پل خواب اقتباسی است آزاد از جنایت و مکافات و حتی اگر این موضوع در عنوانبندی پایانی فیلم ذکر نمیشد، آشکار بود؛ اصولاً هر فیلمی که در آن جوانی در گرفتاری مالی پیرزنی را با تبر (یا پتک) بکشد، ناگزیر بیننده را به یاد اثر مشهور داستایوسکی میاندازد و او را به مقایسه فیلم با آن رمان میکشاند. ما هم برای نزدیک شدن به پل خواب همین راه را انتخاب میکنیم و میکوشیم ببینیم شباهتها و تفاوتهای فیلم با جنایت و مکافات چه چیزی را در مورد خود فیلم روشن میکنند.
نویسنده: robertsafarian
نگاهی به فیلم «وارونگی» بهنام بهزادی
بهنام بهزادی بعد از تمرکز بر زندگی جوانان در فیلم قبلیاش قاعده تصادف، این بار زندگی یک خانواده گسترده را موضوع فیلم جدیدش قرار داده است. دو خواهر و یک برادر و مادری بیمار اما با روحیه که با نیلوفر، دختر جوان و مجرد خانواده، زندگی میکند. وارونگی داستان بحران این خانواده است و مهمتر از آن، داستان شورش نیلوفر علیه مناسباتی که در آن دیگران برای زندگی او تصمیم میگیرند بدون این که حتی […]
معرفی مجموعه شعر «به غوغای باران»
تولد در روستایی در ازنای لرستان در یک خانوادهی پرجمعیت ارمنی در سال ۱۳۲۱ شمسی. بعد اراک، بعد تهران. تحصیل هنر، مشارکت در گروه شاعران نوجوی گروه ادبی «نُر اِج» (nor ej ، «صفحهی نو»)، تدریس در دانشکدهی هنرهای زیبا، نقاشی، مهاجرت به نیویورک. نمایش آثار در گالریهای معتبر جهان. بعد ارمنستان و مشارکت در بنیانگذاری مرکزی برای گسترش هنر نو و تجربی. زندگی در ایروان و نیویورک. و اینک ترجمهی شعرهای دههی هشتاد میلادی و پیشتر از آن به زبان فارسی.
مصاحبه با مجله «تجربه» درباره کتاب «۱۴ آبان روز آتش»
کتاب «۱۴ آبان، روز آتش» همزمان با رویدادهای نیمهی دوم ۱۴۰۱ منتشر شد و خواهناخواه به مقایسهای بین تظاهرات ماههای پاییز و زمستان ۵۷ و رویدادهای جاری و همین طور بحثهایی پیرامون مفهوم انقلاب و غیره دامن زد. خانم کاکاوند که این مصاحبه را با من کرده است خود سالها بعد از رویدادهایی که در کتاب توصیف شدهاند به دنیا آمده و این امر به گمانم مصاحبه را جالب میکند.
نظری به کتاب خروس ابراهیم گلستان
خروس را میشود داستانِ ابراهیم گلستانی دانست که در خرابآبادی پر از کثافت و تباهی افتاده با مردمانی عقبمانده و روشنفکرانی بدطینت که ندادردهندهها را میکشند. در این میان تنها اوست که حق دارد و هیچ نقشی و مشارکتی و مشابهتی با آنچه بیرون از خودش در جریان است ندارد.
تب تارکوفسکی در دههی ۱۳۶۰
دوست جوانی میپرسید چرا تارکوفسکی در ایرانِ سالهای ۱۳۶۰ آنقدر مورد توجه قرار گرفت و بزرگ شد؟ در این پرسش فرضی وجود دارد که گویی بر سر این موضوع که تارکوفسکی بیش از اندازه بزرگ شد اجماعی وجود دارد و حالا مانده تحلیلِ ماجرا و یافتن دلایل آن. امّا پیش از آن که در پی یافتن دلایل این امر باشیم، باید ببینیم اصلاً این فرض واقعیت دارد؟ یا تا چه اندازه واقعیت دارد؟ شکی نیست […]
استعارههای انقلاب
آنچه میخوانید فصلی است از کتاب «۱۴ آبان، روز آتش» که سال گذشته توسط «نشر مرکز» منتشر شد. ۱۴ آبان سال ۱۳۵۷ روزی است که تهران به آتش کشیده شد. فردای روزِ تیراندازی ماموران حکومت نظامی به دانشآموزان در دانشگاه تهران و روزی که فردایش شاه نطق مشهور «صدای انقلاب شما را شنیدم» را ادا کرد. مردانی که در روز ۱۴ آبان ۱۳۵۷ در خیابانهای تهران راه افتاده بودند و بانکها و مشروبفروشیها را به آتش میکشیدند، چه کسانی بودند؟ ساواکیها یا انقلابیون؟ اصلاً انقلاب چیست؟ کتاب «۱۴ آبان، روز آتش» از این پرسشها میرسد به گفتاری دربارهی چیستی انقلاب و چگونگی برساختن تصویری از آن.
سن یا نسل؟
این یادداشت را چندین سال پیش در پاسخ به دعوتی نوشتهام دربارهی فیلمهای مستند ایرانی با موضوع نوجوانان. اما مثل غالب یادداشتهای «سفارشی»، در آن کلی دغدغهها و پرسشهای خود را مطرح کردهام. در روزهای اخیر باز صحبت از این میشود که نوجوانهای امروز اصلاً «یک چیز دیگه هستند»، شجاعتترند، باهوشترند و … ولی آیا این طور است؟ آیا نوجوانها و جوانها همیشه همین طور نبودهاند؟ آیا این رفتارهای شورمندانه مقتضای سن نوجوانی است یا واقعاً این نسل تفاوت دارد با نسلهای پیش؟ موضوع سن است یا نسل؟