نقد فیلم “برف روی کاجها”

برف روی کاج‌ها. این نام چه انتظاری به وجود می‌آورد در بیننده‌ای که هنوز فیلم را ندیده، امّا شنیده است فیلم سیاه‌وسفید است، ریتم کندی دارد، موسیقی بسیاری از صحنه‌های آن را همراهی می‌کند و در کانونش زنی جای گرفته است که ناگهان متوجه می‌شود شوهرش به او وفادار نیست. انتظار من این بود که با فیلمی روبه‌رو خواهم بود از نظر بصری غنی. خیابان‌هایی با درختان کاج که آدم‌های فیلم زیر آن راه می‌روند […]

نقد فیلم “ننه گیلانه” رخشان بنی اعتماد

رنج‌های یک مادر در میان فیلمسازانی که پیشینه مستندسازی دارند، رخشان بنی‌اعتماد از آنهایی است که از دنیای مستند موضوع آن را به سینمای داستانی آورده است، نه سبک آن را. منظور از سبک مستند ویژگی‌هایی است مانند قصه کمرنگ، استفاده از نابازیگر، فیلمبرداری در محل‌های واقعی، نور طبیعی، ترکیب‌بندی‌های نه چندان آراسته و غیره، مجموعه ویژگی‌هایی که به سبک فی‌البداهه، مستندنما، واقع‌نما و از این قبیل، مشهورند. بنی‌اعتماد از همان نخستین فیلم‌های بلند داستانی […]

نقد فیلم “کارگران در حال کارند” مانی حقیقی

کارگران در حال کارند، روشنفکران سرگردانند کارگران در حال کارند نسبت به فیلم قبلی‌ مانی حقیقی یکدست‌تر و پخته‌تر است. از ناهمگونی لحن و دیالوگ‌های دور و دراز و غالباً بی‌هدف آبادان و بخصوص بلاتکلیفی روایت آن، در این فیلم خبری نیست. از نظر دکوپاژ و اخذ بازی و پیشبرد سنجیده روایت هم  فیلم خوبی است. کارگران در حال کارند تصویری است از طبقه متوسط شهری. از نسل میان‌سال این طبقه که شاید زمانی آرمان‌هایی […]

درباره کارگردانی فیلم “نفس عمیق”

نفس عمیق ضرباهنگ تندی ندارد، در آن از رویدادهای دراماتیک بزرگی خبری نیست، عمدتاً به ولگردی‌های دو جوان و دوستی‌های آنها می‌پردازد، بنابراین می‌تواند برای علاقه‌مندان سینمای پرحادثه خسته‌کننده باشد، امّا با این همه، در بیان آنچه می‌خواهد بگوید، در نقل ماجراهایی که می‌خواهد روایت کند، فیلم موجزی است که رویداد‌ها را در کوتاه‌ترین زمان (و غالباً به شیوه‌ای رسا) به بیننده نشان می‌دهد. و این محصول چند شگرد در کارگردانی شهبازی است: میزانسن در […]

نگاهی به فصل‌های گشایش و پایانی فیلم “نفس عمیق”

کامران کجا مُرد؟ نمایی از سری با موهای بلند زیر آب. چندین نما از غواص‌هایی که جسدی را از آب بیرون می‌کشند و درباره جسد دیگری که زیر آب است حرف می‌زنند. دقیقاً جایی که یکی از غواص‌ها به بلندی موهای جسد دیگر اشاره می‌کند، تصویر برش می‌خورد به نمایی شبیه نمای اوّلی در زیر آب (این برش به طور طبیعی بر این دلالت می‌کند که این همان جسدی است که هنوز زیر آب است). […]

نقد فیلم “به آهستگی” ساخته مازیار میری

فرمانبرداری و طغیان یک زن فیلم را که در جشنواره دیدم احساسم این بود و گمانم جایی نوشتم که فیلم خوبی است، در جاهایی حتی فوق‌العاده است، امّا انگار حلقه‌هایش جابه‌جا شده باشد. داستانش آن قدر به هم ریخته است که سر در نمی‌آوری آن دانشجوهایی که نوار ضبط صوت را پیدا کرده‌اند چه دخلی به ماجرا دارند و … و حالا در نمایش عمومی فیلم از آن دانشجوهایی که کنار رودخانه نواری پیدا می‌کنند […]

نشانه‌شناسی و نقد: نمونه حوض نقاشی

مطلبی که هفته گذشته درباره نشانه‌شناسی غذا و معماری و ترافیک و … در فیلم حوض نقاشی نوشته بودم (نشانه شناسی پیتزا و کتلت و … )  واکنش‌هایی داشت که مرا متوجه یک مشکل اساسی در این نوع نوشته‌ها کرد؛ منظورم نوشته‌هایی است که یک دستگاه نشانه‌شناختی هر چند محدود در یک فیلم یا رمان کشف و آن را توصیف می‌کنند. متوجه شدم برخی‌ها انگار گمان برده بودند که من نیز نگاه سنت‌گرای سازندگان فیلم […]

نشانه‌شناسی پیتزا و کتلت و … / نگاهی به فیلم حوض نقاشی

لطیفه‌ای هست که در آن خرید نان بربری به عنوان پاسداری از سنت‌ها تلقی می‌شود و از خرید نان باگت به عنوان تهاجم فرهنگی. تجدد شیوه زندگی و از جمله غذاها و مخلفاتی را که می‌خوریم دگرگون می‌کند، برخی از خوراکی‌ها قدیمی و سنتی تلقی می‌شوند و بعضی نو و نشانه تجدد و امروزی بودن. در فیلم‌ها و داستان‌ها هم به تبع زندگی اجتماعی غذاها کارکرد جدیدی پیدا می‌کنند و به عنوان نشانه جایگاه طبقاتی […]