آیا بازیگران متد اکتینگ زیادهروی کردهاند؟ (قسمت دوم)
اِوان کیندلی Evan Kindley (نشریهی نیوریپابلیک)
باتلر توضیح میدهد که بالا گرفتن محبوبیت متد اکتینگ در هالیوود، دست کم تا حدودی، معلول تحولات تکنولوژیک در صنعت سینما بود: «سینمای ناطق نوع دیگری از بازی میطلبید. فیلمهای صامت یک کیفیت فیزیکی اعراقشده از بازیگر طلب میکردند، چون داستان از طریق حرکات بدن و میمیک چهرهی بازیگران بازگفته میشد. اما با پیدایش صدا، بازیها با خویشتنداری بیشتری همراه و روزبهروز ناتورالیستیتر شدند.» سینما به بازیگرانی احتیاج داشت که بتوانند با ظرافت افزونتری مقصود خود را برسانند و بیشتر به آدمهای طبیعی شبیه باشند. ارزشهایی که معمولاً با زیباییشناسی استانیسلاوسکی هماهنگ شمرده میشوند.
نخستین موج بازیگرانی که به روش متد آموزش دیده بودند در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ به منصهی ظهور رسیدند، از جمله مارلون براندو، کیم استنلی، مونتگمری کلیف، راد استایگر و جیمز دین. در ابتدا بازیگران متد در هالیوود غریبه تلقی میشدند. بهترینهای متد غالباً به قول باتلر «تیپ کارگری و بچههای والدین مهاجر» بودند و به خاطر فقدان زرقوبرق معمول ستارههای سینما مشکل داشتند: روزنامهنگار هدا هاپر متد اکتینگ را «مکتب بازیگری پیرهن چرکیها» خوانده بود. آنها را بخصوص به خاطر صدایشان مسخره میکردند: باتلر کلام غریب، لهجهدار، و معمولاً زمزمهوار بازیگرانی مانند براندو و رد استایگر را با بیان پاکیزهی «آتلانتیک میانه» ستارههای دوران طلایی هالیوود مانند کاترین هپبورن و کری گرانت مقایسه میکند.
اما با نفوذ بازیگری متد به بدنهی اصلی سینمای هالیوود عیبجوییها کاستی گرفتند. موج دومی از بازیگرانی که به شیوه متد آموزش دیده بودند از جمله داستین هافمان، وارن بیتی، آل پاچینو، و الن برنستین در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به میدان آمدند که نقش مهمی در آنچه «هالیوود نو» نام گرفت بازی کردند. باتلر خاطرنشان میکند که در سال ۱۹۷۹ نُه فیلم از ده فیلم نامزد جایزه اسکار در رشتهی بازیگری، بازیگران متد داشتند. لی استراسبرگ خودش به تقاضای آل پاچینو در فیلم پدرخوانده ۲ در نقش گانگستر یهودی هایمن راث ظاهر شد. این همان دورهای است که میشد او را «پشت فرمانی مرسدسی با پلاکی که روی آن نوشته شده بود METHOD » دید که در لسآنجلس پرسه میزند.
وقتی متد اکتینگ به تدریج تاثیرگذارتر و رایجتر شد آن معنی دقیق اولیه را هم از دست داد و کمابیش به هر بازی تند و با حرارتی اطلاق میشد. عبارت «متد اکتینگ» در زبان معاصر به هر بازیای گفته میشود که طی آن بازیگر با شور و حرارت زیادی نقش خود ایفا میکند تا به تکنیکها و مفاهیم مشخصی که بتوان ردشان را در ایدههای استانیسلاوسکی و پیروان او گرفت. به گفتهی باتلر کسی که امروز بیش از همه مسئول معنی متد اکتینگ در ذهن مردم است، رابرت دونیروست که هرچند مدت کوتاهی به کلاسهای استلا آدلر میرفت اما بیشتر یک چهرهی منحصربهفرد و تک در تاریخ بازیگری است. دونیرو اخلاق استانیسلاوسکیوار آمادگی بسیار منضبط را به اوج خود رساند بدون اینکه تسلیم جزمهایی شود که در ایالت متحده پیرامون متد اکتینگ تنیده شده بود. دنیرو در یک مورد از بازیگر زنی که نقش روبهرویش را بازی میکرد خواست روی صحنه با او زندگی کند تا بهتر بتوانند زندگی زناشویی را به تصویر بکشند. و مشهورتر از همه او برای نقش مشتزن مشهور جیک لاموتا در فیلم گاو خشمگین حدود سی کیلو وزن اضافه کرد، در تمام طول فیلم در قالب کاراکتر لاموتا ماند و از اطرافیانش میخواست «جیک» صدایش کنند.
باتلر مینویسد که «بازی دونیرو [در گاو خشمگین] ــ و عزت و احترام و جوایزی که از این راه نصیبش شد ــ درک عموم مردم آمریکا را از متد اکتینگ عوض کرد.»
افسانهسازی مفصل دربارهی دورههای آمادگی سخت، پژوهش و تغییرشکل فیزیکی، به جزء اصلی کارزارهای رسانهای به قصد بردن جوایز بازیگری بدل شدند، متد به تدریج معنایی معادل فرایندهای باروکی که بازیگر به کمک آنها در قالب نقش فرو میرود و بدنش را عوض میکند؛ به مرحلهای میرسد که سرصحنه چه بسیار نمیتواند از قالب نقش بیرون بیاید و دیگر نقش کاراکترش را بازی نکند.
باتلر مصر است که این نوع بازیگری، ممکن است خیلی هم جذاب و تاثیرگذار باشد، اما ارتباط چندانی با متد اکتینگ ندارد. او خاطرنشان میکند که بازیگران (عمدتاً مرد) معاصر که نامشان بیشتر از همه برای این نوع دورههای آمادگی سفتوسخت برده میشود ــ دانیل دیلوئیس، ژواکیم فینیکس، جارد لتو، کریستین بیل ــ هیچ آموزشی در دورههای بازیگری متد ندیدهاند. حتی آگاهانه از نزدیک شدن به این گونه دورههای آموزشی پرهیز کردهاند. در مقالهای که اخیراً در نیویورکر دربارهی جرمی استرانگ ــ بازیگر دیگری که معمولاً کارش به متد اکتینگ منتسب میشود ــ منتشر شده است میخوانیم که او یک بار سرکلاس بازیگری کالجی حاضر میشود که در آن استاد «در حین صحبت از استانیسلاوسکی منحنیهای انرژی بازیگر را روی تخته رسم میکرد» و این احساس میکند که باید هرچه سریعتر از این کلاس بیروزن برود و غریزهی بازیگری خود را حفظ کند. مدل کار دونیرو در واقع از خیلی جهات به کاری که استانیسلاوسکی جوان با حبس کردن خود در زیرزمین برای رفتن در قالب شوالیهی خسیس میکرد شباهت دارد تا به متد اکتینگ آن طور که در ایالت متحده معنی شد.
با همهی ایرادهایی که باتلر به متد اکتینگ میگیرد، نسبت به تاریخی که دارد مینویسد با احترام احتیاطآمیزی رفتار میکند، و از تاثیر بیچون و چرا مثبت متد اکتینگ بر بازیگری در قرن بیستم صحبت میکند. اما در مورد میراث آن محکمتر سخن میگوید. آشکارا اندیشههای استانیسلاوسکی و جانشینان او به نسلهایی پیدرپی بازیگران آموختهاند جدیتر دربارهی هنر خود بیاندیشند؛ در عین حال با الهام از این روش تعدادی بازیهای استعلایی برایمان به یادگار مانده است. اما ذهنیت «متد» آن طور که بعد از دونیرو شکل گرفته به تقویت یک جور باور خرافی به استادی فردی انجامیده است به شیوهای که با روحیه کار جمعی هم «تئاتر هنری مسکو» و هم «گروپ تیئتر» در تضاد است. میتوان گفت که شیوههای فوقالعاده و استثنایی تغییر شکل فیزیکی که بازیگران «متد» امروزه به کار میگیرند کارهایی هستند برای جبران فقدان کیفیتی که برای استانیسلاوسکی از همه چیز مهمتر بود: زمانی که صرف تمرین، یادداشتبرداری و کشف حقیقت یک نمایشنامه به صورت جمعی میشود. تکنیکهای که دونیرو در بهکارگیریشان پیشگام بود برای سینما خوبند، جایی که صحنهها تکهتکه فیلمبرداری میشوند، قطعووصل میشوند، وقت تمرین کوتاه است یا اصلاً وجود ندارد، و بازیگری معمولاً تابعی است از بیشمار ملاحظات فنی؛ تازه بازیگرانی مانند استرانگ خود را با کار در تلویزیون هماهنگ کردهاند، جایی که زمانبندی و برنامهریزی از این هم سفتوسختتر است.
استانیسلاوسکی آموزش میداد که هر کسی که در تولید یک نمایش نقشی دارد باید خودش را یک هنرمند بداند ــ حتی بازیگرانی که فرعیترین نقشها را به عهده دارند. اما بازیهای «متد» امروزی تقریباً همیشه نمایشهای ستارهای هستند و نتیجهی نهایی هر اندازه درخشان باشد، یک کیفیت ضداجتماعی در آنهاست. استانیسلاوسکی زمانی نوشت: «آدم باید عاشق هنر باشد، نه عاشق خودش در هنر» اما میراث متد اکتینگ از بسیاری جهات درست برعکس این است: راه تازهای در اختیار بازیگرها برای اینکه به خودشان عشق بورزند.
معرفی و نقد کتابِ
متد اکتینگ: قرن بیستم چگونه بازیگری آموخت
The Method: How the Twentieth Century Learned to Act / by Isaac Butler
نویسنده: آیزاک باتلر / ناشر: بلومزبِری پابلیشرز / تاریخ انتشار: ۲۰۲۲ / تعداد صفحات: ۵۱۲
بخش اول مقاله را در اینجا بخوانید.
ترجمه قدری کوتاهتر از اصل مقاله است که آن را میتوانید در سایت نشریهی «نیو ریپابلیک» به این نشانی بخوانید:
https://newrepublic.com/article/165179/method-acting-book-isaac-butler-review
Be the first to reply