در طول هزاران سال در کنار هم با صلح و صفا و برادرانه زندگی کرده اند و امیدوارم از این به بعد هم با همان احساس برادرانه و با رعایت حال هم به زندگی مسالمت آمیز ادامه دهند، البته که تاریخ برخی صفحات ننگین دارد ولی از یاد نبریم که اختلافات همیشه بین دو برادر بوده و خواهد بود ولی امیدوارم این اختلافات منجر به کینه و دشمنی نشود . برای ارامنه جهان مخصوصا ارامنه تبریز و برای دوست (همیشگی) ارمنی عزیزم آرزوی موفقیت دارم و از هر دو قوم می خواهم در کنار برادران آذری و ارمنی خود با صلح و عشق زندگی کنند تا چشم حسودان در حسرت دیدن اختلاف بین این دو ملت بزرگ کور شود. این سرزمین مال دو قوم بزرگ ارمنی و آذری هست و خواهد بود . ان شاالله.
مطلب بسیار خوبی بود ، من بعنوان کسی که پدر بزرگ مادر بزرگ من بازمانده ی نسل کشی آذربایجانی های ایروان توسط ارامنه و روسیه بودند با شما همراه هستم و انتظار دارم روزی ارامنه شجاعت این را داشته باشند تا در مورد جنایات یکصد سال پیش در قفقاز علیه آذربایجانی ها انجام شده است سخن بگویند .