فصلی از کتاب “همزاد کابوس” (تک نگاری فیلم “سایه یک شک” نوشته روبرت صافاریان) در سایه یک شک تضادهای دوبهدوی بسیاری میتوان یافت که در شبکه پیچیدهای از مناسبات چندجانبه به هم مرتبطند و مفهوم عمومی فیلم را میسازند. در نمودن این زوج مفهومها از گوشههایی از دیالوگهای فیلم و بخصوص دو تکگویی مهم دایی چارلز در فصلهای دهم و یازدهم استفاده کردهام، ولی این امر را نباید به این معنا گرفت که این تمها […]
دسته: نقد فرهنگ
مطالب نوشته شده در صفحه آخر روزنامه شرق روزهای شنبه
مقایسهای بین فوتبال و سینما
اسپِکتَکِل و روایت خاطرهای دارم از دوران کودکی. شاگرد مدرسه ابتدایی که بودم عمویم مرا به سینما میبرد. پدرم شبها کار میکرد و روزها بیشتر باید استراحت میکرد و وقت سینما رفتن و فوتبال تماشا کردن نداشت. یک روز با عمویم رفته بودیم امجدیه برای تماشای بازی دو تا از باشگاههای فوتبال مشهور آن دوره، احتمالاً تاج و شاهین. به یاد دارم آن قدر نق زدم که برویم سینما که بالاخره از امجدیه بیرون آمدیم […]
واکنش به یک دوران
اگر قرار باشد شرحی برای تاریخ بنویسم از روزگاری که در آن زندگی میکنیم و سعی کنم مختصات زمانه خود را بیابم و شرح دهم … خٌب، این شرح از یک سو شرحی خواهد بود مبتنی بر تجربههای شخصی. در اینجا شخصی شامل خواندهها و نوشتههایم، همه بحثهای شفاهی و کتبی که در آنها مشارکت کردهام و همه فکرهایی که بعد از آن بحثها در سرم با آنها کشمکش داشتهام میشود. این شرح از زاویه […]
آل احمد درباره ارامنه
بزرگان ادب فارسی و روشنفکران ایرانی کمتر درباره ارامنه (و مسیحیان) ایران اظهار نظر جدّی کردهاند. از سالهای پیش چند اظهارنظر جستهگریخته درباره ارامنه و آشوریها در مقالههای آل احمد به یادم مانده بود، به سبب صراحت و حتی بیادبانه بودنشان. اخیراً گشتم و پیداشان کردم. یکی در مقالهای بود در نشریه آرش به نام “سلوکی در هرجومرج” نوشته شده در سال ۱۳۴۵ و دیگری مقاله “ستایش خجسته از دریا و نفرینش به آهن” در […]
از فیلم چیزی نفهمیدم. اشکال از من است یا از فیلم؟
فیلم تمام میشود. چراغها روشن میشود و میتوانی خستگی، گیجی و بلاتکلیفی را در چهرههای بینندگان که همه از دوستان و آشنایان فیلمساز شهیر و از افتخارات سینمای کشور و از مدعوین این جلسه نمایش خصوصی هستند، ببینی. پرسشی طبیعی در فضا موج میزند و پاسخ میطلبد. “فیلم چطور بود؟” پرسشی که به زبان نمیآید. امّا آرام آرام پاسخهایی از این سو و آن سو شنیده میشود: زیبایی تصویرهاش خیره کننده بود. از فلانی انتظار […]
درباره انفجارهای بوستون، پوشش تلویزیونی آن و مسأله قومی
مرز مبهم بین “ما” و “آنها” روز ۲۶ فروردین، دو انفجار مهیب در مسیر مسابقه دو ماراتن بوستون به مرگ سه شهروند و زخمی شدن بیش از دویست نفر انجامید. شهر بوستون مرکز ایالت ماساچوست آمریکاست و به دانشگاهها و موسسات آموزش عالی خود مانند ماساچوست اینستیتوت آو تکنولوجی MIT و هاروارد و جوّ تساهل قومی و مذهبیاش مشهور است. به زودی معلوم شد که انفجار کارِ دو برادرِ ۱۹ و ۲۶ ساله مسلمانِ چِچِن […]
یک بحث قدیمی: ایرانیان ارمنی یا ارامنه ایران
گمانم نخستین کسی که عبارت «ایرانیان ارمنی» را به جای عبارت متداولِ «ارامنه ایران» پیشنهاد کرد اسماعیل رائین بود، در مقدمه کتابی که همین اصطلاح پیشنهادی را بر پیشانی داشت. رائین از اصطلاح مرسوم «ارامنه ایران» به عنوان «یک خطای لفظی و تاریخی» نام میبَرد و با استدلالهایی در حدّ یکی دو پاراگراف، نام گذاری جدید را پایان یافته تلقی کرده و به خیال خود بر این «خطای لفظی» پایان میدهد. غافل از این که اصطلاحاتی […]
نشانهشناسی پیتزا و کتلت و … / نگاهی به فیلم حوض نقاشی
لطیفهای هست که در آن خرید نان بربری به عنوان پاسداری از سنتها تلقی میشود و از خرید نان باگت به عنوان تهاجم فرهنگی. تجدد شیوه زندگی و از جمله غذاها و مخلفاتی را که میخوریم دگرگون میکند، برخی از خوراکیها قدیمی و سنتی تلقی میشوند و بعضی نو و نشانه تجدد و امروزی بودن. در فیلمها و داستانها هم به تبع زندگی اجتماعی غذاها کارکرد جدیدی پیدا میکنند و به عنوان نشانه جایگاه طبقاتی […]