نقد فیلم «درون لیوئین دیویس» ساخته برادران کوئن

Llewyn. لیوئین؟ دو تا اِل L در ابتدای کلمه را در انگلیسی چطوری تلفظ می‌کنند؟ نگران نباشید، فقط شما نیستید که با تلفظ این اسم نامأنوس مشکل دارید. یکی از شخصیت‌های فیلم هم وقتی اسم لوئین را از زبان خودش می‌شنود، می‌پرسد ” N حرفِ اوّلِ چیه؟” در واقع او شنیده است “لیو اِن” و لیوئین ناچار می‌شود اسمش را هجی کند و توضیح دهد که یک اسم ولزی است و بعد به مزخرفات همصحبتش […]

اژدها وارد می‌شود: یک ایمپالای قدیمی، یک طبیعت بدوی، و دیگر هیچ

… من اشیایی جلوی شما می‌گذارم که دوست دارم غریب و معمایی باشند. شما تماشایشان می‌کنید و نمی‌فهمید این‌ها چی هستند و باهاشان چه کار باید بکنید. نکته همین جاست. اگر نکته‌ای باشد، همین است. من از شما می‌خواهم به آن‌ها نگاه کنید، انگار اولین بار است چنین چیزی را می‌بینید، و از خودتان بپرسید تو را خدا این چیه؟ به چه درد می‌خوره؟ کارکردش چیه؟ برای من چه معنی می‌دهد؟ بعد طبیعتاً اولین کاری […]

توی سر، نه موی سر

 در خیابان سی تیر امروز و قوام سلطنه سابق، کمی که از خیابان جمهوری یا نادری سابق بالاتر بروی، در سمت راست خیابان، چسبیده به کلیسای مریم مقدس ارامنه، ساختمان سه طبقه‌ای هست که زمانی دبیرستان بود، مدرسه‌ای که می‌رفتیم: دبیرستان «کوشش» یا آن طور که اسم کاملش بود «کوشش داوتیان». در واقع اسم اصلی مدرسه به نام یکی از بنیانگذارانش «داوتیان» بود، امّا گویا وزارت فرهنگ گفته بود مدرسه باید اسم فارسی داشته باشد […]

مصاحبه با کیانوش عیاری درباره فیلم «آپارتمان» بیلی وایلدر

کیانوش عیاری ترجیح می‌دهد فیلم را جراحی نکند، امّا کار ما منتقدها درست همین جراحی فیلم است. امّا آیا فیلمساز، که بارها خود فوت‌وفن‌های فیلمسازی را آزموده، که خوب می‌داند کارگردان برای آفریدن فلان احساس در بیننده‌اش چطور آگاهانه صحنه را می‌چیند و دوربین را کجا می‌کارد و از چه فاصله‌ای نما را می‌گیرد و موقع مونتاژ دقیقاً کجا کات بزند، می‌تواند موقع تماشای فیلم مثل یک بیننده از همه جا بی‌خبر و معصوم فیلم […]

واکنش به فضای روشنفکری سالهای چهل و پنجاه شمسی

اگر قرار باشد شرحی برای تاریخ بنویسم از روزگاری که در آن زندگی می‌کنیم و سعی کنم مختصات زمانه خود را بیابم و شرح دهم … خٌب، این شرح از یک سو شرحی خواهد بود مبتنی بر تجربه‌های شخصی. در اینجا شخصی شامل خوانده‌ها و نوشته‌هایم، همه بحث‌های شفاهی و کتبی که در آن‌ها مشارکت کرده‌ام و همه فکرهایی که بعد از آن بحث‌ها در سرم با آن‌ها کشمکش داشته‌ام می‌شود. این شرح از زاویه […]

با خودم عهد کرده بودم تارانتینو نبینم

یادداشتی بر هشت نفرت‌انگیز با خودم عهد کرده بودم دیگر فیلمی از تارانتینو نبینم. بعد از دو فیلم نخست او ــ سگ‌های انبار و داستان‌های مبتذل ــ که هنوز هم دیدنی‌اند، دو فیلم بیل را بکش یک و دو برایم به شدّت ناامیدکننده بودند. جوّی که پیرامون این فیلم‌ها به عنوان آثای جدّی و پست مدرن و از این دست ساخته شد و خود تارانتینو هم که شومن درجه یک است به آن دامن ‌زد، […]

نقد فیلم «دختر»

راه حل ستاره، راه حل فرزانه در فیلم دختر، ستاره شانزده ساله که نتوانسته است پدرش را راضی کند به سفرش به تهران برای بدرقه دوست نزدیکش که عازم کاناداست، بدون خبر دادن به او، با دنیایی نگرانی و دلشوره، به تنهایی به تهران آمده است. در میان همسن‌وسالانش که در کافه‌ای دور هم جمع شده‌اند، همه دخترهای جوان و شاد، در میان شوخی و خنده، صحبت می‌کشد به این سوال که اگر به خارج […]

بررسی تماتیک فیلم “سایه یک شک” آلفرد هیچکاک

فصلی از کتاب “همزاد کابوس” (تک نگاری فیلم “سایه یک شک” نوشته روبرت صافاریان) در سایه یک شک تضادهای دوبه‌دوی بسیاری می‌توان یافت که در شبکه پیچیده‌ای از مناسبات چندجانبه به هم مرتبطند و مفهوم عمومی فیلم را می‌سازند. در نمودن این زوج‌ مفهوم‌ها از گوشه‌هایی از دیالوگ‌های فیلم و بخصوص دو تک‌گویی مهم دایی چارلز در فصل‌های دهم و یازدهم استفاده کرده‌ام، ولی این امر را نباید به این معنا گرفت که این تم‌ها […]