کُشتن به مثابه بازی دو جوان وارد خانه ییلاقی یک خانواده متوسط مرفه میشوند و زن و شوهر و پسر هفتهشت سالهشان را میکشند؛ این خلاصه ماجرایی است که در بازیهای بامزه اتفاق میافتد. موضوع تازهای نیست. (اصلاً موضوع تازه وجود دارد؟) امّا میشائیل هانِکِه این موضوع را به یکی از تکاندهندهترین فیلمهای واپسین دهه هزاره گذشته بدل میکند، فیلمی که ما را به اندیشیدن به بنیانهای فرهنگ بازیمحور، سطحگرا و فارغ از معنویت خود […]
برچسب: میشائیل هانکه
سبک و حرفِ “عشق” میشائیل هانِکِه
“من هرگز فیلمی را با هدف ساختن آن درباره تم بخصوصی شروع نمیکنم. چیزی که برای من جالب است تجربههای شخصی، شخصیتها یا منظومههایِ آدمها هستند. روزنامهنگارها باید این چیزها را فشرده کنند و درباره آنها به شیوهای نظرگیر بنویسند، امّا اثر هنری این طوری کار نمیکند. بیشتر این عبارتهای نظرگیر کلیگوییاند. چارهای هم نیست. امّا همان آن که بتوانی چیزی را با یک کلمه توصیف کنی، هنر مرده است. دیگر هیچ چیز زندهای باقی […]