گریز اُرُد از باستانشناسی به باستانشناس آشنایی من با ارد عطارپور بر میگردد به ده سال پیش، به سال ۱۳۸۱ و نخستین جشنواره مستند کیش که فیلم پرنیان او در آن به نمایش در آمد و با استقبال روبهرو شد. من در این جشنواره با تعدادی از فیلمسازان حاضر در کیش و از جمله ارد عطارپور مصاحبههای کوتاهی کردم که در ششمین و آخرین شماره نشریه سینما حقیقت (بهار ۱۳۸۲) منتشر شد و با توجه […]
دسته: سینمای مستند
با مینیدیویهام چه کار کنم؟
مدّتی است دوربین ویدئویی سونیای که بیش از ده سال پیش خریده و پنج سال با آن کلّی فیلم از خانواده و سفرها و همین طور برخی مصاحبهها با بستگان درباره روستای زادگاهشان و غیره گرفته بودم، خراب شده است و ساعتها فیلم بلااستفاده روی دستم مانده است. این نوارهای مینیدیوی را باید یا با اتصال دوربین به تلویزیون تماشا کرد یا با همان دوربین کپچر کرد، یعنی به فایل دیجیتال تبدیل و به کامپیوتر […]
شهر از پشت شیشه ماشین
در فیلمها، اعم از داستانی یا مستند، ولی بخصوص در فیلمهای مستند، چه بسا ما شهر را از پشت شیشه ماشین میبینیم. آینه بالا، آینه بغل و تزئینات مشکیِ زیر شیشه جلو، خیابانها و جادهها و اتوبانها، مغازهها، تابلوها، خطکشیهای سفید، چراغهای راهنمایی، و سرانجام رهگذران را قاب میگیرند. این آدمها، وقتی از داخل ماشین آنها را میبینیم، از شخصیتهای فردی تهی میشوند، میشوند آدمهای نمونهوار شهر، آحادِ نمونهوار جامعه: مردی که به سر کار […]
نگاهی به فیلم مستند «برای آزادی» ساختۀ حسین ترابی
انقلاب ما همه جا بود؛ همه بودند … و ما اگر هزار دوربین هم داشتیم نمیتوانستیم تصویر کامل بدهیم از قیام ملتی که به پیشواز مرگ رفته بود … برای آزادی اینها کلماتی هستند که با حروف قرمز بر زمینه تیره بر پرده نقش میبندند و بعد روایت حسین ترابی از انقلاب شروع میشود. اگر در این چند جمله دقیق شویم، میبینیم این کلام چندین لایه دارد. آشکارترین معنای آن اشارهای است به فراگیری و […]
کلیشههای آلودگی هوا
شش سال پیش در همین روزها در خیابانهای تهران میگشتیم تا تصویرهای فیلمی درباره آلودگی هوا را ثبت کنیم. فیلمی که به نام وارونگی از شبکه یک تلویزیون پخش شد. ساخت این فیلم مرا با یکی مسأله اساسی روبهرو کرد و آن اینکه نشانههای دیداری و آمار رایجِ درباره آن تا چه اندازه با واقعیت خوانایی دارند؟ یکی از کلیشههای رایج برای نشان دادن آلودگی هوای شهر نشان، دادن دود اگزوز اتوموبیلهاست. در حالی گاز […]
تعریف سینمای مستند در نوشتههای دیوید بُردوِل، رابین وود و کریستین متز
مقدمه نوشته ای در این باره که باید از تعریف های سینمای مستند سخن گفت، نه تعریف آن تعریفِ تعریف این روزها بیش از هر زمان دیگری میشنویم که علت نابسامانی اوضاع در فلان حوزه بخصوص این است که تعریفی (یا تعریف روشنی) از آن نداریم. احساس نیاز به تعریف گویی نیاز به امنیت است، به تکیهگاه ثابت و قابلاطمینانی که بتوانی به آن چنگ بزنی و از غرق شدن در واقعیت متلاطم و دائماً […]
فضای محرم و دغدغه آزاد ماتیان
در فیس بوک چرخ میزنم. دوستی عکسهای مراسم خیمهسوزان عاشورا را گذاشته است با نوشتهای طعنهآمیز به اوضاع زمانه. دوستی عکسی از داون تاون لس آنجلس را و آن را به کوچه برلن تشبیه کرده است. صدای طبلهای دستههای محرم دوستی را یاد طبل زدن کاترین در نمایشنامه ننه دلاور انداخته است. دوستی عکسی از غلامحسین ساعدی گذاشته با یکی از نامههای پر از اندوه و یاس او به محبوبش طاهره. دوستی خبر نمایش فیلمش […]
تکهای از مقاله “مواد آرشیوی در فیلم مستند”
شماره جدید فصلنامه فارابی به سینمای مستند اختصاص یافته است. سردبیری این شماره را امیرحسین ثنایی به عهده دارد. مشارکت من در این شماره یک مقاله نظری است درباره تعریفهای سینمای مستند (توجه کنید، تعریفها نه تعریف. یعنی تعریفهای گوناگونی وجود دارد و یکی از آنها را برتر از دیگران دانستن واقعاً دشوار است) و دیگری مطلبی درباره مواد آرشیوی در فیلم مستند. این مقاله کوششی است برای دستهبندی انواع مواد آرشیوی و انواع استفادههای […]