عیار ۱۴: یک حکایت اخلاقی

پرویز شهبازی بعد از فیلم موفق نفس عمیق که نامش را به عنوان یکی از کارگردان‌های قابل اعتنای سینمای ایران تثبیت کرد، با فاصله‌ای طولانی، عیار ۱۴ را ساخت. البته در این میان فیلم به آهستگی هم بر اساس فیلمنامه او ساخته شد که مُهر شیوه شخصیت‌پردازی و داستانگویی شهبازی بر آن را می‌توان به آسانی تشخیص دارد.در سطح روایت، مهم‌ترین ویژگی شهبازی شخصیت‌سازی بکر فیلمنامه‌های اوست. پسر جوان فیلم نفس عمیق با موهای بلند […]

شیرین کیارستمی: فیلمی نخبه‌گرا درباره سینمای عامه‌پسند

شیرین کیارستمی یک فیلم تجربی درجه یک است و شیرینی که زنانِ فیلم کیارستمی در این فیلم تماشا می‌کنند، یک فیلم عامه‌پسند تمام‌عیار: فیلمی نخبه درباره فیلمی عامیانه، فیلمی ظریف با لایه‌های پنهان و پیام‌های قابل تاویل درباره فیلمی گل‌درشت که پیام‌های احساسات‌اش را آشکار اعلام می‌کند. شیرینی که تنها صدایش را می‌شنویم ۱۸۰ درجه با سینمای مطلوب کیارستمی فرق دارد. فیلم‌های کیارستمی از موسیقی متن، بازی‌های اغراق‌آمیز تئاتری، دیالوگ‌های مطنطن، موقعیت‌های مرگ و زندگی […]

مهمان ناخوانده / نگاهی به فیلم هفت دقیقه تا پائیز

این نقد در شماره مرداد ماه مجله سینمایی ۲۴ به چاپ رسیده است. طبقه متوسط ایران، به طور خاص طبقه متوسط شهری جدید و به طور خاص‌تر طبقه متوسط جدید تهران، نقش مهمی در تحولات اجتماعی و هویت جامعه ما دارد و با نوعی نزدیک‌بینی خود و دنیای خود را تمام دنیا می‌داند. در سال‌های اخیر تعدادی از فیلمسازان ما که همه به همین طبقه تعلق دارند، زندگی آن را زیر ذره‌بین گذاشته‌اند و به مشاهده […]

خوشباشی روزهای آشنایی و تکلف سیم آخر / نگاهی به فیلم “طهران تهران”

روزهای آشنایی / داریوش مهرجویی چند سال پیش، وقتی مهمان مامان روی پرده بود، در محفلی بحث فیلم بود و دوستی که کارش تدوین است گفت: فیلم خیلی روان و خوش ریتمه، امّا دروغه. اشاره‌اش به خوشباشی غالب بر فیلم بود و حسن نیت و خوبی ذاتی همه آدم‌ها و اینکه همه عوامل دست به دست هم می‌دهند که یک موقعیت بد تبدیل به یک جشن واقعی شود. من به آن دوست گفتم منتها در […]

یک قصه فرعی خوب / یادداشتی بر هیچ

هیچ فیلمی است که در انتهای آن زنی حامله خود و بچه‌اش را می‌کشد، زن دیگری را که به خاطر بدرفتاری شوهرش لال شده از خانه بیرون می‌کنند، و زن سومی به تن‌فروشی رو می‌آورد. امّا فیلم خود به اندازه همین خلاصه داستانی که گفتم تکان‌دهنده نیست. چرا؟ چون ما آدم‌ها را خوب نمی‌شناسیم. هیچ از آن فیلم‌هایی است که در یکی از آن حیاط‌های به اصطلاح خانه قمر خانمی می‌گذرد. مثل گوزن‌ها. یا مثل […]

نقدی بر خیلی دور، خیلی نزدیک

معناگرایی+ ملودرامدر نقدهایی که بر  خیلی دور، خیلی نزدیک نوشته شده است، معمولاً به شباهت‌های آن و خانه روی آب اشاره می‌کنند. این اشارات بیشتر به خاطر این است که پزشکی مرفه و بی‌اعتقاد در کانون هر دو فیلم جای گرفته است. امّا آیا بین فیلم مارمولک و خیلی‌ دور، خیلی نزدیک هم شباهتی وجود دارد؟ یا بین این فیلم و لیلی با من است؟ به نظر من شباهت بین این سه فیلم ــ و […]

نقد فیلم زیر نور ماه

طلبه‌ای در مترو “… غالب اوقات اون چیزی که برام اهمیت داره اینه که حس انتقال پیدا کنه …. نمی‌خوام یک فیلمی داشته باشم که به لحاظ ساختاری مو لای درزش نره، ولی حس نداشته باشه. یعنی شما یک جوری حس می‌کنی با یک فیلم تجربی سر و کار داری، یک حس تجربی توی فیلم هست. خیلی پز کار حرفه‌ای که سال‌ها روش کار شده را نداره، ولی نقص‌هایش را هم نمی‌بینی. ضمن اینکه این […]

نقد فیلم چهارشنبه سوری

حُسن‌های فیلم یکی‌دوتا نیست. بازی‌های درخشان، دکوپاژ و ضرباهنگ نفس‌گیر، دیالوگ‌های روان و طبیعی و مؤثر، و … حاصل همه این مهارت‌های فنی و جزئی، ارائه تصویری باورپذیر از زندگی پرتنش خانواده طبقه متوسط امروزی جامعه ما که به عنوان سندی نیرومند در این زمینه باقی خواهد ماند. فرهادی به گمان من تا امروز فیلم به فیلم بهتر شده است، و این درسینمایی که بسیاری از کارگردان‌ها کار اول‌شان بهترین کارشان است، جای خوشحالی است. […]