… و فیلمها را و سریالهای تلویزیونی را هم. جولی بِک / Julie Beck (مجلهی آتلانتیک) خاطرات پاملا پال دربارهی خواندن کمتر دربارهی کلمات و بیشتر دربارهی تجربه است. او دبیر بخش نقد کتاب نیویورک تایمز است و منصفانه باید گفت که زیاد کتاب میخواند. پاملا پل میگوید: «تقریباً همیشه به یاد دارم کجا بودم فلان کتاب را میخواندم، خود کتاب را هم یادم هست، خود شیء فیزیکی را، صحافیاش را، جلدش را. یادم هست […]
برچسب: کتاب
«معرفی و نقد کتاب «متال باز
نمونههایی از توصیف یک زندگی کارمندی یا به هر رو متوسط. همان زندگیای که متالبازِ راوی و پروتاگونیست رمان نمیتواند به آن تن بدهد. و بدیل این زندگی، بیخانمانی و بیسامانی و در نهایت ایستادن بر سر دوراهی تسلیم یا نابودی است. همان چیزی که بدنهی اصلی کتاب را تشکیل میدهد.
مصاحبه با مجله «تجربه» درباره کتاب «۱۴ آبان روز آتش»
کتاب «۱۴ آبان، روز آتش» همزمان با رویدادهای نیمهی دوم ۱۴۰۱ منتشر شد و خواهناخواه به مقایسهای بین تظاهرات ماههای پاییز و زمستان ۵۷ و رویدادهای جاری و همین طور بحثهایی پیرامون مفهوم انقلاب و غیره دامن زد. خانم کاکاوند که این مصاحبه را با من کرده است خود سالها بعد از رویدادهایی که در کتاب توصیف شدهاند به دنیا آمده و این امر به گمانم مصاحبه را جالب میکند.
استعارههای انقلاب
آنچه میخوانید فصلی است از کتاب «۱۴ آبان، روز آتش» که سال گذشته توسط «نشر مرکز» منتشر شد. ۱۴ آبان سال ۱۳۵۷ روزی است که تهران به آتش کشیده شد. فردای روزِ تیراندازی ماموران حکومت نظامی به دانشآموزان در دانشگاه تهران و روزی که فردایش شاه نطق مشهور «صدای انقلاب شما را شنیدم» را ادا کرد. مردانی که در روز ۱۴ آبان ۱۳۵۷ در خیابانهای تهران راه افتاده بودند و بانکها و مشروبفروشیها را به آتش میکشیدند، چه کسانی بودند؟ ساواکیها یا انقلابیون؟ اصلاً انقلاب چیست؟ کتاب «۱۴ آبان، روز آتش» از این پرسشها میرسد به گفتاری دربارهی چیستی انقلاب و چگونگی برساختن تصویری از آن.
چگونه دربارهی کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم؟
تعجب نکنید! این عنوان کتابی است به قلم پییر بایارد فرانسوی، استاد ادبیات فرانسه در دانشگاه پاریس، روانکاو و کلی مدارج علمی دیگر. حقیقت اینکه «خواندن» مفهوم سادهای نیست و ما میتوانیم دربارهی کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم. در واقع خیلیهامان این کار را میکنیم. این امر بیارتباط نیست با پرسش دیگری که شاید از شما هم پرسیده باشند؛ بخصوص اگر در خانهتان کتاب زیاد باشد: همهی این کتابها را خواندهاید؟ جواب به این سوال […]
خانم دالووی ویرجینیا ولف: یک ستاره
شکاف عمیق میان سلیقهی عوام و نخبگان «نمیتونم بفهمم چطور مردم این کتاب را دوست دارند. هنوز تمامش نکردهام ولی خوندنش طاقتفرساست. گمانم آدم قراره دوستش داشته باشه چون یک اثر کلاسیکه. اما کسالتآوره و اصلاً معلوم نیست راجع به چیه. کاراکترهای زیادی داره و مدام پسوپیش میره و دنبال کردنش سخته. … » این قسمتی از کامنت یکی از خوانندههاست در سایت آمازون دربارهی کتاب «خانم دالووی» ویرجینیا ولف که از شاهکارهای ادبیات انگلیسی […]
حق داریم کافکا بخوانیم؟
به بهانهی انتشار چاپ جدید «داستانهای کوتاه کافکا» این روزها در حال خواندن برخی قصههای فرانتس کافکا هستم به ترجمهی علیاصغر حداد؛ کتابی که جدیدترین چاپش امسال منتشر شد. کتاب ارزشمندی است در بیش از ۶۵۰ صفحه شامل همهی داستانهای کوتاه، تمثیلها و حکایتهایی که کافکا نوشته است. آنچه ارزش این مجموعه را افزونتر میسازد این است که همه داستانها از آلمانی به زبان فارسی روشن و منزهی ترجمه شدهاند. بد نیست بدانید که ترجمهی […]
نگاهی به کتاب «هویت» نوشتهی فرانسیس فوکویاما
تجربهی زیسته چیست؟ «تجربهی زیسته» اصطلاحی است که در بحثهای محافل روشنفکری ما زیاد به کار میرود. خودم چند سال پیش مقالهای نوشتم با این عنوان: «آیافیلمساز مرد میتواند فیلم زنانه بسازد؟» پاسخ من در آن نوشته این بود که فیلمساز مرد چون مثل زن نزیسته است نمیتواند به خوبی او دنیای زنان را مجسم سازد و آن دنیا را بیان کند. در بحثهایی که با دوستان در این باره داشتم اما به این جا […]