هفته گذشته در تالارهای طبقه همکف خانه هنرمندان نمایشگاهی برگزار بود با عنوان “ارمنیان ایران”. به همت موسسه ترجمه و تحقیق هور، عکسها، مشخصات و تصویرِ آثار دهها هنرمند ارمنی که در تاریخ نقاشی، سینما، مجسمهسازی، گرافیک، معماری و موسیقی این مملکت نقشی داشتهاند برای اهل فرهنگ به نمایش گذاشته شده بود. میدانیم مارکو گریگوریان نقش مهمی در ورود هنر مدرن به ایران داشته، سینما را آوانس اهانیان (اوگانیانیس) به ایران آورده و معمار بناهای […]
دسته: نقد فرهنگ
مطالب نوشته شده در صفحه آخر روزنامه شرق روزهای شنبه
نقدِ فرهنگ و فرهنگِ نقد
خوشحالم که باز برای صفحه آخر شرق مینویسم. عادت به نوشتن برای انتشار در این ستون که نزدیک یک سال و نیم ادامه داشت و با تعطیلی روزنامه قطع شد واقعه غمانگیزی بود و شروع مجدد آن موجب خوشحالی است. امّا این خوشحالی سبب دیگری هم دارد. با بسته شدن روزنامه من مطلبی نوشتم با عنوان “انتقادهایی بیموقع از روزنامه شرق” که نقدی بود بر شیوه اداره روزنامههایی مانند شرق و این که این روزنامههای […]
دیاسپورا یا قومپراکندگی
توجه کردهاید وقتی ایرانیهای خارج از کشور از وطنشان صحبت میکنند منظورشان ایران است و نه آمریکا یا فرانسه، حتی اگر زمان درازی است در آن کشورها زندگی میکنند، شهروند آن هستند و یا حتی اگر در آنجا به دنیا آمدهاند. آنها خود را پارهای از ملّت ایران میدانند که به هر دلیل بخشهایی از آن در سراسر جهان پراکنده شده است. این پراکندگی را دیاسپورا مینامند که ریشه یونانی دارد و معنیاش همان پراکندگی […]
بیخیالِ “جِرورهنِک”
پریشب کریسمس بود. سالروز تولد عیسی مسیح، پیامبر مسیحیان. امّا ارمنیها این مناسبت را روز دیگری جشن میگیرند. ششم ژانویه. دلایلش تاریخی و پیچیده است و موضوع این نوشته نیست. به هر رو ۲۵ دسامبر که در همه رسانههای سخن از کریسمس و بابانوئل و درخت کاج و چراغانی و این حرفهاست، در خانه ارمنیها خبری نیست. این خبرها چند روز بعد از اوّل ژانویه (۱۱ دی) شروع میشود و تا شش روز بعد، ادامه […]
کلیشههای آلودگی هوا
شش سال پیش در همین روزها در خیابانهای تهران میگشتیم تا تصویرهای فیلمی درباره آلودگی هوا را ثبت کنیم. فیلمی که به نام وارونگی از شبکه یک تلویزیون پخش شد. ساخت این فیلم مرا با یکی مسأله اساسی روبهرو کرد و آن اینکه نشانههای دیداری و آمار رایجِ درباره آن تا چه اندازه با واقعیت خوانایی دارند؟ یکی از کلیشههای رایج برای نشان دادن آلودگی هوای شهر نشان، دادن دود اگزوز اتوموبیلهاست. در حالی گاز […]
“آینههای روبهرو”، فراتر از یک فیلم تعلیمی
یک فیلم آموزشی یا تبلیغاتی خوب. فیلمی که مشخصاً با هدف تاثیرگذاری بر افکار عمومی جامعه درباره یک موضوع خاص ساخته شده، امّا در این سطح باقی نمانده و با خلق موقعیتها و شخصیتهای جذاب، گاهی وارد حوزههایی شده که سازندگانش آگاهانه از ورود به آنها اکراه داشتهاند. دارم درباره فیلم آینههای روبهرو صحبت میکنم. فیلمی که آشکارا فرهنگسازی در زمینه برخورد به تِرَنسها (کسانی که در زمینه هویت جنسی خود دچار تردید هستند و […]
نقدی بر دیدگاههای رابین وود
نوشتهای که ترجمهاش را میخوانید معرفی و نقد آخرین کتاب رابین وود با عنوان سیاست جنسی و فیلم روایی است، امّا نویسنده بر تناقضاتی در نوشتههای وود انگشت میگذارد که درباره بیشتر آثار دیگر او نیز صادق است. علاقهمندان نظریه سینمایی در ایران با نوشتههای وود آشنایی دارند؛ گمانم انتشار مقالههایی از این دست نیز برای آشنایی آنها با انتقاداتی که به کار او وارد شده، لازم و مفید است. درغیر این صورت ممکن است […]
درباره سانسور و حقالتحریر و … در روزنامه شرق
پاسخی به حمید جعفری در یادداشتِ “گزارش یک سال ستوننویسی برای شرق” چند جا نام حمید جعفری را آورده بودم، چون او رابط تلفنی و ایمیلی من با روزنامه بود. امّا هدف اصلی آن نوشته علاوه بر ارائه گزارشی از یک تجربه روزنامهنگاری که یک سال و خردهای به آن پرداخته بودم، نگاهی بود به وضعیت عمومی و سازوکار درونی روزنامه شرق و روزنامههای مشابه. حمید به نوشته من پاسخی داده است که در اینجا […]