نِرگاقت یا بازگشت به وطن بعد از پایان جنگ جهانی دوّم، در سال ۱۹۴۶، رهبری اتحاد شوروی برنامهای تصویب کرد برای تشویق و سازماندهی مهاجرت انبوه ارامنه کشورهای مختلف جهان به ارمنستان. این برنامه به طور طبیعی شامل ارامنه ایران هم میشد. بین دولت وقت ایران و شوروی توافق به عمل آمد تا طبق برنامهریزی معین ارامنه از مناطق روستایی و شهری کشور به ارمنستان مهاجرت کنند. طبق آمار گوناگون حدود بیست هزار نفر از […]
دسته: ارامنه
یک بحث قدیمی: ایرانیان ارمنی یا ارامنه ایران
گمانم نخستین کسی که عبارت «ایرانیان ارمنی» را به جای عبارت متداولِ «ارامنه ایران» پیشنهاد کرد اسماعیل رائین بود، در مقدمه کتابی که همین اصطلاح پیشنهادی را بر پیشانی داشت. رائین از اصطلاح مرسوم «ارامنه ایران» به عنوان «یک خطای لفظی و تاریخی» نام میبَرد و با استدلالهایی در حدّ یکی دو پاراگراف، نام گذاری جدید را پایان یافته تلقی کرده و به خیال خود بر این «خطای لفظی» پایان میدهد. غافل از این که اصطلاحاتی […]
می دانید هراند دینک که بود
در راهپیمایی روز ۲۴ آوریل در تهران، تظاهرکنندگان تعداد زیادی عکس هراند دینک حمل میکردند که روی یکی از آنها نوشته شده بود «دینک روزنامهنگار شهید ارمنی». هراند دینک سردبیر نشریه آگوس بود که به زبان ترکی در استانبول منتشر میشد و در ژانویه سال ۲۰۰۷ جلوی ساختمانی که تحریریه آگوس در آن بود، به ضرب گلوله جوانی وابسته به گروههای نژادپرست ترکیه کشته شد. دینک پیش از آن نیز یکی دو بار به جرم […]
دیاسپورا، کتاب، مهاجرت
حکایت پانصد سالگیِ کتابِ چاپی ارمنی حکایت بیمار سالخورده رو به موتی است که برایش جشن تولد میگیرند و بزرگش میدارند، امّا کسی حاضر نیست او را نگاه دارد و هزینه درمان و مراقبتش را بپردازد. کتاب چاپی فرزند کتاب دستنویس است و پدرِ کتاب الکترونیکی، فرزند نورسیدهای که به سرعت میبالد و میخواهد پدر را به کل از میدان به در کند. هم اکنون که اینها را مینویسم، در گوشه اتاقم دو کارتون کتاب […]
درباره نمایشگاه “ارمنیان ایران” در خانه هنرمندان: عشق فهرست
هفته گذشته در تالارهای طبقه همکف خانه هنرمندان نمایشگاهی برگزار بود با عنوان “ارمنیان ایران”. به همت موسسه ترجمه و تحقیق هور، عکسها، مشخصات و تصویرِ آثار دهها هنرمند ارمنی که در تاریخ نقاشی، سینما، مجسمهسازی، گرافیک، معماری و موسیقی این مملکت نقشی داشتهاند برای اهل فرهنگ به نمایش گذاشته شده بود. میدانیم مارکو گریگوریان نقش مهمی در ورود هنر مدرن به ایران داشته، سینما را آوانس اهانیان (اوگانیانیس) به ایران آورده و معمار بناهای […]
یادداشتی بر فیلم “چگونه پیشبند سوزندوزی شده مادرم در زندگیام گسترده میشود” ساخته آربی آوانسیان
“… هر درختی برای بالندگی باید از ریشههای درون ظلمات خاک بنوشد، امّا همزمان با میلی طبیعی شاخههایش را به هر سو میگستراند”. جملهای از بروشورِ معرفی فیلم “چگونه پیشبند سوزندوزی شده مادرم در زندگیام گسترده میشود” (۱۹۸۷، فرانسه) به مناسبت نمایش آن در موزه آرداک مانوکیان تهران در هفته گذشته. این جمله کوتاه توصیف نسبتاً دقیق صحنهای است از فیلم دیگرِ آربی آوانسیان “چشمه” (۱۹۷۲) که حدود پانزده سال پیشتر در ایران ساخته شده […]
دیاسپورا یا قومپراکندگی
توجه کردهاید وقتی ایرانیهای خارج از کشور از وطنشان صحبت میکنند منظورشان ایران است و نه آمریکا یا فرانسه، حتی اگر زمان درازی است در آن کشورها زندگی میکنند، شهروند آن هستند و یا حتی اگر در آنجا به دنیا آمدهاند. آنها خود را پارهای از ملّت ایران میدانند که به هر دلیل بخشهایی از آن در سراسر جهان پراکنده شده است. این پراکندگی را دیاسپورا مینامند که ریشه یونانی دارد و معنیاش همان پراکندگی […]
بیخیالِ “جِرورهنِک”
پریشب کریسمس بود. سالروز تولد عیسی مسیح، پیامبر مسیحیان. امّا ارمنیها این مناسبت را روز دیگری جشن میگیرند. ششم ژانویه. دلایلش تاریخی و پیچیده است و موضوع این نوشته نیست. به هر رو ۲۵ دسامبر که در همه رسانههای سخن از کریسمس و بابانوئل و درخت کاج و چراغانی و این حرفهاست، در خانه ارمنیها خبری نیست. این خبرها چند روز بعد از اوّل ژانویه (۱۱ دی) شروع میشود و تا شش روز بعد، ادامه […]