صحنه خانواده ارمنی در فیلم آقا یوسفدر فیلم آقا یوسف که این روزها بر پرده سینماهاست، شخصیت اصلی فیلم کارمندی بازنشسته است که در خانههای مردم به عنوان کارگر نظافتچی کار میکند و بیننده هم همراه او وارد زندگی خانوادههای مختلف میشود. یکی از اینها، خانوادهای ارمنی است. نقش شوهر خانواده را یکی از دوستانم بازی کرده بود و امیدوار بودم که این بار در یک فیلم ایرانی شاهد تصویری ملموس و باورپذیر از فضای […]
دسته: نقد فيلم
آیا ورود آقایان ممنوع ضد زنه؟
ـ ورود آقایان ممنوع ضد زنه؟ـ نه. چرا؟ـ چون شخصیت زن اصلی فیلم، زنی که معتقده خانمها هیچ از آقایان کم ندارند، بلکه تواناتر هم هستند، به محض اینکه گمان میبرد که مردی عاشقش شده، دست و پایش را گم میکند و یکشبه از این رو به این رو نمیشود.ـ نه جانم اشتباه میکنی. این فیلم ضد هر چیز تعصب آمیز و افراطیه که چه بسا یک آرمان و هدف در اصل درست و قابل […]
چرا منتقدان بزرگ دهه چهل دیگر ننوشتند؟
اخیراً دوست منتقدی در یکی از این شبکههای اجتماعی سراغ کیومرث وجدانی را میگیرد. کجاست این مردی که نوشت ”روشنترین لحظات عمر من در تاریکی سالن سینما گذشته است“؟ این روانشناس منتقد. این یکی از سه نقاد سینما در اواخر دهه چهل و اوائل دهه پنجاه که دو دیگرش پرویز دوایی و شمیم بهار بودند. و در سر دیگر دنیا، دوست دیگری که مدتی است ترک دیار کرده، گمشده را مییابد و با او مصاحبه […]
مسعود کیمیایی: جفت شیشی که تکرار نشد
این نوشته با عنوان بیربطِ بیهودگی نقد در شماره خرداد ۹۰ مجله ۲۴ چاپ شده است. کسی که این نوشته را از روی عنوانش داوری کند، قاعدتاً باید تصور کند که من نقد را کار بیهودهای میدانم، چیزی که هیچ با فکر و روش من جور در نمیآید. چرا این عنوان را تغییر دادهاند؟ احتمالاً نخواستهاند عنوان جفت شیش را که عنوان فیلم مستند ما هم هست تبلیغ کنند، که اگر این باشد اوج تنگنظری […]
درباره بار ایدئولوژیک چند فن فیلمنامهنویسی در جدایی نادر از سیمین
موقعیت: نخستین روز کار راضیه در خانه نادر و سیمین در فن داستانگویی از هر نوع آن، خلق موقعیتهایی که به خودخود جالب، بیانگر و معنادار باشند و علاوه بر این، باعث شوند خلق و خو و شخصیت آدمهای حاضر در آن آشکار شود، بسیار مهم است. بسیاری از داستانهای کوتاه در اصل یک موقعیت هستند و بس، منتها یک دنیا حرف در خود دارند. اصغر فرهادی به عنوان فیلمنامهنویس در خلق موقعیتهای جالب، که […]
دیدگاههای کیل و مقالهی Trash, Art, and the Movies
یک ترجمه نام کتابها و مقالههای پائولین کیل بسیار دشوار و گاهی غیرممکن است. برای ترجمه عنوان مقالهای که میخوانید، در زبان فارسی معادل مناسبی برای movies نیافتم. در انگلیسی این لفظ بیشتر بر کارکرد عامهپسند و وجه عامیانه سینما دلالت میکند، در برابر واژه film که بر وجه جدیتر و هنریتر سینما دلالت دارد. من در نوشته دیگری در ترجمه عنوان این مقاله به جای “موویز” گذاشته بودم “فیلمها” که گمانم درست نیست، چون […]
ابتذال، هنر، سینما
تکههایی از مقاله ابتذال، هنر، سینما پائولین کیل گزینش و ترجمه: روبرت صافاریان فیلمهایی که هنر نیستند امّا از آنها خوشمان میآید این روزها آن قدر درباره هنر سینما صحبت میشود که بیم آن میرود فراموش کنیم بیشتر فیلمهایی که از تماشایشان لذت میبریم آثار هنری نیستند. برای مثال فیلم شکارچیهای پوست سر یکی از سرگرمکنندهترین فیلمهای آمریکایی سال گذشته بود. این فیلم هرچند ماهرانه ساخته شده بود، امّا دشوار بتوان آن را یک اثر […]
مهرجویی در برابر فرهادی و میرکریمی: یک مقایسه
آیا شباهتی هست بین دو فیلم برتر جشنواره امسال: یک حبه قند و جدایی نادر از سیمین؟ در نگاه اول خیر. یکی در یزد در خانوادهای سنتی تقریباً به تمامی در محیط بسته یک خانه قدیمی میگذرد و دیگری در تهران در آپارتمان خانوادهای متجدد، در خیابان و دادگاه. یکی پرحادثه است و موقعیت پشت سر موقعیت و غافلگیری پشت سر غافلگیری، در آن یکی (یک حبه قند) تعداد رویدادها کم است (دست کم سازندهاش […]