توانایی فنی کافی نیست، دل بیننده باید برای آدمها بتپد مسخرهباز از فیلمهایی است که در جشنوارهی فجر سال گذشته مورد توجه قرار گرفت و اکنون بر پردهی سینماهاست. با توجه به حضور بازیگر قدری چون نصیریان با علاقه به دیدن آن رفتم اما حقیقتش سرخورده شدم. ایراد اصلی فیلم در ناتوانی آن در قصهگویی جذاب است که به نظر من از تمایل شدید آن به قدرتنمایی و نمایش تکنیکی میآید. شرط قصهگویی جذاب خلق […]
نقدی بر فیلم رضا ساختهی علیرضا معتمدی
زندگی جنگ نیست! بعضی فیلمها هستند که آدم همه چیزش را نمیفهمد ــ حالا عیب یا از فیلم است یا از خودش ــ اما دوستشان دارد. تاثیر خوبی روی آدم میگذارند. رضا یکی از این فیلمهاست. فیلم با صحنهی بیداری مردی چاق از خواب شروع میشود. مرد را میبینیم که با طمانینه لباسهای خوابش را از تن در میآورد و لباسهای روز را میپوشد، بعد احساس میکند از خواب سیر نشده، دوباره با همان طمانینه […]
نقدی بر فیلم «تختی»
آسیبشناسی یک جور پوپولیسم میدانم فیلم سینمایی تختی ساختهی بهرام توکلی بعضی جاها، مثلاً اوائل فیلم در صحنههای محلهی کودکی، زیادی شلوغ و پرسروصداست، و مطمئن نیستم همه چیزهایی را که میخواهم بگویم نیت و قصد کارگردان و فیلمنامهنویس فیلم هم بوده است یا صرفاً تفسیر من است؟ تقریباً همهی فیلمهای بهرام توکلی را دیدهام و او را از همان اولین فیلمش (و فیلم کوتاه قبلش) کارگردان قدری میشناسم که از پس فضاسازی و دکوپاژ […]
نقد فیلم «متری ششونیم»
تصویری نه چندان عمیق از دنیای اعتیاد و مواد مخدر متری ششونیم با سکانسی شروع میشود که یک فیلم کوتاه درجه یک است. تعقیب و گریز به معنای واقعی با تدوین کلاسیک یک در میان تصویرهای پلیس و خلافکار و پایان تکان دهندهی آن. فراری سراسیمه از حصاری فلزی بالا میرود و به درون چالهای میافتد که چند دقیقه بعد توسط لودری با خاک پر میشود و جوانی که تا لحظهای پیش سراسر انرژی و […]
سینمادوستم
این پاسخی است به پرسش ماهنامهی سینمایی ۲۴ در آخرین شمارهی دورهی قدیمش. نمیدانم چاپ شد یا نه. پرسش این بود: آیا هنوز عشقِ سینما هستید؟ روزی چند فیلم میبینید؟ آخرین باری که بعد از تماشای فیلمی خوابتان نبرده، کی بوده است؟ آیا عشق سینما هستم؟ منظور همان «سینه فیل» است دیگر. نه! یا درستتر است بگویم، بستگی به این دارد که منظور از «عشق سینما» چه باشد؟ از وقتی که فیلم رفتن را شروع […]
زبان را مردم میسازند
مشهور است که زبان موجودی زنده است و یک جور نمیماند و متحول میشود. مثلاً در دهههای اخیر گرایش به جایگزینی کلمات با ریشهی فارسی به جای کلمات با ریشهی عربی دیده میشود. اخیراً بعضیها درود و سپاس را به جا سلام و تشکر به کار میبرند. یا در زمینهی نگارش، نیمفاصله پیدا شده و روز به روز در نوشتن با کامپیوتر اهمیتش بیشتر میشود. امروزه قطعاً «می» اول افعال را جدا مینویسیم، در حالی […]
واژههای بیادبی و تکامل زبان
باورتان میشود رعایت نزاکت و پرهیز از سخن گفتن بیادبانه و بیتربیتی، یکی از موتورهای محرک تحولات زبان باشد. مثلاً همین کلمهی توالت را در نظر بگیرید. ببینید چه تاریخچهی غنیای دارد. مبال، مستراح، دست به آب، توالت، دبلیو سی، سرویس بهداشتی … به نظر میآید هریک از این عبارت اوایل برای پرهیز از به کار بردن لغت قبلی ساخته شدهاند، اما بعد از مدتی با آن عمل ناشایست پیوند خوردهاند و برای پرهیز از […]
لطفاً «درب» را آهسته ببندید!
خواننده حتماً قبول دارد که امروز همه به آن تخته یا ورق فلزی مستطیلی شکلی که خانهمان را از کوچه یا راهپلهی ساختمان یا اتاقی را از باقی خانه جدا میکند، میگویند «در». در زبان فارسی امروز، کسی به بچهاش نمیگوید «درب را ببند!» یا از خودش نمیپرسد «کلید درب خانه را کجا گذاشتهام؟»، نه تنها در گفتگوی روزمره، بلکه حتی در داستانها و نوشتههای روزنامهها و وبلاگها و یادداشتهای شبکههای اجتماعی هم همه میگویند […]