که می گوید جوک های قومی توطئه استعمارند؟

مدّتی است می‌خواهم راجع به این موضوع بنویسم، امّا مرتب این دست و آن دست می‌کنم، سبک و سنگین می‌کنم. آخر می‌گویند موضوع حساسی است. جوک‌های قومی را می‌گویم. در یک نگاه جدّی جوک‌های قومی (لطیفه‌ها یا داستانک‌های طنزآمیزی که درباره لُرها، تُرک‌ها، رشتی‌ها، اصفهانی‌ها و غیره در افواه می‌گردد) معمولاً وسیله‌ای تلقی می‌شوند که از سوی توطئه‌گران به منظور تفرقه انداختن بین اقوام گوناگونِ یک ملّت و برهم زدن دوستی و زندگی مسالمت‌آمیز آن‌ها […]

آزمایشگاهِ حمید امجد

عصر پنجشنبه فیلم آزمایشگاه را دیدم و به نظرم رسید فیلمی است که رویش خیلی زحمت کشیده شده است، امّا ابداً در نیامده است. به نظرم آمد با وجود تحرکی که در میزانسن‌ها و ریتمش وجود دارد، تئاتری است. بیشتر به خاطر بازی‌های اغراق‌آمیز و شخصیت‌پردازی کاریکاتوری‌اش. به نظرم آمد محصول همه این‌ها تصنعی است که بر کار سایه انداخته است، عین کارهای بهرام بیضایی. به خودم گفتم بازیگر اصلی فیلم اصلاً از پس به […]

کسی نوشته‌تان را نمی‌خواند؟ آن را به نام دولت‌آبادی در اینترنت منتشر کنید!

اخیراً ای-میلی دریافت کرد به نام “سخنرانی کورت وونه‌گات در مراسم فارغ التحصیلی دانشگاهMIT “. پیوستِ آن نوشته‌ طنزآمیز فوق‌العاده‌ای بود حاوی توصیه‌های جدی و شوخی که با این جملات شروع می‌شود: “اگر می‌خواستم برای آینده شما فقط یک نصیحت بکنم، مالیدن کرم ضدآفتاب را توصیه می‌کردم. آثار مفید و دراز مدت کرم ضد آفتاب توسط دانشمندان ثابت شده است، در حالی که سایر نصایح من هیچ پایه و اساس قابل اعتمادی جز تجربه‌های پرپیچ‌و‌خم […]

فرهنگ کفش و فرش

چه عواملی در شکل‌گیری هویت آدم‌ها به عنوان متعلقان این یا آن گروه قومی یا دینی خاصی موثرند و باعث می‌شوند کودک خود را از همان نخستین سال‌های زندگی مسلمان، مسیحی، ارمنی، زرتشتی و غیره بداند؟ خواهید گفت: زبان، اعتقادات و باورها، جشن‌ها، موسیقی ملّی و در یک کلام، فرهنگ. امّا این فرهنگ جزئی هم دارد که گاه آن قدر پیش‌پاافتاده به نظر می‌آید که اکراه داریم آن‌ را هم جزئی از فرهنگ به حساب […]

همه مصائب جهان در جعبه گوشه اتاق نشیمن‌

تلویزیون سال‌هاست به یکی از اسباب اثاث هر خانه‌ای تبدیل شده است. جعبه کوچکی در گوشه اتاق نشیمن که رابط اهل خانه با جهان است. یکی از کارکردهای این جعبه این است که از راه آن از آنچه در دیگر نقاط جهان می‌گذرد باخبر می‌شویم. و نه تنها از راه گوش، که از راه چشم نیز. هرکجا جنگی است، انفجاری است، زلزله‌ای است، تصویرهای متحرکش بر صفحه این دستگاه به نمایش در می‌آید. می‌گویند به […]

افسانه رفتگر یک میلیارد تومانی

این مطلب برای چاپ در روزنامه شرق نوشته شده است. نزدیک یک سال است که روزهای شنبه در صفحه آخر شرق در ستون ثابتی به نام “نقد فرهنگ” درباره مسائل فرهنگی جامعه می‌نویسم. این مطلب را هم برای چاپ در همین ستون نوشته بودم. دیشب آخر وقت اس ام اسی دریافت کردم از مسئول صفحه که مطلب “برای چاپ تائید نشده است”. مطلب را بخوانید. چیز سانسوری به مفهوم سیاسی در آن پیدا نمی‌کنید. مسئله‌ای […]

انسان‌شناسی و فرهنگ: یک سایت مفید

صفحه اول سایت را که نگاه می‌کنی تنوع مطالب آن گیج‌کننده و‌ جذاب است: دربالای صفحه تصویری است از پاریس ماه مه ۱۹۶۸٫ پیرزنی چتر به دست و عینک تیره به چشم در پیش‌زمینه تصویر و اتوموبیل‌های سوخته روی هم انباشته و چند رهگذر در پس‌زمینه. عنوان مطلب: بین‌الملل نوع بشر. (بعد از بین‌الملل‌های سوسیالیستی بین‌الملل نوع بشر؟ باید خواند). مطالب بعدی: مفاهیم کلیدی در مطالعات شهری (رشته‌ای تازه که مفاهیم کلیدی خود را پیدا […]

نارنجی پوش: فیلمی از داریوش مهرجویی؟

نه، این فیلمی از داریوش مهرجویی نیست. نارنجی‌پوش نمی‌تواند کار فیلمسازی باشد که بدبینی فلسفی‌اش را در پستچی و پری و هامون، کمال وسواس‌آمیزش در فُرم بصری را در لیلا و سارا ، دغدغه‌های اجتماعی‌اش را در دایره مینا و سارا و کمدی آبسوردش را در اجاره‌نشین‌ها و مهمان مامان دیده‌ایم. به نظر می‌رسد که این مهرجویی دیگری است که ربطی به مهرجویی سازنده آن فیلم‌ها ندارد. امّا واقعاً چنین است؟ آیا غیر از این […]