یک آدمربایی و دو مرد. مشکل روایت فیلم این است که نمیداند بر کدام متمرکز شود: مرد جوانی که آن طور که کمکم میفهمیم در گذشته اعتیاد داشته و هم اکنون رفتاری عصبی از خود بروز میدهد، مرتب پلک میزند و ناخنهایش را میجود، رابطهاش با زنی که دوست میدارد در خطر است و از سوی پدر آن زن تحقیر میشود، یا احمد پیران محیطبان سابق با مشکلاتی در گذشتهاش و رابطهاش با فرزندی که اصلاً در فیلم نیست. یا شاید اصلاً خود آدمربایی و بسیج مردم برای یافتن بچهی ربوده شده؟
برچسب: فیلمنامه
مقایسهی «اُدیسه» هومر و «کجایی ای برادر» برادران کوئن
جذابیت پنهان مناسبات بینامتنی داستانهای هستند که نخوانده میدانی؛ لازم نیست شاهنامه خوانده باشی تا داستان فرزندکشی رستم و قصه عشق بیژن و منیژه و گذشتن سیاوش از میان شعلههای آتش را بدانی. به همین سان لازم نیست اَدیسه هومر را خوانده باشی تا درباره سایرنهای اغواگر و غولهای یک چشم چیزهایی بدانی ــ دست کم برای کسی که در غرب بزرگ شده و به مدرسه رفته چنین است. تاریخ نگارش ادیسه به سده هشتم […]
مقدمه فارگو و قضیه رفتگر بجنوردی
میان داستانهای واقعی درباره گذشته، مادر بزرگ این داستان را هم که سالهای قبل در نیویورک اتفاق افتاده بود برایمان تعریف میکرد. روزی مادر بزرگ در خانه تنها بوده که صدای زنگ در را میشنود. در را باز میکند، به گفته خودش با زن “گنده سیاه سوختهای” رو در رو میشود که خسته و تشنه از او تقاضای جرعهای آب میکند. مادر بزرگ به داخل دعوتش میکند و میرود آب بیاورد. مادر بزرگ پیش از […]
درباره بار ایدئولوژیک چند فن فیلمنامهنویسی در جدایی نادر از سیمین
موقعیت: نخستین روز کار راضیه در خانه نادر و سیمین در فن داستانگویی از هر نوع آن، خلق موقعیتهایی که به خودخود جالب، بیانگر و معنادار باشند و علاوه بر این، باعث شوند خلق و خو و شخصیت آدمهای حاضر در آن آشکار شود، بسیار مهم است. بسیاری از داستانهای کوتاه در اصل یک موقعیت هستند و بس، منتها یک دنیا حرف در خود دارند. اصغر فرهادی به عنوان فیلمنامهنویس در خلق موقعیتهای جالب، که […]
مجموعه نقدهای فیلمنامه ای که برای مجله فیلم نگار نوشته ام
در اوائل کار مجله فیلم نگار، در فاصله سال های ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۵، بخصوص در مدّتی که دوستم جابر قاسمعلی مسئولیت صفحات نقد فیلمنامه آن مجله را به عهده داشت، من هم مرتب درباره فیلمنامه های فیلم های آن سال ها می نوشتم. در اواخر این دوره به نوعی نقد تخصصی یکی از اجزای فیلمنامه رسیده بودیم و من نقدهایی بر شخصیت پردازی و دیالوگ نویسی برخی از فیلم ها نوشتم که تجربه های خوبی […]
نقد فیلم چهارشنبه سوری
حُسنهای فیلم یکیدوتا نیست. بازیهای درخشان، دکوپاژ و ضرباهنگ نفسگیر، دیالوگهای روان و طبیعی و مؤثر، و … حاصل همه این مهارتهای فنی و جزئی، ارائه تصویری باورپذیر از زندگی پرتنش خانواده طبقه متوسط امروزی جامعه ما که به عنوان سندی نیرومند در این زمینه باقی خواهد ماند. فرهادی به گمان من تا امروز فیلم به فیلم بهتر شده است، و این درسینمایی که بسیاری از کارگردانها کار اولشان بهترین کارشان است، جای خوشحالی است. […]
ضعف دیالوگ نویسی در فیلم شهر زیبا
یکی از ویژگیهای گفتوگوی جذاب نمایشی حالت جنگ و تنشی است که در گفتوگوی دو یا چندطرفه وجود دارد؛ اینکه هریک از طرفین با حاضرجوابی روی دست طرف مقابل بلند میشود و پاسخ غافلگیرکنندهای به او میدهد و لایه تازهای از موضوع موردبحث را آشکار کند یا از منظر تازهای به موضوع مینگرد. مثلاً به این نمونه توجه کنید: اولین مأموری که در دادگستری با ابوالقاسم حرف میزند در جواب شکایت ابوالقاسم از مزاحمتهای خانواده […]
نقد فیلمنامه: مهمان مامان
مهمان مامان از آن فیلمهایی است که آدم حیفش میآید بحثهای منطقی و فنی دربارهشان بکند، تا مبادا لذت تماشای آن از بین برود. از آن فیلمهایی است که مثل زمانی که بچه بودیم بعد از تماشای آن با تعریف کردن تکههای خوبش (“دیدی فلانی چی گفت؟” “دیدی بهمانی چطوری جوابشو داد؟” “بازی پارسا پیروزفر چی بود!” “گلاب آدینه محشر بود.”) در ذهن بار دیگر تماشایش را تجربه و لذتش را تکثیر کنیم. نگاه کنید […]

