deterritorialization به چه معناست؟

آیا از اهمیت روابط رودررو کاسته شده است؟ نمی‌دانم تا به حال اصطلاح انگلیسی deterritorialization به گوش‌تان خورده است. در علوم اجتماعی اصطلاح چندان تازه‌ای نیست، چند دهه از عمرش می‌گذرد و ترجمه‌اش به فارسی دشوار است. آن را به قلمروزدایی، خاک‌زدایی و سرزمین‌زدایی ترجمه کرده‌اند. territory منطقه، قلمرو و خاک است و پیشوند de بر نفی، زدودن و بی‌اهمیت یا کمرنگ شدن دلالت می‌کند. از زمان گسترش وسائل ارتباط جمعی معلوم شد آدم‌هایی که […]

ماشین‌های تهران

ما شهرنشینان بخش قابل‌توجهی از اوقات شبانه‌روزمان در خیابان‌ها می‌گذرد و منظره‌ی خیابان‌ها با ساختمان‌ها و رهگذرها و ماشین‌ها و دکان‌ها در ساعات مختلف روز و در شرایط آب‌وهوایی گوناگون ــ از صلات ظهر تا دم‌دمای غروب که چراغ‌های خیابان‌ها و مغازه‌ها روشن‌اند اما هنوز کاملاً تاریک نشده تا دل تاریکی شب واز روزهای آفتابی تند گرفته تا روزهایی که برف و باران حرکت در شهر را مشکل می‌کند ــ چون تابلویی گاه دل‌انگیز و […]

به بهانه‌ی فیلم مستند «پروژه‌ ازدواج» (عطیه عطارزاده و حسام اسلامی)

پی‌آمدهای دخالت‌های مستندسازان  فیلم‌های مستند چه بسیار درباره‌ی موقعیت‌های حادّی هستند و ورود فیلمسازان به این موقعیت می‌تواند بر بهبود یا وخیم‌تر شدن اوضاع آدم‌های درگیر تاثیر بگذارد. موضوع فقط رفتار آدم‌های جلوی دوربین نیست. می‌دانیم که مستندسازان وقتی می‌خواهند درباره‌ی کسی فیلم بسازند، می‌کوشند به او نزدیک شوند، اعتمادش را جلب کنند، یعنی با او رابطه‌ای صمیمانه برقرار کنند. آیا این رابطه، مثلاً وقتی با آدمی سروکار داریم که فکر می‌کند می‌تواند کارگردان بزرگی […]

گانگستر‌ها هم پیر می‌شوند

مرد ایرلندی، فیلمی درباره‌ی پیری مرد ایرلندی آخرین ساخته‌ی مارتین اسکورسیسی با صحنه‌ای در یک خانه‌ی سالمندان شروع می‌شود. دوربین در راهرو حرکت می‌کند و زنان و مردان در هم شکسته را می‌بینیم که با واکر از جلوی دوربین می‌گذرند، با ملاقات‌کننده‌ها صحبت می‌کنند یا دوبه‌دو به بازی شطرنج یا چیزی مشابه مشغولند. پرستارها و پزشک‌ها در میان راهروها و اتاق‌ها در حرکتند. سرانجام دوربین می‌رسد به مردی که روی ویلچر نشسته. ابتدا او را […]

نگاهی به فیلم «مسخره‌باز»

توانایی فنی کافی نیست، دل بیننده باید برای آدم‌ها بتپد مسخره‌باز از فیلم‌هایی است که در جشنواره‌ی فجر سال گذشته مورد توجه قرار گرفت و اکنون بر پرده‌ی سینماهاست. با توجه به حضور بازیگر قدری چون نصیریان با علاقه به دیدن آن رفتم اما حقیقتش سرخورده شدم. ایراد اصلی فیلم در ناتوانی آن در قصه‌گویی جذاب است که به نظر من از تمایل شدید آن به قدرت‌نمایی و نمایش تکنیکی می‌آید. شرط قصه‌گویی جذاب خلق […]

نقدی بر فیلم رضا ساخته‌ی علیرضا معتمدی

زندگی جنگ نیست! بعضی فیلم‌ها هستند که آدم همه چیزش را نمی‌فهمد ــ حالا عیب یا از فیلم است یا از خودش ــ اما دوست‌شان دارد. تاثیر خوبی روی آدم می‌گذارند. رضا یکی از این فیلم‌هاست. فیلم با صحنه‌ی بیداری مردی چاق از خواب شروع می‌شود. مرد را می‌بینیم که با طمانینه لباس‌های خوابش را از تن در می‌آورد و لباس‌های روز را می‌پوشد، بعد احساس می‌کند از خواب سیر نشده، دوباره با همان طمانینه […]

نقدی بر فیلم «تختی»

آسیب‌شناسی یک جور پوپولیسم می‌دانم فیلم سینمایی تختی ساخته‌ی بهرام توکلی بعضی جاها، مثلاً اوائل فیلم در صحنه‌های محله‌ی کودکی، زیادی شلوغ و پرسروصداست، و مطمئن نیستم همه چیزهایی را که می‌خواهم بگویم نیت و قصد کارگردان و فیلمنامه‌نویس فیلم هم بوده است یا صرفاً تفسیر من است؟ تقریباً همه‌ی فیلم‌های بهرام توکلی را دیده‌ام و او را از همان اولین فیلمش (و فیلم کوتاه قبلش) کارگردان قدری می‌شناسم که از پس فضاسازی و دکوپاژ […]

نقد فیلم «متری شش‌ونیم»

تصویری نه چندان عمیق از دنیای اعتیاد و مواد مخدر متری شش‌ونیم با سکانسی شروع می‌شود که یک فیلم کوتاه درجه یک است. تعقیب و گریز به معنای واقعی با تدوین کلاسیک یک در میان تصویرهای پلیس و خلافکار و پایان تکان دهنده‌ی آن. فراری سراسیمه از حصاری فلزی بالا می‌رود و به درون چاله‌ای می‌افتد که چند دقیقه‌ بعد توسط لودری با خاک پر می‌شود و جوانی که تا لحظه‌ای پیش سراسر انرژی و […]