نیاز شبکه مستند به ۵۸۴ ساعت تولید داخلی در سال
دیروز در مرکز پژوهشهای سیما جلسهای بود به مناسبت انتشار کتاب جدید همایون امامی به نام جستاری در گونهشناسی سینمای مستند ایران. در این جلسه بحثِ اهمیتی شد که قرار است تلویزیون به مستند و مستندسازی بدهد و به همین سبب شبکه مستند را راهاندازی کرده که فعلاً به صورت آزمایشی کار میکند و بزودی به طور رسمی کارش را شروع خواهد کرد. به گفته محمد زینالعابدینی، سرپرست این شبکه، تخمین زده میشود که سالانه به ۵۸۴ ساعت فیلم مستند تولید داخل برای نمایش در این شبکه نیاز باشد. این فینفسه خبر خوشی است برای مستندسازان چرا که افزایش تقاضا برای هر صنفی مطلوب است. امّا به گمان من سه مشکل اساسی در راه ساختن فیلم مستند برای تلویزیون وجود دارد که تا حل نشوند، بهبودی در کیفیت مستندسازی برای تلویزیون به وجود نخواهد آمد و روابط سرد مستندسازان و تلویزیون گرم نخواهد شد.
یک: مشکل نظارت (یا ممیزی، یا سانسور) نامعقول.
برای نمونه ما هنوز نمیتوانیم تصویر زنان را در خیابانها و دیگر فضاهای عمومی شهری را در فیلمهای مستندمان نشان دهیم. سر مونتاژ باید مدام حواسمان باشد که دو تار موی زنانی که از جلوی دوربین یا در پسزمینه میگذرند بیرون نباشد و این امر گرفتن یک تصویر “قابل قبول” را بسیار دشوار میسازد. فیلمبرداری از خیابانهای شهر امری خطرناک است و هر آن ممکن است مورد مواخذه قرار بگیری که چرا فیلم میگیری و گاه حتی مجوز تلویزیون و نیروهای انتظامی هم کمکی نکنند. با این شرایط فیلمبرداری از سطح شهر در یک روز معمولی که هیچ خبری هم نیست به کاری آمیخته با اضطراب بدل میشود که آشکار است ذهن را از تمرکز بر کار خلاقه باز میدارد.
برای نمونه ما هنوز نمیتوانیم تصویر زنان را در خیابانها و دیگر فضاهای عمومی شهری را در فیلمهای مستندمان نشان دهیم. سر مونتاژ باید مدام حواسمان باشد که دو تار موی زنانی که از جلوی دوربین یا در پسزمینه میگذرند بیرون نباشد و این امر گرفتن یک تصویر “قابل قبول” را بسیار دشوار میسازد. فیلمبرداری از خیابانهای شهر امری خطرناک است و هر آن ممکن است مورد مواخذه قرار بگیری که چرا فیلم میگیری و گاه حتی مجوز تلویزیون و نیروهای انتظامی هم کمکی نکنند. با این شرایط فیلمبرداری از سطح شهر در یک روز معمولی که هیچ خبری هم نیست به کاری آمیخته با اضطراب بدل میشود که آشکار است ذهن را از تمرکز بر کار خلاقه باز میدارد.
دو: مشکل بودجه. اگر تلویزیون به این نتیجه رسیده است که فیلم مستند مهم است، باید برایش خرج کند. در حال حاضر بودجهای که برای کارگردان و سایر عوامل تولید مستند میپردازند یک پنجم دستمزدی است که در یک تولید سینمایی متعارف به همان فرد میدهند. اغلب تهیه کنندههایی که برای تلویزیون مستند ساختهاند با این بودجهها قادر به ادامه کار نیستند، چون عوامل تولید دیگر حاضر نیستند با این دستمزدها کار کنند.
سه: مشکل سازمانی. آیا قرار است همچنان فیلمها مستند در چارچوب سازمان صدا و سیما و با عوامل و امکانات داخل سازمان ساخته شود؟ در دنیا بیشتر مستندها توسط شرکتهای متخصص در این امر و به سفارش یک یا چند کانال تلویزیونی ساخته میشود. بدون شکلگیری این گونه شرکتها، مستندسازیِ حرفهای، کارآ و با کیفیت بالا شکل نخواهد گرفت. چند سال پیش وقتی ارد عطارپور مجموعه “بیست شب” را برای شبکه چهار میساخت، به نظر میرسید که شیوه بینابینی سفارش پروژه به یک تهیهکننده میتواند نطفه همان شرکتهای تولید فیلم مستند باشد، امّا در این چند سال، هرکه سراغ این گونه کار رفته است، پشیمان شده و آن را کنار گذاشته است.
اینها مشکلاتی هستند که تا برطرف نشوند، یا دست کم تعدیل نشوند، اوضاع تفاوت چندانی نخواهد کرد.
اینها حرفهایی بودند که در آن جلسه مطرح کردم. دوست داشتم مدیر شبکه مستند هم این حرفها را میشنید. امّا آقای زینالعابدینی بعد از ایراد سخنرانیشان رفته بودند.
Be the first to reply