گزارش یک سال ستون‌‌نویسی برای “شرق”

چند انتقاد بی‌موقع به روزنامه شرق و دیگر روزنامه‌های موسوم به اصلاح‌طلب این سومین جمعه‌ای است که چیزی برای شرق نمی‌نویسم. بیش از یک سال بود جمعه صبح با این فکر بیدار می‌شدم که مطلب ستون صفحه آخر روزنامه را بنویسم و برای حمید جعفری بفرستم. نام ستون “نقد فرهنگ” بود. اولین نوشته در تاریخ ۲۸ تیر ۱۳۹۰ چاپ شد و در جمع بیش از پنجاه مقاله کوتاه تحت این عنوان نوشتم که برخی راجع […]

نقد فیلم مستند چه تفاوتی با نقد فیلم داستانی دارد؟

نقد فیلم جزئی از چرخه اقتصادی و اجتماعی سینماست و از آنجا که فیلم مستند چرخه اقتصادی جاافتاده و سازوکار عرضه و مخاطب جاافتاده ندارد، طبیعتاً به طور منظم نیز نقد نمی‌شود. و چون به طور منظم نقد نمی‌شود نقد آن نیز ملاک‌ها و سنت‌های خاص خود را پیدا نکرده است. نقد فیلم مستند با نقد فیلم داستانی تفاوت‌های اساسی دارد، چون ساخت این دو فیلم اساساً با هم فرق دارد. در فیلم مستند کارگردانی […]

آدم‌ها آدم‌ها را تماشا می‌کنند

بحثی درباره برخورد نادرست منتقدان به هنر عامه‌پسند ریموند دورگنات همان طور که در بحث ستاره‌های سینما گفتیم، نقد آکادمیک غالباً خود را در موقعیتی می‌یابد که می‌خواهد به خصوصیات سبکی یک فیلم (برش، زاویه‌های دوربین، و غیره) فی‌نفسه چنان جلوه‌های هنری‌ای نسبت دهد که سرمنشاء‌شان خیلی ساده‌تر از اینهاست. این سرمنشاء مشارکت تماشاگر در تجربیات شخصیت‌های بخصوص در مخمصه‌ها و گرفتاری‌های بخصوص و نگرانی او برای آنهاست. یک رابطه همدلی-همدردی ساده ــ که همان […]

یادداشت‌هایی درباره پرسش “سینمای مستند چیست؟”

این روزها بیش از همیشه مستند می‌بینیم. البته این حرفی به شرطی درست است که درک‌مان را از “مستند” به کلی تغییر دهیم و آن را دیگر نه به عنوان اثر هنری جدا از پیرامون، بلکه تصویرهایی پراکنده در دوروبرمان، در این یا آن کانال تلویزیون و در اینترنت بدانیم، که شبیه اینستالیشن تماشایش می‌کنیم، نه در سالنی که زمان ورود و خروجش مشخص شده و نه به عنوان داستانی با شروع و پایان مشخص، […]

تمثیل کِرم و وطن

می‌گویند کرمی با بچه‌‌اش در میان گَند و گُه زندگی می‌کردند. روزی پدر و پسر هن هن کنان از میان گندوگه بیرون می‌آیند. کرم آسمان آبی و ساحل زیبای دریا را به کرمکش نشان می‌دهد و می‌گوید: فرزندم این آسمان است، آن که در وسط پهنه آبی می‌درخشد خورشید است و آن آب‌ بی‌انتها دریاست. کرمک در حالی که هوای باطراوت صبحگاهی را به درون شش‌هایش فرو می‌کشد، منطقی‌ترین پرسش ممکن از پدرش می‌پرسد: پدر، […]

آواره: شعری از آزاد ماتیان

همین طوری، برای خالی نبودن عریضه به گویشی کهن می‌نویسم که همواره جماعتی اندک بدان سخن گفته‌اند اکنون اندک کسانی ‌ آن را می شناسند و کسانی اندک‌تر بر فهم آن همت می‌ گمارند . نامم را نه بر کاغذهای در هم ریخته‌ام نه بر پوست‌ نوشته های رنگ باخته‌ام،  نه بر کتیبه‌های فرسوده‌ام و  نه بر سنگ قبرهایم پراکنده در سراسر جهان نمی‌یابم (باید نام ایزدی از یاد رفته باشد ماری اهلی که مهربان […]

آزاد ماتیان: شاعری که به زبانی کهن می‌نویسد

شما آزاد ماتیان را نمی‌شناسید. او فغان‌نامه گرگوار نوشته گرگور نارکاتسی، مهم‌ترین شاعر سده‌های میانه ارمنی را به فارسی ترجمه کرده و بخش اعظم دیوان حافظ و رباعیات خیام را به ارمنی برگردانده است. او شاعر است، سه دفتر شعر منتشر کرده و بهترین شعرهایش با کارهای خوب شاعران ایرانی برابری می‌کند. در سوربُن ادبیات تطبیقی خوانده و استاد کرسی زبان و ادبیات ارمنی دانشگاه اصفهان است. نقش فعالی در زندگی اجتماعی-سیاسی ارامنه جلفای اصفهان […]

برنده: اُسکار

گفت‌وگو و نظرخواهی درباره فیلم‌هایی که باید از سوی ایران برای شرکت در دور آتی جایزه آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا (اُسکار) معرفی شوند، شروع شده است. کدام فیلم شایسته‌تر است ایران را در بخشی از این رقابت که به فیلم‌های خارجی (غیر انگلیسی‌زبان) اختصاص دارد، نمایندگی کند؟ صحبت از یه حبه قند و سعادت‌آباد است. کمتر کسی پیشنهاد می‌کند مثلاً چیزهایی هست که نمی‌دانی را به اسکار بفرستیم، حتی اگر به نظرش فیلم […]