خب!؟

«توی مهمانی … هی می‌دادند آدم بخورد. آدم هم بیکار بود، خوب هی می‌خورد.» یک بار دیگر این جمله را بخوانید. حتماً شما هم احساس می‌کنید که یک اشکالی در نوشتن «خوب» وجود دارد. آدم برای بیان منظور بالا حتماً می‌گوید «… خُب هی می‌خورد». شما هم مثل بیشتر فارسی‌زبانان حتماً موقع خواندن این جمله «خوب» را «خُب» خوانده‌اید. اما این جمله به عنوان شاهد مثال در یکی از فرهنگ‌های بسیار خوب زبان فارسی محاوره‌ای، […]

بیش از هر زمان دیگری می‌نویسیم

زبان با سواد، یعنی توانایی خواندن و نوشتن، فرق دارد. همه‌ی آدم‌های بی‌سواد هم که در طول تاریخ، جز شاید دهه‌های اخیر، تعدادشان از آدم‌های با‌سواد خیلی بیشتر بوده، از زبان استفاده ‌کرده‌اند. این است که نوشتن (و خواندن) مهارت خیلی تازه‌ای است. و جالب این است که این روزها بیش از هر زمان دیگری در تاریخ، آدم‌ها می‌نویسند. با رواج تکنولوژی‌های نو، امروز چیزهایی را می‌نویسیم که تا چند وقت پیش فقط حرف‌شان را […]

درباره برگردان اسامی خاص به فارسی

اتان کوئن یا ایتن کوئن؟ کتابی درباره برادران کوئن ترجمه می‌کنم و سر چگونگی ثبت نام برادر کوچکتر مانده‌ام. اتان یا ایتن؟ نخستینِ این دو، شکل رایج‌تر ضبط نام اوست؛ دوّمی نزدیک‌تر است به تلفظ اصلی آن در زبان انگلیسی. به نظر می‌رسد که با توجه به این امر باید بی‌ چون‌وچرا شکل دوم را برگزید. امّا یک فارسی‌زبان، با فرض این که انگلیسی نمی‌داند، شکل دوّم را چه خواهد خواند؟ eeten، eetan یا eyten […]

فضای محرم و دغدغه آزاد ماتیان

در فیس بوک چرخ می‌زنم. دوستی عکس‌های مراسم خیمه‌سوزان عاشورا را گذاشته است با نوشته‌ای طعنه‌آمیز به اوضاع زمانه. دوستی عکسی از داون تاون لس آنجلس را و آن را به کوچه برلن تشبیه کرده است. صدای طبل‌های دسته‌های محرم دوستی را یاد طبل زدن کاترین در نمایشنامه ننه دلاور انداخته است. دوستی عکسی از غلامحسین ساعدی گذاشته با یکی از نامه‌های پر از اندوه و یاس او به محبوبش طاهره. دوستی خبر نمایش فیلمش […]

آزاد ماتیان: شاعری که به زبانی کهن می‌نویسد

شما آزاد ماتیان را نمی‌شناسید. او فغان‌نامه گرگوار نوشته گرگور نارکاتسی، مهم‌ترین شاعر سده‌های میانه ارمنی را به فارسی ترجمه کرده و بخش اعظم دیوان حافظ و رباعیات خیام را به ارمنی برگردانده است. او شاعر است، سه دفتر شعر منتشر کرده و بهترین شعرهایش با کارهای خوب شاعران ایرانی برابری می‌کند. در سوربُن ادبیات تطبیقی خوانده و استاد کرسی زبان و ادبیات ارمنی دانشگاه اصفهان است. نقش فعالی در زندگی اجتماعی-سیاسی ارامنه جلفای اصفهان […]

چرا کتاب می خوانم؟

نمایشگاه کتاب است و بحث کتاب داغ و بار دیگر هرکس می‌تواند از خود بپرسد برای چه کتاب می‌خواند. من می‌توانم سال‌ها در یک اتاق بنشینم و کتاب بخوانم.   کتاب خواندن طبیعی‌ترین کاری است که از من برمی‌آید. برای من کتاب خواندن بیش از سفر و گشت و گذار در طبیعت، دریچه‌ای است به دنیاهای دور و ناشناخته. داستانی از چخوف می‌خوانی و می‌توانی سرزمینی دور و غریب مانند روسیه سده نوزدهم را از […]

می‌خواهید حقیقت را بدانید؟ کامنت بخوانید!

در این ستون پیش‌تر هم درباره تاثیرهایی که تکنولوژی دیجیتال بر تصور ما از مفهوم نوشتن و نشر و پیدایش موقعیت‌ها و گونه‌های تازه در این زمینه داشته است، صحبت کرده‌ایم. یادداشتی که چندی پیش درباره دگرگونی مفهوم ویراستاری و از میان رفتن اقتدار ویراستار و بنگاه‌های انتشاراتی معتبر نوشته بودم، با این جمله تمام شده بود: ویراستاری از میل به یکدست‌سازی و اعمال قدرت می‌آید که در پوشش استانداردسازی و تسهیل ارتباط خود را […]

بازی‌های زبان: از زرنگی تا زرنگ‌بازی

فلانی بچه زرنگیه! بارک‌الله! عقلش خوب کار می‌کنه! حواسش جمعه! در یک کلام، وقتی می‌گوییم کسی زرنگه، نه تنها صفتی منفی برایش به کار نبرده‌ایم، بلکه کلی هم ازش تعریف کرده‌ایم. کسی که زرنگ نیست یا کمی پَخمه است، یا کمی تنبل. وبیشتر آدم‌ها نمی‌خواهند به این صفت‌ها مفتخر شوند. امّا حالا بگو فلانی داره زرنگی می‌کنه. با همین افزودن فعل کمکی ”کردن“، اوضاع به کلی فرق می‌کند. می‌گویی فلانی داره زرنگی می‌کنه! می‌گوید نه […]