یادداشت‌هایی درباره پرسش “سینمای مستند چیست؟”

این روزها بیش از همیشه مستند می‌بینیم. البته این حرفی به شرطی درست است که درک‌مان را از “مستند” به کلی تغییر دهیم و آن را دیگر نه به عنوان اثر هنری جدا از پیرامون، بلکه تصویرهایی پراکنده در دوروبرمان، در این یا آن کانال تلویزیون و در اینترنت بدانیم، که شبیه اینستالیشن تماشایش می‌کنیم، نه در سالنی که زمان ورود و خروجش مشخص شده و نه به عنوان داستانی با شروع و پایان مشخص، […]

مقاله ای از ریموند دورگنات درباره بازیگری

ظرافت در برابر شور نزدیک‌ترین خویشاوند سینما در میان هنرها نه ادبیات، که تئاتر است. سینما و تئاتر هر دو “هنرهای بازیگری” هستند، در هردو کنش‌ها توسط بازیگران انسانی تکرار می‌شود . در تئاتر، بازیگران آشکارا عوامل اصلی کارند؛ همراه نمایشنامه‌نویس و کارگردان، مؤلفان مشترک اثرند. اما نقد فیلم تخصصی به ندرت به تحلیل بازیگری پرداخته است؛ نگره مؤلف کارگردان را مستبد بزرگی می‌داند که بازیگران در بهترین حالت تنها سربازان بی‌اراده‌ای هستند که به […]

قصّه در برابر رمان: ریموند دورگنات

داستان سامسون و دلیله در عهد عتیق کتاب مقدس به اندازه‌ای مختصر است که هیچ ناشری آن را حتی به عنوان طرح خلاصه یک رمان نمی‌پذیرفت. به خاطر همین اختصار و کوتاهی است که شخصیت‌پردازی آن بسیار سردستی و مبهم است، به “انگیزه‌ها”ی اعمال آنها هیچ توجهی نشده و داستان در کلیت خود فاقد هرگونه جزئیات قانع‌کننده است، یا درست‌تر این است که بگوییم اصلاً فاقد هرگونه جزئیاتی است. همین خلاصه داستان، در دست سه […]

بازیگری برای فیلم و نقد آن

داستان از اینجا آغاز شد که رضا کیانیان درمقاله‌ای نوشت منتقدان ما بازیگری را نقد نمی‌کنند و به بیان یکی دو جمله‌ای در پایان نقد خود در ستایش یا ابراز ناخرسندی از بازی بازیگران اکتفا می‌کنند. او بر نقطه حساسی انگشت گذاشته بود. هرچند اکنون می‌توانم بگویم این توقع که در نقد هر فیلمی باید با تفصیل به بازی‌ها پرداخت، انتظار نادرستی است و ریشه در سوء‌تفاهم‌هایی درباره نقدفیلم و چیستی سینما هر دو دارد […]

مولف‌گرایی از دیدگاه رابین وود

در مقدمه‌ای که رابین وود بر کتاب خود “دیداری دوباره با هیچکاک” نوشته، درک خود از مفهوم مولف را شرح داده است. متن کامل این مقدمه باضافه تعدادی از مقالات دیگر رابین وود توسط من ترجمه و در سال ۱۳۷۹ تحت عنوان “اومانیسم در نقد فیلم” توسط نشر مرکز منتشر شده است. مطلب زیر تکه کوچکی از آن مقدمه است که در آن وود  دیدگاه معروف به “مرگ مولف” را به شدّت مورد انتقاد قرار […]

چند نوشته درباره نگره مؤلف

“نگره مولف” در سینما صرفاً اهمیت دادن به کارگردان نیست، بلکه بیشتر درباره خود مفهوم مؤلف است و جایگاه آن در فرایند تولید آثار سینمایی و به طور کلی آثار هنری. این چند ترجمه شاید پرتوی بیافکند بر پیچیدگی های بحث هایی که پیرامون این نام درگرفت.

خواندن، فرهنگ، مؤلف‌: تاگ گالاگِر

مؤلف‌گرایی: امروز مقاله‌ای که ترجمه آن را در زیر می‌خوانید از شماره ۱۲ نشریه اینترنتی وزین Screening the Past (ماه مارس ۲۰۰۱) گرفته شده است. این شماره به بررسی تحولات نگره مولف اختصاص دارد و سردبیری آن به عهده آدریان لین، از نویسندگان جدی عرصه مطالعات سینمایی است. آدریان لین در مقدمه این شماره می‌نویسد: “پروژه حاضر با یک هدف غیرمجادله‌ای شروع شد: مروری بر آنچه در حال حاضر در حوزه پدیده‌ای که به مؤلف‌گرایی […]

نگره مؤلف بعد از ساختارگرایی: سه

تألیف همچون “کنش گفتمانی” ساختارگرایی مؤلف‌گرا اصرار داشت که مؤلف را نباید همچون شخصی “واقعی” که مستقل از فیلم‌ها هستی دارد، به عنوان سرمنشاء صاحب نیت معنا، در نظر گرفت؛ و اینکه فرمولاسیون تازه‌ای لازم است که جایگاه او را همچون تولید‌کننده معنا درون خود فیلم‌‌ها قرار دهد. یک چنین فرمولاسیونی “آوای” مؤلف را همچون یک کد یا کد فرعی در نظر می گرفت (وولن، ۱۹۷۲)، یکی از کدهای بسیاری که فیلم از آن‌ها تشکیل […]