هر صدایی دلنشین است، صدای تو دلنشینتر، امّا هر صدایی دلنشین است؛ بیشمار جویبارهایی که در میان سبزهزاران در شتاباند، ناله کبوتران، و همهمه زنبورهای بیشمار.
آلفرد تنیسن
شکر در دهان آن قدر شیرین نمیآید، که صدا به گوش سالم.
رالف والدو امرسون
شنیدم یکی میگفت همه سیاهپوستها ریتم دارند. چه مزخرفاتی!
ری چارلز
بداههنوازی: هنر اندیشیدن و اجرای موسیقی به طور همزمان
فرهنگ موسیقی گراو (۱۹۵۴)
یک اشتباه تنها میتواند یک درستِ نادانسته باشد … در مورد اینکه هر جزء از موسیقی چه طنینی دارد زیاد وسواس به خرج ندهید. پیش بروید. همه فرایندها در ابتدا بیقواره و دستوپاگیر و “مسخره” هستند. از اشتباه کردن نترسید؛ تنها از جالب نبودن ترس داشته باشید.
تی. کارل ویتمر
موسیقی تنها با این هدف به ما اعطا شده که سامانی به چیزها بدهیم، و بخصوص به رابطه انسان و زمان.
ایگور استراوینسکی
تمامی موسیقی، از نظر ساختاری و همین طور کارکردی، موسیقی فولکلور است. سازندگان موسیقی “هنری” ذاتاً حساستر یا باهوشتر از نوازندگان موسیقی فولکلور نیستند: ساختار موسیقی آنها به سادگی انعکاسی است از …. نظامهای از نظر کمّی بزرگترِ کنشوواکنش آدمهای جوامعشان، پیامدهای تقسیم کار پیچیدهتر، و انباشت یک سنت تکنولوژیک.
جان بلکینگ
بداههنوازی پایه و اساس یادگیری نواختن یک ساز است. امّا اتفاقی که معمولاً میافتد این است: شما سازی را انتخاب میکنید. ساز را میخرید و با خودتان فکر میکنید “حالا باید یک معلم پیدا کنم و کسی چه میداند، شاید تا شش هفت سال دیگر بتوانم آن را خوب بنوازم.” و این طوری شما انبوهی از تجربههای موسیقایی مهم را از دست میدهید … ور رفتن شخص با یک ساز موسیقایی ــ جستوجوی او برای یافتن طرز کار و امکانات آن ــ بیبروبرگرد بسیار مهم است.
جان استیونس
جایی که کلام بازمیماند، موسیقی زبان میگشاید.
هانس کریستین آندرسن
موسیقی از هرجومرج نظم میآفریند: چون ریتم بر چیزهای ناهمگرا همسانی تحمیل میکند، ملودی بر چیزهای گسیخته پیوستگی تحمیل میکند و هارمونی بر چیزهای ناسازگار، هماهنگی.
یهودی منوهین
هرگز به فکرم خطور نکرده بود که موسیقی و اندیشیدن چقدر به هم شباهت دارند. در واقع میتوان گفت موسیقی یک شیوه دیگری برای اندیشیدن است، یا شاید اندیشیدن شیوه دیگری از موسیقی است.”
اورسولا ک. لوگین
موزار دارای خلوص کلاسیکِ نور و اقیانوس سبز است؛ بتهوون شکوه رمانتیکی را دارد که از آنِ توفانها و دریاست. و در حالی که روح موزار گویی بر قلههای اثیری المپیا سکونت دارد، روح بتهوون لرزان کنارههای توفانخیز صحرای سینا را میپیماید. هردو متبرک باشند! هریک لحظهای از زندگی آرمانی را نمایندگی میکند، هر یک در حق ما نیکی میکند. عشق ما نثار هر دو باد!
هنری فردریک آمیل
در موسیقی آدم باید با قلبش بیاندیشد و با مغزش حس کند.
جرج زِل Szell
بدون موسیقی زندگی سفری در برهوت کویر میبود.
پَت کانروی
حقیقیترین بیان روحیات یک ملّت را در رقصها و موسیقی آن میتوان یافت . . . بدن هرگز دروغ نمیگوید.
اینِس دو میل
خیلیها دارند راجع به اینکه دنیا جای گندی است آواز میخوانند، امّا من فکر نمیکنم همه دوست داشته باشد مدام در این باره بشنود.
ماریا کَری
حیرتانگیز است که موسیقی ارزان چه قدرتی دارد.
نوئل کووارد
شکر خدا بتهوون موسیقی میتواند تصنیف کند، امّا جز این، هیچ کار دیگری از دستش برنمیآید.
لودویک وان بتهوون
موسیقی برای تأیید تنهایی انسان اختراع شد.
لارنس دارِل
موسیقی حقیقی باید افکار و آرزوهای مردم و زمانه خود را بیان کند. مردم من آمریکاییها هستند و زمان من امروز است.
جرج گرشوین
آواهایی مانند “بلوز” [غمنالهها] از احساسات، ظرافت، و ترس به هم بافته شدهاند.
بیلی گیبنز
یک نوازنده جاز شعبدهبازی است که به جای پرتقال از هارمونیها استفاده میکند.
بنی گرین
وقتی موزار در اواخر سده هیجدهم موسیقی تصنیف میکرد، شهر وین آن قدر ساکت بود که هشدارهای آتشسوزی را میشد با کلام منتقل کرد، توسط مردی که بالای کلیسای جامع سن کاتدرال میایستاد و جار میزد. در جامعه سده بیستم، حجم سروصدا به قدری بالاست که بدنهای ما را از هماهنگی و از ضرباهنگ طبیعیشان خارج میکند. این تهاجم روزافزون صداها به گوشهای، ذهنها و بدنهای ما به بار تنش موجودات متمدنی که میکوشند در محیطی بسیار پیچیده زندگی کنند، میافزاید.
استیون هالپرن
موزار آفتاب دلنشین است.
دِوُراک
تاریخ یک ملّت را در آوازهای آن میتوان یافت.
جرج جلینِک
تمام موسیقیای که شاید بتوان موسیقی آمریکاییاش نام داد، شاخصترین خصلتهایش را از “بلوز” [غمنالهها] کسب میکند.
جیمز ولدن جانسون
موسیقی زبان مخصوص روح آدمی است.
جفری لاتام
همان طور که برخی از قطعات موسیقایی تن فیزیکی و لایه عاطفی شما را تقویت میکنند، همین طور هم گونه دیگری از موسیقی سلامتی بیشتری برای ذهن شما به ارمغان میآورد.
هال اِ. لینگرمن
آدمهایی که حساسیت موسیقاییشان با موسیقیای که در قطارها، فرودگاهها، و آسانسورها میشنوند خدشهدار میشود، نمیتوانند حواس خود را بر کوارتتی از بتهوون متمرکز کنند.
ویتولد لوتوسلاوسکی
اگر میتوانی راه بروی، میتوانی برقصی. اگر میتوانی حرف بزنی، میتوانی آواز بخوانی.
ضربالمثل زیمبابوهای
آقایان، خدمت شما عرض میکنم که در مورد موسیقی یک چیز مشکوکی وجود دارد. من اصرار دارم که موسیقی بنابر سرشت خود دوپهلو و مبهم است. تازه اگر صریحاً بگویم که از نظر سیاسی مظنون است، چندان به بیراهه نرفتهام.
توماس مان
موسیقی مدرن به اندازه موّاد مخدر خطرناک است.
پیترو ماسکانی
موسیقی مسکن زیبایی است، اگر آن را خیلی جدی نگیرید.
هنری میلر
موسیقی هم مانند همه چیزهای دیگر طبیعت یک فرایند شدن است و تنها وقتی به کمال خود میرسد که آواها و قوانین آن توسط آدمی باهوش برای تولید هارمونی [هماهنگی] به کار روند و این گونه به محمل احساس و اندیشه بدل گردند.
تئودور مونگرز
یک آهنگساز خوب به تدریج کشف میشود، یک آهنگساز بد به تدریج دستش رو میشود.
ارنست نیومان
بدون موسیقی زندگی اشتباه محض میبود. آلمانی حتی خداوند را چونان کسی که سرود میخواند در تصور میآورد.
فریدریش نیچه
یک فهرست لباسهای شستنی به من بدهید تا روی آن موسیقی بگذارم.
روسینی
موسیقی کلید درِ قلب زنان است.
یوهان جی. سیوم
تا وقتی آدمها به جای اینکه با مغزهای خود به موسیقی جاز گوش کنند با پاهایشان این کار را میکنند، این گونه موسیقی به حیات خود ادامه خواهد داد.
جان فیلیپ سوزا
آهنگساز خوب تقلید نمیکند؛ میدزدد.
ایگور استراوینسکی
یک رهبر ارکستر باید علامتهای اشتباهناپذیر و گویا به ارکستر بدهد، نه کورئوگرافی به تماشاگران.
جرج زِل
کاملترین بیان رفتار آدمی یک کوارتت زهی است.
جفری تیت
جاز سیصد سال پیش با پاهایی که در غُل و رنجیر بودند به آمریکا آمد.
پال وایتمن
البته موسیقی معضل بزرگی است. میبینید، وقتی کسی موسیقی خوب مینوازد، کسی گوش نمیکند، و وقتی کسی موسیقی بد میزند، کسی حرف نمیزند.
اسکار وایلد
بیش از هر گونه ترانه و سرود، آوازهای عاشقانه داریم؛ اگر واقعاً از این آوازها کاری ساخته بود، حالا باید همه به هم عشق میورزیدیم.
فرانک زاپا
من یک آهنگساز درجه یک نیستم، امّا یک آهنگساز متوسط درجه یک هستم.
ریچارد اشتراوس
توانستم آن را تصنیف کنم، امّا هنوز نمیتوانم ارکستر را رهبری کنم آن را اجرا کند.
ریچارد اشتراوس (بعد اینکه کوشید در زمان تمرین الکترا ارکستر را رهبری کند)
ما همه از آسایشی که کارهای بزرگ موزار میبخشند بهره میگیریم، آسایشی که همان قدر واقعی و مادّی است که گرمایی که از نوشیدن لیوانی برندی حاصل میشود.
ربکا وست
در میان همه این را یافتهام، نقطهضعفی ماورایی. دوست دارند بخوانند. میخوانند هرگاه غمگیناند، میخوانند هرگاه شاداند. و اما این نقطهضعف حرفهی من است.
گوهار گاسپاریان
(البته این ترجمهای است اجمالی از صحبتهایی که در مستند “گوهار” ساختهی تلویزیون دولتی ارمنستان شوروی به زبان میآورد. این که حرف خودش است یا چیزی که به دستش دادهاند تا بخواند، بنده بیاطلاعم!)
برای ارامش گرفتن با موسیقی نیاز به حس متفاوت است، هرکسی نمیتواند موسیقی را درک کند.
موسیقی درمان بسیاری از دردهاست، مهم حس درون خود انسان است.
موسیقی بهترین راه برای ارتباط است و بهترین راه برای ارتباط با طبیعت موسیقی است.
با سلام
خیلی برام جالبه که ما ایرانی ها با اینهمه ادعا و خودبزرگ بینی در هر زمینه که می خواهیم حرفی برای نشان دادن میزان شعور و ژرفای تفکرات خود بزنیم از غیر ایرانی ها نقل قول می کنیم
در متن بالا حتی یک سخن از بزرگان هنر و فلسفه ی ایران زمین با اینهمه قدمت و ادعای فرهنگ غنی و … وجود نداشت.
متاسفانه فقط دلمان خوش است که :
من آنم که رستم بود پهلون!!!
موسیقی نیروی حیات بخشی است که به طرزی اسرار آمیز خاطرات فراموش شده از دور ترین روز های زندگی را در دل ها بیدار میکند.
زندگی بدون موسیقی بی معنیه
موسقی یعنی ارامش
شتر به شعر عرب در حالت است و طرب. گر ذوق نیست تو را کژطبع جانوری.
این رو ما در شرکتمون پرداخت قبض شعار کردیم.
اگه خدا با موسیقی مشکل داشت که قسمتی از مغز انسان رو مختص به موسیقی قرار نمیداد اینو باید به کسانی گفت که با موسیقی مشکل دارن
آهنگ زندگی همیشه در حال نواختنه فقط باید گوش کنیم.
در سکوت،به دقت گوش کنیم!!شما در مورد کدام موسیقی حرف میزنید!