مطلبی که هفته گذشته درباره نشانهشناسی غذا و معماری و ترافیک و … در فیلم حوض نقاشی نوشته بودم (نشانه شناسی پیتزا و کتلت و … ) واکنشهایی داشت که مرا متوجه یک مشکل اساسی در این نوع نوشتهها کرد؛ منظورم نوشتههایی است که یک دستگاه نشانهشناختی هر چند محدود در یک فیلم یا رمان کشف و آن را توصیف میکنند. متوجه شدم برخیها انگار گمان برده بودند که من نیز نگاه سنتگرای سازندگان فیلم […]
دسته: نظریه
نگره ژانر و سینمای ایران: ژانرهای بی مخاطب
تکه ای از مقاله “ژانرهای بی مخاطب” منتشر شده در شماره ۳ نشریه سینما-چشم به سردبیری پرویز جاهد … بحث ژانر به این ترتیب جایی است که خواست بیننده، خواست فیلمساز و خواست جامعه (فشارهای صنعت فیلمسازی و دولت بر فیلمساز و تماشاگر) با هم تلاقی میکنند. به این ترتیب فیلمهای متعلق به یک ژانر یا موج سندهای مهمی هستند برای بررسی کنش متقابل همه این عوامل. برابر آنچه تا هم اینجا گفتیم، روشن است […]
نقدی بر دیدگاههای رابین وود
نوشتهای که ترجمهاش را میخوانید معرفی و نقد آخرین کتاب رابین وود با عنوان سیاست جنسی و فیلم روایی است، امّا نویسنده بر تناقضاتی در نوشتههای وود انگشت میگذارد که درباره بیشتر آثار دیگر او نیز صادق است. علاقهمندان نظریه سینمایی در ایران با نوشتههای وود آشنایی دارند؛ گمانم انتشار مقالههایی از این دست نیز برای آشنایی آنها با انتقاداتی که به کار او وارد شده، لازم و مفید است. درغیر این صورت ممکن است […]
زیبایی طبیعت، زیبایی عکس : دو چیز متفاوت
موضوع زیبا زیبایی عکس را تضمین نمیکند. عکسی که از یک گل زیبا یا چهره کودکی شیرین میگیریم، لزوماً عکس زیبایی نخواهد بود. در بهترین حالت ممکن است بخشی از زیبایی موضوع به عکس راه یافته باشد، امّا از آنجا که بی هیچ تردیدی بخش قابل توجهی از اثر دلنشین و خوشایند موضوع نمیتواند به عکس راه یابد، عکس هرگز به پای موضوع نمیرسد. عکس خوب خود زیبایی خود را میآفریند. برای همین هم هست […]
منتقد نباید جوّگیر شود
پاسخ به پرسشهای مجله ۲۴ تعریف نقدنویسی در گذر زمان برای شما تغییر کرده؟ نقد به اندازهی سالهای گذشته برایتان اعتبار دارد یا از اهمیتش کاسته شده است؟ تعریفش تغییر کرده امّا از اهمیتش کاسته نشده است. من زمانی (در طول دهه ۱۳۷۰ ، دورهای که بیشتر در مجله گزارش فیلم مینوشتم) در یک جور تقابل و مبارزه با نقد محتواگر یا اجتماعیگرایی که در آن، منتقد نقد نوشتن درباره یک فیلم را بهانهای میکرد […]
سکوت در بلندگوها
با ورود صدای دالبی به سینما، این فیلم است که به تماشاگر گوش میدهد میشل شیون ۱ در این گفتار میخواهم درباره برخی تحولاتی صحبت کنم که از میانه دهه ۱۹۷۰، زمانی که سیستم دالبی به استاندارد صدای فیلمهای سینمایی بدل شد، در صدای فیلم پیدا شده است. باید به یاد داشته باشیم که پیش از آن هم فیلمهایی داشتیم با باند صدای مغناطیسی که همان مشخصات صدای دالبی را داشتند (طیف فرکانس گسترش یافته، […]
مقاله ای از کریستین متز درباره صدا در سینما: ابژه شنیداری
درباره جوهرباوری بدوی یک جور سوبستانسیالیسم (جوهرباوری) بدوی داریم که ریشههای عمیقی در فرهنگ ما (و بدون شک در فرهنگهای دیگر نیز، اما نه در همه فرهنگها) دارد. این سوبستانسیالیسم با جدیت تمام کیفیتهای اولیه را که فهرست اشیاء (جوهرها) را میسازند و کیفیتهای ثانویه را که عبارتند از کیفیاتی که به این اشیاء قابل اطلاقند، از یکدیگر تفکیک میکند. این مفهوم در تمامی سنت فلسفی غرب، از مفاهیمی که دکارت و اسپینوزا پیش نهادند […]
آدمها آدمها را تماشا میکنند
بحثی درباره برخورد نادرست منتقدان به هنر عامهپسند ریموند دورگنات همان طور که در بحث ستارههای سینما گفتیم، نقد آکادمیک غالباً خود را در موقعیتی مییابد که میخواهد به خصوصیات سبکی یک فیلم (برش، زاویههای دوربین، و غیره) فینفسه چنان جلوههای هنریای نسبت دهد که سرمنشاءشان خیلی سادهتر از اینهاست. این سرمنشاء مشارکت تماشاگر در تجربیات شخصیتهای بخصوص در مخمصهها و گرفتاریهای بخصوص و نگرانی او برای آنهاست. یک رابطه همدلی-همدردی ساده ــ که همان […]