تدوینگر در مقام مولف: «ده» عباس کیارستمی

مولف فیلم ده کیست؟ نوشتم «تدوینگر در مقام مولف»، امّا واقعیت این است که این عنوان حق مطلبی را که می‌خواهم مطرح کنم ادا نمی‌کند. چیزی که این عنوان می‌گوید این است که گویی در یک سازمان تولید و تقسیمِ کارِ متعارف فیلمسازی، گاه نقش تدوینگر از منظر در آوردن ریتم فیلم و حتی شکل روایت آن، به قدری چشمگیر است که می‌توانیم او را شریک تالیف فیلم و یا حتی گاهی نقش‌اش را بیش […]

شهر از پشت شیشه ماشین

در فیلم‌ها، اعم از داستانی یا مستند، ولی بخصوص در فیلم‌های مستند، چه بسا ما شهر را از پشت شیشه ماشین می‌بینیم. آینه بالا، آینه بغل و تزئینات مشکیِ زیر شیشه جلو، خیابان‌ها و جاده‌ها و اتوبان‌ها، مغازه‌ها، تابلوها، خط‌کشی‌های سفید، چراغ‌های راهنمایی، و سرانجام رهگذران را قاب می‌گیرند. این آدم‌ها، وقتی از داخل ماشین آنها را می‌بینیم، از شخصیت‌های فردی تهی می‌شوند، می‌شوند آدم‌های نمونه‌وار شهر، آحادِ نمونه‌وار جامعه: مردی که به سر کار […]

نقد فیلم «ده» عباس کیارستمی

 در فیلم های عباس کیارستمی اکثراً آدم های عادی به روشنفکران درس زندگی می دهند. از جمله در فیلم ده که به گمان من یکی از بهترین های کیارستمی در میان فیلم های بعد از انقلاب اوست. جای نقدی که در زمان نخستین نمایش های ده درباره آن نوشته بودم در میان مطالب این وبلاگ درباره کیارستمی خالی بود. این بود که بدون مناسبت خاصی آن را آپلود کردم. هرچند نوشتن درباره فیلمسازهای کلاسیک ما […]