انقلاب چون عشق آخرین داستان کوتاهی که چخوف نوشته «عروس» نام دارد. این داستان هم در مجموعه آثار او به ترجمهی سروژ استپانیان هست و هم در کتاب دربارهی عشق (نشر نو، ۱۳۹۷) به ترجمهی رضا امیررحیمی گنجانده شده است. چخوف این داستان را در سال ۱۹۰۳ نوشته است، یعنی یک سال پیش از مرگش. داستان دربارهی زن جوانی است در شهرستانی کوچک که نامزد کرده و قرار است بهزودی عروسی کند. مردی به نام […]
دسته: ادبیات
چگونه دربارهی کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم؟
تعجب نکنید! این عنوان کتابی است به قلم پییر بایارد فرانسوی، استاد ادبیات فرانسه در دانشگاه پاریس، روانکاو و کلی مدارج علمی دیگر. حقیقت اینکه «خواندن» مفهوم سادهای نیست و ما میتوانیم دربارهی کتابهایی که نخواندهایم حرف بزنیم. در واقع خیلیهامان این کار را میکنیم. این امر بیارتباط نیست با پرسش دیگری که شاید از شما هم پرسیده باشند؛ بخصوص اگر در خانهتان کتاب زیاد باشد: همهی این کتابها را خواندهاید؟ جواب به این سوال […]
خانم دالووی ویرجینیا ولف: یک ستاره
شکاف عمیق میان سلیقهی عوام و نخبگان «نمیتونم بفهمم چطور مردم این کتاب را دوست دارند. هنوز تمامش نکردهام ولی خوندنش طاقتفرساست. گمانم آدم قراره دوستش داشته باشه چون یک اثر کلاسیکه. اما کسالتآوره و اصلاً معلوم نیست راجع به چیه. کاراکترهای زیادی داره و مدام پسوپیش میره و دنبال کردنش سخته. … » این قسمتی از کامنت یکی از خوانندههاست در سایت آمازون دربارهی کتاب «خانم دالووی» ویرجینیا ولف که از شاهکارهای ادبیات انگلیسی […]
حق داریم کافکا بخوانیم؟
به بهانهی انتشار چاپ جدید «داستانهای کوتاه کافکا» این روزها در حال خواندن برخی قصههای فرانتس کافکا هستم به ترجمهی علیاصغر حداد؛ کتابی که جدیدترین چاپش امسال منتشر شد. کتاب ارزشمندی است در بیش از ۶۵۰ صفحه شامل همهی داستانهای کوتاه، تمثیلها و حکایتهایی که کافکا نوشته است. آنچه ارزش این مجموعه را افزونتر میسازد این است که همه داستانها از آلمانی به زبان فارسی روشن و منزهی ترجمه شدهاند. بد نیست بدانید که ترجمهی […]
یادداشتی دربارهی رمان «سرزمین عجایب» جعفر مدرس صادقی
رمانی ۱۶۰ صفحهای که یک پاراگراف بیشتر نیست رمانی ۱۶۰ صفحهای که یک پاراگراف بیشتر نیست؛ یک پاراگراف صدوشصت صفحهای. سرزمین عجایب، آخرین رمان جعفر مدرس صادقی را میگویم که به تازگی منتشر شده است. این که این طوری نوشته شده، و نه تنها پاراگراف نداشتنش که کل زبانی که در طول رمان به کار رفته، یک جور احساس حرف زدن بیوقفه را به خواننده القا میکند. رمانی است که خیلی تند نوشته شده (دست […]
نکتهای در کتاب «بیباد، بیپارو» نوشتهی فریبا وفی
بغل کردن یا بغل نکردن؟ چاپ سوم مجموعه قصههای فریبا وفی به نام بی باد، بی پارو را تازگی خواندم. در این کتاب داستان بسیار کوتاهی هست درباره بغل کردن. خانم صدری که تازه از آمریکا آمده راوی داستان را که عادت ندارد نزدیکانش را بغل کند شماتت میکند که چرا مادرش را بغل نمیکند و درباره فواید بغل کردن داد سخن میدهد. بالاخره راوی که به قول خودش چهل سال است مادرش را بغل […]
مقایسهی «اُدیسه» هومر و «کجایی ای برادر» برادران کوئن
جذابیت پنهان مناسبات بینامتنی داستانهای هستند که نخوانده میدانی؛ لازم نیست شاهنامه خوانده باشی تا داستان فرزندکشی رستم و قصه عشق بیژن و منیژه و گذشتن سیاوش از میان شعلههای آتش را بدانی. به همین سان لازم نیست اَدیسه هومر را خوانده باشی تا درباره سایرنهای اغواگر و غولهای یک چشم چیزهایی بدانی ــ دست کم برای کسی که در غرب بزرگ شده و به مدرسه رفته چنین است. تاریخ نگارش ادیسه به سده هشتم […]
نگاهی به کتاب سازدهنی و چند قصه دیگر، امیر نادری
انتشار مجموعه قصههای امیر نادری که نام ساز دهنی، یکی از مشهورترین فیلمهای کوتاه سینمای ایران را بر پیشانی دارد، طبیعتاً بیش از هر چیز از زاویه پرتوی که این قصهها میتوانند بر سینمای امیر نادری بیاندازند، جلب نظر میکند. بدیهی است که امیر نادری پیش از هر چیز فیلمساز است و با آثاری چون خداحافظ رفیق (۱۳۵۰) و تنگنا (۱۳۵۲) پیش از انقلاب و دونده (۱۳۶۲) و آب، باد، خاک (۱۳۶۴) بعد از انقلاب، […]