سینماها خیابان‌ها آدم‌ها فیلم‌ها

 سینما عصر جدید یا سینما تخت جمشید؟ سینما تخت جمشید. یک سالن انتظار اِل مانند با صندلی‌های قرمز که فیلم‌های قدیمی را نشان می‌داد و من که درباره بسیاری از این فیلم‌های می‌خواندم و ندیده بودمشان با ولع برای دیدن‌شان به این سینمای کهنه می‌رفتم که تا آنجا که یادم می‌آید هیچ وقت شلوغ نبود. قدیمی و کهنه امّا در عین حال یک جوری موند بالا بود. فقط فیلم‌های خارجی نشان می‌داد و کمتر فیلم‌های […]

سبک و حرفِ “عشق” میشائیل هانِکِه

“من هرگز فیلمی را با هدف ساختن آن درباره تم بخصوصی شروع نمی‌کنم. چیزی که برای من جالب است تجربه‌های شخصی، شخصیت‌ها یا منظومه‌هایِ آدم‌ها هستند. روزنامه‌نگارها باید این چیزها را فشرده کنند و درباره آن‌ها به شیوه‌ای نظرگیر بنویسند، امّا اثر هنری این طوری کار نمی‌کند. بیشتر این عبارت‌های نظرگیر کلی‌گویی‌اند. چاره‌ای هم نیست. امّا همان آن که بتوانی چیزی را با یک کلمه توصیف کنی، هنر مرده است. دیگر هیچ چیز زنده‌ای باقی […]

دیاسپورا، کتاب، مهاجرت

حکایت پانصد سالگیِ کتابِ چاپی ارمنی حکایت بیمار سالخورده رو به موتی است که برایش جشن تولد می‌گیرند و بزرگش می‌دارند، امّا کسی حاضر نیست او را نگاه دارد و هزینه درمان و مراقبتش را بپردازد. کتاب چاپی فرزند کتاب دستنویس است و پدرِ کتاب الکترونیکی، فرزند نورسیده‌ای که به سرعت می‌بالد و می‌خواهد پدر را به کل از میدان به در کند. هم اکنون که این‌ها را می‌نویسم، در گوشه اتاقم دو کارتون کتاب […]

دوباره‌خوانی “ابله” داستایوسکی

دسته‌های اسکناسی که در میان شعله‌های آتش بخاری دیواری می‌سوزند. ضیافتی شبانه و مردمانی با چهره‌های غریب، بیشتر سفیدرو و چشم‌آبی، که پوتین با پا و لباس‌های گرم به تن دارند پیرامون بخاری. جوانی رنگ‌پریده در میان مهمانان. کوپه قطاری که او و یکی دیگر از مهمانان را به سن پترزبورگ می‌آورد. این‌ها همه چیزهایی است که از رمان ابله در نوجوانی به یادم مانده بود. تازه اطمینان ندارم این تصویرها از خواندن رمان در […]

یادی از “پرنیان” ارد عطارپور بعد از ده سال

گریز اُرُد از باستانشناسی به باستانشناس  آشنایی من با ارد عطارپور بر می‌گردد به ده سال پیش، به سال ۱۳۸۱ و نخستین جشنواره مستند کیش که فیلم پرنیان او در آن به نمایش در آمد و با استقبال روبه‌رو شد. من در این جشنواره با تعدادی از فیلمسازان حاضر در کیش و از جمله ارد عطارپور مصاحبه‌های کوتاهی کردم که در ششمین و آخرین شماره نشریه سینما حقیقت (بهار ۱۳۸۲) منتشر شد و با توجه […]

نقش تاریخی دکتر هوشنگ کاووسی

دکتر هوشنگ کاووسی بی‌شک آدم موثری در فرهنگ ما و بخصوص فرهنگ سینمایی ما و بخصوص فرهنگ نقد فیلم ما بوده است. نگاه ما به او باید نگاهی تاریخی باشد. من در کلاس‌های تاریخ سینمای او در مدرسه عالی تلویزیون و سینما شرکت کرده‌ام و در سال ۱۳۷۷ مصاحبه مفصلی با او کردم که در مجله گزارش فیلم چاپ شد. به گمانم می‌توان دستاوردها و نارسایی‌های کار دکتر کاووسی را در این چند نکته خلاصه […]

با مینی‌دی‌وی‌هام چه کار کنم؟

مدّتی است دوربین ویدئویی سونی‌ای که بیش از ده سال پیش خریده و پنج سال با آن کلّی فیلم از خانواده و سفرها و همین طور برخی مصاحبه‌ها با بستگان درباره روستای زادگاه‌شان و غیره گرفته بودم، خراب شده است و ساعت‌ها فیلم بلااستفاده روی دستم مانده است. این نوارهای مینی‌دی‌وی را باید یا با اتصال دوربین به تلویزیون تماشا کرد یا با همان دوربین کپچر کرد، یعنی به فایل دیجیتال تبدیل و به کامپیوتر […]

نگاهی به نمایش وُیتسک

رنجِ انسان معمولی تئاتر ما، تا آنجا که من دیده‌ام، همانند فیلمنامه‌نویسی و سینمای ما، داستان ما، و …. به شدّت تکنیک‌زده است. این امر تا حدودی ناشی از جوانی و کم‌تجربه‌گی دست‌اندرکاران آن است و تا حدودی از نبودِ حرف (یا امکان‌ناپذیری بیان آن) که باعث می‌شود کارگردان و هنرمند برای نمایش توانایی‌هایش، میدانی جز میدان تکنیک نمی‌یابد و الحق استعدادها در این زمینه کم نیستند. امّا با هنرنمایی تکنیکی در زمینه صحنه‌آرایی و […]