ارمنی‌های ایران بخشی از دیاسپورا (قوم‌پراکندگی) ارمنی هستند

نگاهی به سخنان روبرت بگلریان نماینده ارامنه اصفهان در مجلس شورای اسلامی  تفاوتی که میان تعریف رسمی اقلیت‌های کشور، از جمله ارمنی‌ها، و واقعیت هویتی این بخش از جمعیت کشور وجود دارد معمولاً در گفتارهای مقامات رسمی ارمنی‌ها مشکلات و تناقضاتی به وجود می‌آورد. در سخنان روبرت بگلریان در مصاحبه‌ای نسبتاً مفصل با ایسنا به نمونه‌هایی از این تناقضات برمی‌خوریم. ارمنی‌ها در تعریف رسمی، اقلیت دینی هستند، بخشی از اقلیت مسیحی کشور. در واقعیت، ارمنی‌ها […]

تصویری ناقص از وضعیت جامعه ارامنه ایران در کتاب “ارزش‌ها و نگرش‌های اقلیت‌های دینی ایران”

اخیراً کتابی منتشر شده است به نام “ارزش‌ها و نگرش‌های اقلیت‌های دینی ایران” تالیفِ دکتر هوشنگ نایبی. ناشر، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. هدف کتاب به نقل از مقدمه آن این است که مشخص کند «منویات و مقاصد مد نظر قانون درباره اقلیت‌های دینی در ایران تا چه حدّ رعایت شده و این اقلیت‌ها به لحاظ فرهنگی و اجتماعی در چه جایگاهی قرار دارند و خود را در چه […]

مقایسه رمان “چشمه هقنار” مگردیچ آرمن و فیلم “چشمه” آربی اوانسیان

 از تفسیر اجتماعی تا بن‌بست وجودی فیلم چشمه آربی اوانسیان بر اساس رمان ارمنی‌زبان چشمه هِقنار (هِقنار آقبیور Heghnar Aghbyoor) نوشته مگردیچ آرمن (Mkrdich Armen ) ساخته شده است. مگردیچ آرمن در سال ۱۹۰۶ در شهر گیومری (بعدها لنیناکان) ارمنستان به دنیا آمد، در اوائل دهه ۱۹۳۰ در انستیتوی سینماتوگرافی مسکو فیلمنامه‌نویسی خواند و در همان زمان هقنار آقبیور را نوشت. داستان یک مربع عشقی در شهری کوچک، داستانی که در زمان خود در ادبیات […]

کلاغ نوح: آزاد ماتیان

جشن آشتی‌کنانِ لب‌ها و فواره‌ها را انتظار می‌کشم شب آشتی‌کنانِ آوازهای روحانی و صدای وزش باد را در شاخساران. نسیمی را انتظار می‌کشم که بر گیسوان مخملی مِه دست نوازش بکشد تا پوستم مور مور و تنم از لذّت گرم شود. من نه حاجتی به نجات دارم، نه نیازی به گریختن از این شهر نفرین شده

آل احمد درباره ارامنه

بزرگان ادب فارسی و روشنفکران ایرانی کمتر درباره ارامنه (و مسیحیان) ایران اظهار نظر جدّی کرده‌اند. از سال‌های پیش چند اظهارنظر جسته‌گریخته درباره ارامنه و آشوری‌ها در مقاله‌های آل احمد به یادم مانده بود، به سبب صراحت و حتی بی‌ادبانه بودن‌شان. اخیراً گشتم و پیداشان کردم. یکی در مقاله‌ای بود در نشریه آرش به نام “سلوکی در هرج‌ومرج” نوشته شده در سال ۱۳۴۵ و دیگری مقاله‌ “ستایش خجسته از دریا و نفرینش به آهن” در […]