نقد فیلم «ده» عباس کیارستمی

 در فیلم های عباس کیارستمی اکثراً آدم های عادی به روشنفکران درس زندگی می دهند. از جمله در فیلم ده که به گمان من یکی از بهترین های کیارستمی در میان فیلم های بعد از انقلاب اوست. جای نقدی که در زمان نخستین نمایش های ده درباره آن نوشته بودم در میان مطالب این وبلاگ درباره کیارستمی خالی بود. این بود که بدون مناسبت خاصی آن را آپلود کردم. هرچند نوشتن درباره فیلمسازهای کلاسیک ما […]

از مخالفت با انشاء نویسی و اجتماعی‌گرایی عامیانه تا ضرورت پرهیز از زیبایی‌شناسی‌گرایی محض (استتیسیزم)

اندیشه‌هایی درباره نظریه نقد فیلم (شاید راهنمایی هایی برای نگارش نقد فیلم) سینما ماهیت یا ذات از پیش تعریف شده‌ای ندارد که فیلم‌ها بر اساس آن ساخته می‌شوند. آنچه ماهیت سینمای نامیده می‌شود، نقاط مشترک همه فیلم‌هایی است که ساخته شده‌اند و منتقدان فیلم که بیش از همه با فیلم‌های کلنجای می‌روند، از گروه‌هایی هستند که می‌توانند در یافتن این نقاط مشترک و استنباط ذات سینما از آن‌ها، نقش فعالی داشته باشند. آن‌ها نه تنها […]

فرهنگ نقد فیلم در پرونده یه حبه قند در ماهنامه فیلم

“پیام این فیلم چیست” آیا پرسش موجهی است؟ پرونده‌ای چهل صفحه‌ای درباره فیلم یه حبه قند شامل شش نقد در جدیدترین شماره ماهنامه فیلم. خواندن نقدهای شش منتقد، و در میان آن‌ها نقد سردبیر ماهنامه هوشنگ گلمکانی، همه تحسین‌آمیز و همه در توصیف و تشریح لذّتی که نویسندگان از تماشای فیلم برده‌اند، و تقریباً به کلّی خالی از این پرسش که فیلم چه می‌گوید و نگاهش به مسائل جامعه امروز ما چیست، یا در یک کلام: […]

در این حیاط بمان! / نقد فیلم یه حبه قند

یه حبه قند با صدای شکستن قند شروع می‌شود که بعدها در فیلم به نشانه مرگی بدل می‌شود که هر آن در کمین آدمیزاد نشسته است. صدای بعدی، صدای نوار آموزش زبان انگلیسی است که پسندیده (نگار جواهریان) به آن گوش می‌دهد، نشانه تهدیدی دیگر: میل به رفتن و مهاجرت. سایه مرگ و میل به ترک وطن، دو خطری هستند که زندگی را، نوعی از زندگی را، تهدید به فنا می‌کنند. فیلم یه حبه قند […]

یه حبه قند و پرسونای بازیگری نگار جواهریان

یه حبه قند ساخته رضا میرکریمی بر پرده سینماهاست. میرکریمی در این فیلم هم‌ همانند دو فیلم قبلی‌اش فیلمسازی است کاملاً مسلط بر بازی‌گیری و اجرای میزانسن‌های دشوار و خلق لحظه‌های حسی تاثیرگذار. در این تردیدی نیست. امّا یه حبه قند چه می‌گوید؟ دو مضمون در سراسر فیلم بسط و پرورش می‌یابد. یکی مضمون حضور مرگ و ماوراء الطبیعه در تمام لحظات زندگی آدم‌ها و دیگری مضمون رفتن یا ماندن، یا به زبان دیگر، پرسش […]

لباس پوشیدنِ قدافی و مایکل جکسون

اگر هیچ درباره قدّافی و تاریخ به قدرت رسیدن او، جایگاهش در نهضت ناسیونالیسم عربی و پیشینه استعمار لیبی به دست ایتالیا ندانید، باز با دیدن تصویرهای حضورهای رسانه‌ای رهبر لیبی که دیروز از قدرت و زندگی ساقط شد، می‌توانید چیزی درباره آن روحیه و فرهنگی بدانید که قدّافی به آن تعلق داشت. و این از برکت نوع لباس پوشیدن و سایر رفتارهای غیرعادی او به عنوان یک مرد سیاسی بود. لباس پوشیدن او بیش […]

بازتاب بحثِ دریدا، فوکو، گادامر، رورتی … بسه دیگه !

در نوشته ای درباره ابهت نام های بزرگ به نام دریدا، فوکو، گادامر، رورتی … بسه دیگه اشاره ای هم به دو نوشته منتشر شده در وبسایت ومستند کرده بودم، یکی به قلم امید بلاغتی به نام همدردی با آقای انتقام در نقد فیلم پیر پسر و دیگری به قلم بهمن کیارستمی درباره دیداری اتفاقی با معاونت سینمایی در هواپیما به نام بیروت – تهران. هر دو نویسنده در ومستند به نوشته من پاسخ دادند. […]