یکی از ویژگیهای گفتوگوی جذاب نمایشی حالت جنگ و تنشی است که در گفتوگوی دو یا چندطرفه وجود دارد؛ اینکه هریک از طرفین با حاضرجوابی روی دست طرف مقابل بلند میشود و پاسخ غافلگیرکنندهای به او میدهد و لایه تازهای از موضوع موردبحث را آشکار کند یا از منظر تازهای به موضوع مینگرد. مثلاً به این نمونه توجه کنید: اولین مأموری که در دادگستری با ابوالقاسم حرف میزند در جواب شکایت ابوالقاسم از مزاحمتهای خانواده […]
دسته: سینمای ایران
نقد فیلم شهر زیبا
باورناپذیر و خوشبینچرا شهر زیبا، با همه ظرافتها و تواناییهایی که در اجزاء آن به چشم میخورد، در تحلیل نهایی آدم را راضی نمیکند؟اوّلاً به خاطر اینکه در همان اجزا هم، در کنار بخشهایی که بر حضور کارگردانی آگاه به سینما و آشنا به زبان آن خبر میدهند، شاهد بخشهای ضعیف و استفاده ناهدفمند از فنون سینمایی هستیم. کارگردانی فیلم در مجموع نمره بالاتر از متوسط میآورد. استفاده هدفمند از حرکت دوربین برای ایجاز و […]
خوشبینی سادهانگارانه فیلم های کیارستمی
شاید کمتر توجه کردهایم که فیلمهای بعد از انقلاب کیارستمی همه پایان خوش دارند. در خانه دوست کجاست، احمدپور دفتر مشق نوشته شده دوستش را به موقع به او می رساند، کلوزآپ با آزادی سبزیان، ملاقات او با کارگردان محبوبش و آشتی با خانواده آهنخواه به پایان میرسد، زندگی ادامه دارد … و زیردرختان زیتون با نماهای عمومی زیبا و با موسیقی شاد به پایان میرسند و طعم گیلاس حکایتِ بازگشت میل به زندگی در […]
دیالوگهای بامزه کیارستمی
یکی از عوامل جذاب فیلمهای کیارستمی دیالوگهایی جالب، بامزه و طنزآمیزی است که گاه میشنویم. برخی از دیالوگها واقعاً پیشپاافتادهاند. در آخرین باری که کلوزآپ را دیدم، این دیالوگ نظرم را جلب کرد.کیارستمی در پاسگاه ژاندارمری از یکی از دو سربازی که سبزیان را دستگیر کردهاند درباره سبزیان سئوال میکند. سرباز معتقد است آدم حتی اگر دزدی و کلاهبرداری هم میکند باید قیافهای داشته باشد. کیارستمی میگوید پس قیافه نداشت، و پس از تأیید سرباز […]
"سینما در سینما"ی کیارستمی
میگویند صحنه آخر طعم گیلاس، که پشت صحنه را نشان میدهد، میخواهد به ما بگوید که همه آنچه دیدهایم سینما بوده، نه واقعیت. آیا این حرف بدیعی است؟ آیا بیننده بدون این صحنه نمیفهمد که چیزی که دیده فیلم بوده است، نه واقعیت؟ آیا این گونه فاصلهگذاری و بیگانهسازی به خودی خود فضیلتی است؟این بازی “سینما در سینما”، یعنی قرار دادن خود سینما و روند فیلمسازی به عنوان موضوع فیلم، که این روزها در سینمای […]
مرز بازی و زندگی در سینمای کیارستمی
نحوه بازیگیری کیارستمی مسلماً یکی از خصوصیات اصلی سینمای اوست. معمولاً نقش بر اساس شخصیت آدمی واقعی شکل میگیرد و خود آن آدم نقش خودش را بازی میکند. در این حالت، مرز بین نقش و بازیگر از میان بر میخیزد. معلوم نیست سبزیان (کلوز آپ)، یا حسین (زیر درختان زیتون) واقعاً چقدر نقش بازی میکنند و چقدر خودشان هستند (زندگی میکنند). از این نظر البته ایهامی در کار است و تا حدودی مرز بین بازی […]
آیا پایانهای فیلمهای کیارستمی باز و فیلمهایش چندآوایی هستند؟
بحث از ایهام پایان طعم گیلاس در میان منتقدان رواج تام دارد. هوادان پروپاقرص کیارستمی می گویند در پایان این فیلم کیارستمی به ما نمیگوید بالاخره بدیعی خودکشی میکند یا نه. شاید این درست باشد که به این معنای کاملاً فنی ما ندانیم بدیعی خود را میکشد یا نه، اما چیزهای دیگری هستند که با پایان یافتن فیلم با قطعیت تمام میدانیم. یکی اینکه تردیدی نیست که بدیعی تحت تأثیر حرفهای باقری قرار گرفته است. […]
نقد فیلمنامه: مهمان مامان
مهمان مامان از آن فیلمهایی است که آدم حیفش میآید بحثهای منطقی و فنی دربارهشان بکند، تا مبادا لذت تماشای آن از بین برود. از آن فیلمهایی است که مثل زمانی که بچه بودیم بعد از تماشای آن با تعریف کردن تکههای خوبش (“دیدی فلانی چی گفت؟” “دیدی بهمانی چطوری جوابشو داد؟” “بازی پارسا پیروزفر چی بود!” “گلاب آدینه محشر بود.”) در ذهن بار دیگر تماشایش را تجربه و لذتش را تکثیر کنیم. نگاه کنید […]