نگاهی به فیلم مستند «برای آزادی» ساختۀ حسین ترابی

انقلاب ما همه جا بود؛ همه بودند … و ما اگر هزار دوربین هم داشتیم نمی‌توانستیم تصویر کامل بدهیم از قیام ملتی که به پیشواز مرگ رفته بود … برای آزادی این‌ها کلماتی هستند که با حروف قرمز بر زمینه تیره بر پرده نقش می‌بندند و بعد روایت حسین ترابی از انقلاب شروع می‌شود. اگر در این چند جمله دقیق شویم، می‌بینیم این کلام چندین لایه‌ دارد. آشکارترین معنای آن اشاره‌ای است به فراگیری و […]

نقدی بر فیلم “پذیرایی ساده” مانی حقیقی

دغدغه‌ی همیشگیِ “مَردُم” فیلم‌هایی هستند که به خاطر یک سکانس‌شان می‌توان همه عیب‌های‌شان را نادیده گرفت و به آن‌ها پنج ستاره داد. پذیرایی ساده از این فیلم‌هاست. و آن سکانس درخشان که به خاطرش می‌توان بر قسمت‌های ضعیف فیلم چشم بست سکانس رویارویی بَدمَنِ شیطان‌صفتِ کودک‌سرشتِ فیلم (مانی حقیقی) است با معلم روستایی که دارد در سرمای سوزان کلنگ می‌زند تا زمین یخزده را بشکافد و جسد دختر مرده‌اش را به خاک بسپارد. مرد هزار […]

دسته جدا افتاده: افسون سینما، نوستالژی گُدار

اخیراً با دوستی صحبت ادبیات بود و او از “افسون کلام” سخن می‌گفت. این که چه بسا چیزهایی را می‌خوانیم که کامل نمی فهمیم، امّا شگردهای کلامی و موسیقی و نوآوری‌های سبکی آن لذت می‌بریم. بخش مهمی از لذتی که از شعر و موسیقی و نقاشی و … از سینما می‌بریم از این دست است و تماشای فیلمی از گدار بیش از همه با افسون زبان سینماست که ما را مجذوب خود می‌کند و بخصوص […]

یادداشتی بر فیلم “چگونه پیش‌بند سوزن‌دوزی شده مادرم در زندگی‌ام گسترده می‌شود” ساخته آربی آوانسیان

“… هر درختی برای بالندگی باید از ریشه‌های درون ظلمات خاک بنوشد، امّا همزمان با میلی طبیعی شاخه‌هایش را به هر سو می‌گستراند”. جمله‌ای از بروشورِ معرفی فیلم “چگونه پیش‌بند سوزن‌دوزی شده مادرم در زندگی‌ام گسترده می‌شود” (۱۹۸۷، فرانسه) به مناسبت نمایش آن در موزه آرداک مانوکیان تهران در هفته گذشته. این جمله کوتاه توصیف نسبتاً دقیق صحنه‌ای است از فیلم دیگرِ آربی آوانسیان “چشمه” (۱۹۷۲) که حدود پانزده سال پیش‌تر در ایران ساخته شده […]

نقدی بر فیلم بی‌خود و بی‌جهت

بی‌تربیت‌ترین بچه دنیا بی‌خود و بی‌جهت با صدای تقی تقی که زیر نوشته‌های اوّل فیلم می‌شنویم، شروع می‌شود. تصویر که باز می‌شود می‌بینیم مردی وسط خانه پر از اثاث بسته‌بندی شده ایستاده و غرق تفکر با دست روی شکمش می‌زند. صدایی که شنیده‌ایم همین صدا بوده است. موقعیتی بن‌بست و آدم‌های ناهمگون: زنی که با موهای بسته وسط آرایش یا رنگ کردن مو که صفحه نیازمندی‌های روزنامه‌ای را جلویش پهن کرده و تند و تند […]

“آینه‌های روبه‌رو”، فراتر از یک فیلم تعلیمی

یک فیلم آموزشی یا تبلیغاتی خوب. فیلمی که مشخصاً با هدف تاثیرگذاری بر افکار عمومی جامعه درباره یک موضوع خاص ساخته شده، امّا در این سطح باقی نمانده و با خلق موقعیت‌ها و شخصیت‌های جذاب، گاهی وارد حوزه‌هایی شده که سازندگانش آگاهانه از ورود به آن‌ها اکراه داشته‌اند. دارم درباره فیلم آینه‌های روبه‌رو صحبت می‌کنم. فیلمی که آشکارا فرهنگ‌سازی در زمینه برخورد به تِرَنس‌ها (کسانی که در زمینه هویت جنسی خود دچار تردید هستند و […]

نقدی بر دیدگاه‌های رابین وود

نوشته‌ای که ترجمه‌اش را می‌خوانید معرفی و نقد آخرین کتاب رابین وود با عنوان سیاست جنسی و فیلم روایی است، امّا نویسنده بر تناقضاتی در نوشته‌های وود انگشت می‌گذارد که درباره بیشتر آثار دیگر او نیز صادق است. علاقه‌مندان نظریه سینمایی در ایران با نوشته‌های وود آشنایی دارند؛ گمانم انتشار مقاله‌هایی از این دست نیز برای آشنایی آن‌ها با انتقاداتی که به کار او وارد شده، لازم و مفید است. درغیر این صورت ممکن است […]

منتقد نباید جوّگیر شود

پاسخ به پرسش‌های مجله ۲۴ تعریف نقدنویسی در گذر زمان برای شما تغییر کرده؟ نقد به اندازه‌ی سال‌های گذشته برایتان اعتبار دارد یا از اهمیتش کاسته شده است؟ تعریفش تغییر کرده امّا از اهمیتش کاسته نشده است. من زمانی (در طول دهه ۱۳۷۰ ، دوره‌ای که بیشتر در مجله گزارش فیلم می‌نوشتم) در یک جور تقابل و مبارزه با نقد محتواگر یا اجتماعی‌گرایی که در آن، منتقد نقد نوشتن درباره یک فیلم را بهانه‌ای می‌کرد […]